اشاره:

میرزا محمد حسن بن میرزا جعفر بن میرزا محمد آشتیانى رازى در سال ۱۲۴۸ هجرى قمرى به دنیا ‏آمد‎، اجداد میرزاى آشتیانى از ادیبان بودند و پدر او شیخ جعفر از علماى اعلام زمان خود بود‎.‎ سه ساله بود که پدرش را از دست داد و هنگامى که به سن نوجوانى رسید مادرش براى او یک ‏معلم قرآن و یک معلم خط گرفت. از زمان میرزا محمد حسن آشتیانى در این خاندان علما و فلاسفه بزرگى ظهور پیدا کرده ‏اند، ‏از آن جمله‎:‎

‏۱‏‎ . ‎شیخ مرتضى بن شیخ محمد حسن آشتیانى (متوفاى ۱۳۶۵ ه) فقیه، اصولى، محقق و از مراجع ‏بزرگ و استاد حکمت و فلسفه، که در انقلاب مشروطیت رهبرى خاندان آشتیانى را به عهده ‏داشت و در تحصنى که در حرم شاه عبد العظیم منجر به لغو امتیاز بانک روسى شد نقش بسزایى ‏داشت‎.‎

‏۲‏‎ . ‎شیخ محمود بن مرتضى آشتیانى (متوفاى ۱۴۰۱ ه)، از بزرگان فقه و از مراجع تهران و از ‏متخصصین فلسفه در عصر خود، که داراى تألیفات فقهى متعددى نیز مى ‏باشد‎.‎

‏۳‏‎ . ‎یکى دیگر از این بزرگان شیخ مهدى آشتیانى (متوفاى ۱۳۷۲ ه)برادر زاده و داماد ‏شیخ محمد حسن آشتیانى و ملقب به میرزاى کوچک، از مبرزترین فلاسفه شیعه و عرفاى امامیه و ‏از بزرگان خاندان آشتیانى در تهران مى‏باشد. اگر چه او در فقه و اصول از فضلا و صاحب ‏نظران بود اما فقط به تدریس فلسفه اشتغال داشت‎.‎ از شاگردان او مى ‏توان میرزا ابو الحسن شعرانى، آیت الله مطهرى و سید جلال الدین آشتیانى را ‏نام برد که نشان از عظمت علمى ایشان مى‏دهد. او داراى تألیفات بسیارى نیز مى‏ باشد‎.‎

‏۴‏‎ . ‎میرزا احمد آشتیانى (متوفاى ۱۳۹۵ ه) چهارمین و کوچکترین فرزند میرزا محمد حسن آشتیانى، ‏از فقهاى مشهور در زمان ناصر الدین شاه و مظفر الدین شاه مى باشد. او از پنج مرجع ‏زمان خود اجازه اجتهاد داشت که عبارتند از‎:‎ آقا ضیاء الدین عراقى، میرزا حسن نائینى، آیت الله حائرى، سید ابو الحسن اصفهانى و آیت الله ‏حاج آقا حسین بروجردى‎.‎ آن چنان که در مقدمه چهارده رساله فارسى (تألیف آشتیانى) نقل شده، حدود ۶۲ کتاب و ‏رساله و تعلیقه از او باقى مانده، که ۲۷ کتاب و رساله آن چاپ شده و بقیه آثار آن ‏دانشمند بزرگ هنوز به چاپ نرسیده است‏‎

‎تحصیلات

هنگامى که این دو معلم با هم مباحثه مى‏ کردند، میرزاى ‏آشتیانى از مباحثه آنها لذت مى ‏برد و به تدریج اشتیاق به تحصیل علوم دینى در او ایجاد شد ‏و در سن سیزده سالگى به بروجرد،که در آن زمان از قطب هاى علمى به شمار مى ‏رفت، هجرت ‏کرد‎.‎ در آن زمان ملا اسد الله بروجردى که از علماى بزرگ عصر بود ریاست حوزه علمیّه بروجرد را ‏به عهده داشت‎.‎ پس از حدود چهار سال میرزا در ادبیات عرب و معانى و بیان تسلط کامل یافته و در تدریس ‏آنها مشهور شد، تا جایى که وقتى مطول را تدریس مى‏ کرد عده ‏اى از بزرگان در درس او حاضر ‏مى‏ شدند‎.

