مقدمه
شادی و سرور، از حالتهای درونی انسان است که نمودهای بیرونی هم دارد. این حالت، محصول و معلول نوعی آگاهی از تحقق اهداف و آرزوهاست و زمانی ایجاد میشود که انسان به یکی از اهداف و آرزوهای خود دست یابد یا این که احتمال تحقق آن را بالا بداند. شادی از حس رضایتمندی و پیروزی به دست میآید و وقتی انسان به هدف خود نمیرسد یا آرزوی خود را بر باد رفته میبیند، حالت غم و اندوه بر او چیره میشود. یعنی حزن و اندوه حالتی است که از حس نارضایتی و شکست به دست میآید.
قرآن کریم، واژههای «سرور و فرح» را هم برای سرورهای ممدوح به کار برده است و هم برای فرحهای مذموم. در سورهی انشقاق آمده است: «اما کسی که نامهی اعمالش به دست راستش داده شود… خوشحال به سوی خانوادهاش بازمیگردد؛ و اما کسی که نامهی اعمالش به پشت سرش داده شود… در شعلههای سوزان آتش میسوزد. چرا که او در میان خانوادهاش پیوسته(از کفر و گناه خود) مسرور بود.»
در آیه ۷۶ سورهی قصص میخوانیم: «[به خاطر آورید] هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه از سر غرور شادی مکن، که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمیدارد.» اما در آیه ۵۸ سورهی یونس، همین واژه به معنای مثبت به کار برده شده است.
شادی، عموماً حالت آنی و مقطعی دارد و در صورتی میتواند ارزش پایدارتری داشته باشد که به رضامندی و در نتیجه شادکامی و خوشبختی منجر شود. شادیهایی که خوشبختی و سعادت و کمال ما را به خطر میاندازند نه تنها ارزشمند نیستند که باید از آنها پرهیز کرد. امام علی(علیه السلام) میفرماید: «بسا لذتهایی فوری که اندوهی طولانی به ارمغان میآورند.» از سوی دیگر، شاد بودن یکی از خواستههای فطری انسان است. به همین دلیل خدای متعال، یکی از پاداشهای اخروی مؤمنان و یکی از نعمتهای اهل بهشت را شاد بودن و دوری از غم و اندوه میداند.(فاطر، ۳۴ و۳۵) در مقابل، از جملهی عذابهای اخروی که برای بدکاران در نظر گرفته شده است، غمگین بودن و داشتن چهرههای عبوس و قیافههای غم زده است.(زمر، ۶۰)
انسان فطرتاً دوست دارد شادیهای پایدار و بادوامی داشته باشد. امام علی(علیه السلام) در خطبه متقین(خطبه ۱۹۳)، یکی از ویژگیهای انسانهای پارسا را نشاط دائمی میداند. هر چه دوام شادی بیشتر باشد، دوست داشتنیتر و خواستنیتر است. انسان از شادیهای کوتاه مدتی که غمها و اندوههای بلندمدتی را به دنبال میآورند، گریزان است. هر چند ممکن است به هنگام برخورد با چنان اموری در اثر هیجانات کاذب نتواند بر اساس عقلانیت تصمیم بگیرد و مرتکب چنان شادیها و لذتهایی شود که عمری اندوه و غم و پشیمانی را به دنبال خواهد داشت.
