اشاره:

فقیه معظم حضرت مستطاب آیت الله شیخ موسى شراره عاملى، یکى از فقیهان و ادیبان ودانشمندان مشهور لبنان، به شمار مى ‏رفت.وىدر ۱۵ محرم الحرام ۱۳۲۶ ق، در نجف اشرف، در بیت علم و تقوا و فضیلت زاده شد. پدرش حجت الاسلام شیخ عبدالکریم شراره (۱۲۹۷-۱۳۳۲ ق)، از شاگردان آیات عظام: آخوندخراسانى، سید محمد کاظم یزدى و شیخ الشریعه اصفهانى و جدش آیت الله علامه شیخ موسى شراره (۱۲۶۷-۱۳۰۴ ق) از شاگردان: حاج ملا على کنى، شیخ محمد حسین کاظمى، شیخ محمدطه نجف و آخوند خراسانى و ملا حسین قلى همدانى و صاحب کتاب‏هایى در فقه، اصول، کلام و شعر و از پیشوایان بزرگ شیعه در جبل عامل بوده است.

تحصیلات

اودر چهار سالگى (۱۳۳۰ ق) به همراه پدرش به «بنت جبیل» – یکى از مناطق جبل عامل -بازگشت و پس از درگذشت پدر بزرگوارش در ۱۳۳۲ ق، تحت تربیت مادرش به تحصیل علوم دینى روى آورد و قرائت قرآن، تجوید و ادبیات عرب را در همان جا فرا گرفت.

اساتید

سپس در سال ۱۳۴۵ ق به نجف اشرف مهاجرت کرد وبا تلاش و کوشش بسیار همراه با شریک بحث شعلامه بزرگوار شیخ محمد جواد مغنیه در درس منطق برادرش: علامه شیخ محسن شراره(۱۳۱۹-۱۳۶۵ ق) و درس مطول شیخ محمد على قبلان و شیخ محمد على صندوق، شرکت جست وفرائد الاصول و کفایه الاصول را نیز نزد آیت الله سید حسین حمامى و شیخ عبدالکریم مغنیه و سطح فقه (شرح لمعه، شرایع و مکاسب) را نزد حضرات آیات: شیخ عبدالرسول جواهرى، شیخ محمد حسین کربلایى و سید محمد حسین کشمیرى فرا گرفت. آنگاه به درس خارج فقه و اصول آیات عظام: سید جمال الدین گلپایگانى، سید ابوالقاسم خویى، سیدحسین حمامى و شیخ عبدالرسول جواهرى حاضر شد و سالیان بسیار از مجلس فیض آنان بهره‏ ور شد و در عالم علم به مقام والایى دست یافت و از اساتیدش موفق به کسب اجازات متعدد اجتهاد گردید. وى به مدت هشت ماه به وکالت از سوى آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى به حمزه شرقى رفت و به تبلیغ دین پرداخت.

خدمات دینى

سپس در سال ۱۳۶۰ ق به تقاضاى آیت الله شیخ حبیب آل ابراهیم عاملى به لبنان باز گشت ودر منطقه «هرمل» به تعظیم شعایر دینى (اقامه جمعه و جماعت، تدریس، تربیت شاگردان،تالیف کتب و تاسیس مدارس، مساجد و حسینیه ‏ها) پرداخت.وى از کسانى بود که براى ترویج دین رنج سفر را بر خویش هموار مى‏ کرد و در روستاهاو کوه پایه ‏هاى «هرمل» به ارشاد مردمان مى پرداخت. او در این سال‏ها به اجراى عقودو ایقاعات و فصل خصومات و رفع دعاوى پرداخت و از بام تا شام به کار گره گشایى و حل مشکلات شیعیان اشتغال داشت. بنیاد یازده مسجد، چهار حسینیه و دبیرستان «الامامعلى» – علیه السلام – که به آموزش دروس جدید به جوانان شیعه مى‏ پرداخت (بسیار جالب توجه است که یک عالم شیعى در پنجاه سال پیش براى نجات نسل جوان از افکار ضد دین به تاسیس مدارس جدید دست مى ‏زند) از جمله اقدامات اوست. وى به حرکت حزب الله و اعضاى آن بسیار احترام مى‏ نهاد و جوانان را به شرکت در جهاد ضد صهیونیستى تشویق و ترغیب مى‏ نمود.وى هر روز ورزش مى‏ کرد و اوراد و اذکارى داشت که بر انجام روزانه آن‏ها اصرارداشت.سراسر زندگى ‏اش زهد و قناعت، تواضع و فروتنى و تقواى الهى بود و از سر تواضع،اجازات اجتهادش را به کسى نشان نمى‏ داد.

تالیفات

از جمله تالیفات وى – به غیر از دیوان شعرش – که ویژگى ممتاز «آل شراره» شعر و ادب است – این‏هاست:
۱٫ شرح منظومه اصول فقه (سروده جدش آیت الله شیخ موسى شراره)
۲٫ شرح منظومه ارث (سروده همو)
۳٫ رساله در قضا و غیبت
۴٫ تقریرات درس فقه آیت الله سید جمال الدین گلپایگانى

وفات

آن عالم بزرگوار در روز دوشنبه ۲۵ ربیع الاول ۱۴۱۹ ق (۲۹ تیر ماه ۱۳۷۷ ش) پس از  با برکت، در اثر بیمارى بدرود حیات گفت. با اعلام خبر وفات وى، منطقه«بقاع» و جنوب لبنان در ماتمى سخت فرو رفت و پرچم ‏هاى سیاه در همه جا برافراشته شد. پیکر پاکش پس از تشییعى باشکوه در «مدرسه الامام على» – در هرمل – به خاک سپرده شد و مجالس یادبودش تا مدت‏ها ادامه یافت و مقالات و اشعار بسیار در رثاى وى سروده شد.