جایگاه شادی در سبک زندگی اسلامی
ائمهی اطهار(علیهم السلام) اهتمام ویژهای به مسأله شادی داشتهاند و سعی کردهاند در چارچوب سبک زندگی اسلامی، حدود شادی و سرور ممدوح را مشخص کنند. در حدیثی از امام موسی کاظم(علیه السلام) چنین میخوانیم: «تلاش کنید اوقات خود را چهار قسمت کنید: قسمتی از آن برای مناجات با خدا اختصاص دهید و بخشی از آن را برای امور زندگی و معاش خود در نظر بگیرید و بخشی دیگر را برای گفتوگو با برادران و افراد مورد اعتماد صرف کنید؛ افرادی که عیبهایتان را به شما میشناسانند و صادقانه با شما برخورد میکنند و قسمتی از اوقات خود را برای بهرهبرداری از لذتهای حلال اختصاص دهید و بدانید که با این بخش چهارم است که میتوانید سایر فعالیتهای خود را نیز انجام دهید.»(۱)
اسلام نه تنها با شادی و نشاط مخالف نیست بلکه بهرهمندی از شادیهای مشروع را امری لازم برای انسان میداند. امام علی(علیه السلام) توصیه میکند به هنگام شادی از شادیها و سرورهای مشروع بهرهمند شوید: «وقتی روز شادی در اختیار تو قرار گرفت از آن دوری نکن چرا که وقتی در دست روز اندوه قرار بگیری از تو صرف نظر نخواهد کرد.»
ایجاد نشاط در دل برادران مؤمن
یکی از ویژگیها و آداب مسلمانی، این است که تلاشی جدی برای شاد کردن دیگر مسلمانان دارد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «به درستی که شاد کردن مؤمنان، دوست داشتنیترین کارها در نزد خدای متعال است.»(۲)
امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «به درستی که بعد از انجام واجبات، هیچ کاری در نزد خدای عزوجل برتر از شاد کردن مؤمن نیست.»(۳) امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «گمان نکنید وقتی مؤمنی را شاد میکنید فقط او را شاد کردهاید بلکه به خدا سوگند ما را شاد کردهاید بلکه بالاتر، به خدا سوگند که رسول خدا را شاد کردهاید.»(۴) در روایتی از امام حسین(علیه السلام) چنین میخوانیم: «برترین کارها بعد از نماز، شاد کردن قلب مؤمن با اموری است که گناهی در آنها نباشد.»(۵) امام سجاد(علیه السلام) میفرماید: «از شادی و سرور به وسیلهی گناه پرهیز کن زیرا شادی به گناه بزرگتر از ارتکاب آن است.»(۶)
از این دسته روایات نکاتی قابل استفاده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱_ یکی از بهترین عبادتها و فعالیتها از نگاه اسلام، شاد کردن مؤمنان و مسرور نمودن آنان است.
۲_ شاد کردن «مؤمن» ارزشمند است.
۳_ استفاده از ابزارها و وسایلی که با حیات مؤمنانه سازگار نیست، برای شاد کردن مؤمن درست نمیباشد. افزون بر این، مؤمن با ابزارهای گناهآلود شاد نمیشود؛ بنابراین اگر کسی از راه گناه، دیگران را شاد کند، نه تنها کار پسندیدهای انجام نداده است، بلکه معصیتی بزرگ را مرتکب شده است.
۴_ شادی از گناه، بدتر از خود گناه، دانسته شده است.
با توجه به مجموعهی آموزههای اسلامی درباره سبک زندگی مؤمنان، میتوان چنین نتیجه گرفت که شاد کردن مؤمنان با انجام کارهای لغو و بذلهگوییهای سخیف نیز نمیتواند مصداقی از بهترین عبادتها تلقی شود. قرآن کریم یکی از ویژگیهای مؤمنان را چنین بر میشمارد: «[مؤمنان کسانی هستند که] از لغو و بیهودهگویی گریزانند.»(مؤمنون، ۳)
شادیهای پسندیده
بر اساس آموزههای اسلامی، شادی و سرور در صورتی ارزشمند است که اولاً از راه مشروع به دست آمده باشد و ثانیاً در خدمت کمال انسان باشد. در این آموزهها، مصادیقی برای شادی بیان شده است:
شوخی
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) یکی از ویژگیهای مؤمنان را شوخ طبعی میدانند. برخی از مؤمنان در ابتدای آشنایی با اسلام گمان میکردند همواره باید جدیت ویژه داشته باشند و به همین دلیل از هر گونه خندیدن و مزاح خودداری میکردند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در برخورد با این گروه فرمودند: «اما من نماز میخوانم و میخوابم، بعضی روزها را روزه میگیریم و برخی روزها را خیر، میخندم و گریه میکنم، پس کسی که از این شیوه و روش من رویگردانی کند و سبک و شیوهی دیگری را اختیار کند از من نیست.»(۷)
یونس شیبانی، از یاران امام صادق(علیه السلام) میگوید: روزی امام(علیه السلام) از من پرسید: «شوخی کردن در میان شما چه جایگاهی دارد؟» گفتم: بسیار کم. فرمود: «این گونه نباشید، بیگمان شوخی از خوشاخلاقی است و بیشک تو با این کار، برادر خود را شاد میکنی. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) با افراد شوخی میکرد و میخواست آنان را شاد کند.»(۸)
البته شوخی کردن فی نفسه و به خودی خود ارزش نیست. ابزاری برای خوشبختی و سعادت است. به همین دلیل دارای شرایط و قیودی است. اگر از حد و مرز خود عبور کند، به ضدش تبدیل خواهد شد و به جای آن که در خدمت سعادت فرد و جامعه باشد، سبب ضلالت و بدبختی آنها میشود. در شوخی نباید از مرز صداقت و حقیقت عبور کرد. امام علی(علیه السلام) میفرماید: «هیچ بندهای طعم ایمان را نمیچشد مگر آن که دروغ را در شوخی و جدی ترک کند.»(۹)
شوخی هرگز نباید با تمسخر دیگران همراه باشد. شوخی با نامحرم از نگاه اسلام درست نیست. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در ضمن آخرین خطبهای که برای مردم خواند، فرمود: «کسی که با زنی نامحرم شوخی کند به خاطر هر کلمهای که در دنیا با او سخن گفته است، هزاران سال در دوزخ زندانی میشود و اگر زن هم از آن مرد پیروی و با او همراهی کند… و با او شوخی کند… همانند گناه مرد بر او نیز خواهد بود.»(۱۰)
شرط دیگر ارزشمندی شوخی، این است که فرد از شوخی زیاد بپرهیزد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «شوخی زیاد، آبرو را میبرد و ایمان را محو میکند.»
شادی به هنگام شادی اولیا
از نشانههای محبت به یک نفر این است که با غم او غمگین و از شادی او شاد شویم. امام رضا(علیه السلام) خطاب به ابن شَبیب فرمود: «اگر میخواهی در بالاترین درجات همراه ما باشی، پس برای غم و اندوه ما اندوهگین باش و برای شادی ما شاد باش.»(۱۱)
دیدار برادران ایمانی
یکی دیگر از امور شادیآفرین در زندگی یک مؤمن، دیدار با برادران ایمانی خود است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به امام علی(علیه السلام) فرمودند: «ای علی! اوقات شادی مؤمن در دنیا سه وقت است: دیدار برادران، افطاری دادن به روزهدار و تهجد در پایان شب.»(۱۲)
کار نیک
هر انسانی به صورت طبیعی وقتی به کارهای خوب خود نظر میکند و خدماتی را که مخلصانه برای دیگران انجام داده است از نظر میگذراند، شاد میشود. این نوع شادی، از انواع شادیهای ممدوح و پسندیده است. امام علی(علیه السلام) در نامهای خطاب به ابن عباس نوشت: «از هیچ سخنی بعد از کلام رسول به اندازهی این موعظه بهره نبردم: گاه آدمی به چیزی شاد میشود که از او نخواهد برید و به چیزی اندوهناک میشود که بدان نخواهد رسید؛ پس مبادا نیکوترین چیز که از دنیای خود برخورداری رسیدن به لذتی بود یا به کار بردن خشمی که در سینه داری بلکه باید باطلی را بمیرانی یا حقی را زنده گردانی و باید که شادمانیات به چیزی باشد که از پیش فرستادهای و دریغت بر آنچه به جای میگذاری و همت و تلاش خود را برای پس از مرگ قرار ده.»(۱۳)
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «شادی و لذت، زمانی به دست میآید که انسان اهل وفا باشد، حقوق دیگران را رعایت کند و در برابر سختیها ایستادگی و پایداری نماید.»(۱۴)
اطاعت از خدا
انسان هنگامی که تکلیف و مسئولیت خود را انجام میدهد، احساس شادی و آرامش دارد، اما اگر نتواند به تکلیف خود عمل کند و در اثر کمکاری یا ناتوانی از انجام آن بازماند، احساس غم و سرافکندگی دارد. به همین دلیل در اندیشهی اسلامی گفته شده مؤمن زمانی شاد میشود که به تکالیف دینی خود عمل کرده باشد. امام علی(علیه السلام) میفرماید: «شادی مؤمن، در اطاعت پروردگارش است و اندوهش بر گناهانش است.»(۱۵)
معرفت خدا
کسی که خود را مخلوق خدا و هدف از آفرینش خود را شناخت خدا میداند، طبیعتاً زمانی بیشترین شادمانی را خواهد داشت که به این هدف دست یافته باشد. در غیر این صورت همواره در حال حزن و اندوه خواهد بود. در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) میخوانیم: «اگر مردمان میدانستند که در معرفت خدای عزیز و جلیل چه فضیلتهایی نهفته است، چشمهای خود را به نعمتهای دنیویی که خداوند به دشمنان داده است، نمیدوختند و دنیا در نزد آنان کمارزشتر از اموری میبود که در زیر پای خود لگدمال میکنند و هر آینه با معرفت خدای نعمت میبردند و از معرفت خدا لذت میبردند مثل لذت کسی که پیوسته در باغهای بهشتی همراه با اولیاءالله است.»(۱۶)
شادیهای ناپسند
ارزش شادی و شادیآفرینی، مطلق نیست. قاعدهی کلی در سبک زندگی اسلامی دربارهی شادی و نشاط این است که هر نوع شادی و شادیآفرینی که در مسیر تقرب به خدا و رضایت الهی باشد، ارزشمند و انجام دادنی است. در آموزههای دینی، برخی از مصادیق شادی و شادیآفرینیهای ناپسند ذکر شده است:
شادی در برابر مصیبتدیده
ادب و اخلاق اسلامی اقتضا میکند وقتی انسان در برابر افراد مصیبتزده و غمدیده قرار میگیرد و با آنان برخورد میکند، اظهار هم دردی کند. امام حسن عسکری(علیه السلام) میفرماید: «اظهار شادی برای شخص غمدیده، خلاف ادب است.»
شادی از گرفتاریهای دیگران
ادب دینی و انسانی، اقتضا میکند که گرفتاریهای دیگران را گرفتاری خود بدانیم و در رفع آنها بکوشیم. به ویژه اگر مسلمانی دچار مشکل شود، وظیفهی دینی ما ایجاب میکند تا جایی که امکان دارد در رفع مشکل او بکوشیم، اما اگر نمیتوانیم چنین کاری انجام دهیم، هرگز نباید از گرفتاری او شاد شویم. امام علی(علیه السلام) میفرماید: «از لغزش دیگران شاد مشو زیرا نمیدانی زمانه با تو چه خواهد کرد.»(۱۷)
شادی با ثروت و مقام
بسیاری از مردمان اگر به مقام و موقعیتی اجتماعی دست بیابند، شاد میشوند؛ یا اگر از ثروت بالایی برخوردار باشند و درآمد هنگفتی داشته باشند، خوشحال میشوند، اما در منطق قرآنی و اسلامی چنین اموری نباید بالاصاله موجب شادی شوند. چنین شادیهایی در فرهنگ قرآنی شادیهای ناپسند شمرده میشود. قرآن کریم از شادیهای ناظر به دنیا غالباً به لحنی نکوهش آمیز یاد میکند.
این شادیها نه تنها در خدمت حرکت تکاملی فرد نیست بلکه در حرکت تکاملی دیگر افراد نیز اخلال ایجاد میکند، انسان را از انجام وظایفش باز داشته و موجب غفلت، غرور و فخرفروشی میشود. خداوند چنین شادیهایی را دوست ندارد: «خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد.(قصص، ۷۶) البته اگر بهرهمندی از ثروت و مقام را به عنوان وسیلهای برای خدمت به خلق و پیشبرد اهداف انسانی و اسلامی بداند، شاد شدن از دستیابی به آنها نه تنها اشکالی ندارد بلکه از شادیهای مثبت خواهد بود.
شادی از راه گناه
شادیهایی که از راه معصیت به دست آیند و یا شادیآفرینیهایی که با انجام گناه و نافرمانی الهی همراه باشند، در فرهنگ اسلامی مذمومند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «کسی که گناهی مرتکب شود و از کار خود شاد باشد با حالتی گریان وارد آتش جهنم خواهد شد.»(۱۸) امام علی(علیه السلام) میفرماید: «شادی به گناه، از انجام آن زشتتر است.»(۱۹)
شادیهای لهوی
مؤمن میتواند شدیدترین انواع شادی را داشته باشد اما هرگز مجاز نیست که این حالت را با ابزارها یا رفتارها یا سخنان گناهآلود تأمین کند. یکی از ابزارهای گناهآلودی که متأسفانه در بسیاری از شادیهای مردم دیده میشود، رقص و موسیقی و ابزار آلات لهو و لعب است. بسیاری از اندیشمندان مسلمان معتقدند موسیقی نشاطانگیز اشکالی ندارد اما هیچ یک از فقهای اسلام، ترغیبی نسبت به گوش دادن به موسیقی نداشتهاند. به تعبیر دیگر، گوش دادن به موسیقیهای مجاز، مستحب نیست، اما انواعی از موسیقی را موسیقی حرام دانستهاند. نواختن یا گوش دادن موسیقی، تحریککننده و خیالانگیز و طربآفرین بدون تردید، خلاف زیست مسلمانی است. افزون بر این که تخدیرکنندهی عقل و تضعیفکنندهی اراده هم هست.
پینوشتها
۱_ بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۴۶
۲_ الکافی، ج ۲، ص ۱۸۹
۳_ الفقه المنسوب الی الامام الرضا، ص ۳۳۹؛ بحارالانوار، ج ۷۵، باب مواعظ الرضا، ص ۳۴۷
۴_ بحارالانوار، ج ۷۴، باب ۳۰، روایت ۲۷
۵_ محمد بن علی ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۷۵
۶_ بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۹۵
۷_ الکافی، ج ۲، ص ۸۵، ح ۱
۸_ همان، ص ۶۶۳
۹_ همان، ص ۳۴۰
۱۰_ حسن بن محمد دیلمی، اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص ۴۱۴
۱۱_ ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، تصحیح: مهدی لاجوردی، ج ۱، ص ۳۰۰، شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۰۳
۱۲_ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۱۴۲
۱۳_ نهج البلاغه، نامه ۶۶، ص ۳۵۱
۱۴_ تحف العقول، ص ۳۲۳
۱۵_ عیون الحکم و المواعظ، ص ۲۸۶، شماره ۵۱۶۴
۱۶_ موسوعه احادیث اهل البیت، ج ۱۰، ص ۳۲- ۳۳، ح ۱۲۱۳۵
۱۷_ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص ۵۲۳، ح ۹۵۱۴
۱۸_ شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۲۲۳
۱۹_ عبدالواحدبن محمد آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، تصحیح: مصطفی درایتی، ص ۱۸۷، شماره ۳۵۹۰
تهیه و تنظیم: رضا آقازاده کلیبر
منبع: برگرفته از کتاب «همیشه بهار(اخلاق و سبک زندگی اسلامی)»؛ صفحات ۹۷ تا ۱۲۶