‎ ‎هجرت به نجف

میرزاى آشتیانى بعد از مدتى به نجف اشرف مسافرت کرد. در راه دچار گزیدگى شده و بیمارى ‏سختى گرفت. هنگامى که به نجف اشرف رسید حرم مطهر حضرت امیر علیه ‏السلام را که دید به ‏حضرت متوسل شده و شفا پیدا کرد‎.‎ میرزاى آشتیانى در اوایل که در درس شیخ مرتضى انصارى شرکت مى‏کرد به علت کمى سنش خجالت ‏کشیده و چهره اش را مى‏ پوشاند، اما پس از مدتى با تکیه بر هوش و نبوغى که داشت مطالب ‏استادش را بخوبى درک کرده و شروع کرد به سؤال کردن در درس و به مرور مورد توجه شیخ ‏اعظم قرار گرفت، به حدى که شیخ روزى از منبر پایین آمده و از نام و شهرش سؤال کرد. او ‏به تدریج از خواص شیخ شد، تا جایى که مقرِر بحث‏ هاى شیخ گردید‎.

شخصیت علمى

میرزاى آشتیانى از دانشمندان محقق و مدقق در فقه و اصول و از مبرزترین شاگردان شیخ ‏مرتضى انصارى بود. او درس استادش را به بهترین وجه و گسترده ترین صورت مى‏ نوشت و اولین ‏کسى که درس و سبک شیخ انصارى را در ایران پایه گذارى و منتشر ساخت او بود‎.

‎مراجعت به وطن

آشتیانى تا ۳۳ سالگى یعنى سال ۱۲۸۱ قمرى . سال وفات استادش شیخ انصارى . در نجف اقامت ‏داشت. سپس به تهران آمد و تا پایان عمر در تهران به سر برد. تمام افراد خاندان آشتیانى، ‏در تهران به فضل و علم مشهورند‎.

مبارزات

از خصوصیات مهم میرزا حسن آشتیانى بینش صحیح سیاسى او است. او بعد از وفات شیخ اعظم، ‏در مطرح شدن میرزاى شیرازى نقش مهمى را ایفا کرد. وى و آقا حسن نجم ‏آبادى و میرزا عبد ‏الرحیم و میرزا حبیب الله رشتى بعد از ارتحال شیخ اعظم، میرزاى شیرازى را معرفى کرده و درس ‏و نماز او را برتر دانستند‎.‎ در سال ۱۳۰۷ هجرى علماى تهران در کنار میرزا حسن آشتیانى مبارزاتى را با ناصر الدین ‏شاه به خاطر بخشیدن امتیاز خرید و فروش تنباکو به شرکتى انگلیسى آغاز نمودند‎.‎ در ادامه، علماى تهران با شاه و نخست وزیر او مباحثاتى داشتند و ضررهاى این کار را به ‏او اعلام کردند، ولى آن دو، گوش شنوایى براى شنیدن حرف هاى صحیح و منطقى نداشتند. ‏بالأخره، در سال ۱۳۰۹ هجرى میرزاى شیرازى با اعلان فتواى تحریم استعمال تنباکو، نهضت را به ‏مرحله جدیدى وارد کرد‎.‎ میرزاى آشتیانى در انتشار این فتوا و مبارزات مردم تلاش بسیار از خود نشان داد که در ‏نتیجه، شاه در ابتدا با نوشتن نامه از او خواست به الغاء فتواى تحریم تنباکو نظر بدهد‎.‎ با جوابى که میرزاى آشتیانى مبنى بر غیر قابل تغییر بودن فتواى تحریم تنباکو تا لغو امتیاز ‏آن داد، شاه نیز او را مخیر بین دو کار کرد: یا از تهران خارج شود و یا به صورت علنى ‏سیگار بکشد‎.‎ علماى بزرگ تهران نیز تصمیم به همراهى با میرزا و خروج از شهر گرفتند. با پخش این خبر، ‏مردم به سوى کاخ شاه راهپیمایى کردند و در نتیجه ۳۰ نفر از مردم مجروح یا کشته شدند، ‏ولى مردم کوتاه نیامده و به مبارزات خود ادامه دادند تا شاه مجبور به لغو امتیاز ‏تنباکو شد‎.‎ پس از برگشتن میرزاى آشتیانى از حج، وقتى وارد تهران شد، شاه دستور داد کسى به استقبال ‏او نرود، اما همه اهالى شهر به استقبال او رفتند. و این نشان از نفوذ معنوى علما و ‏ارزش و اعتبار اجتماعى آنان در مقابل سلاطین بى کفایت قاجار دارد‎

در دمشق

هنگامى که میرزاى آشتیانى به دمشق مسافرت کرده بود، در مباحثاتى که بین او و علماى آن ‏دیار صورت گرفت با واضح ‏ترین بیانات و براهین، دلایل تحریم دخانیات به وسیله میرزاى شیرازى ‏را تبیین نموده و علت اصلى آن را ضرر حاصل از بیگانگان در چپاول منافع مسلمانان ذکر ‏کرد و حرمت آن را تا زمان رفع محذور کفار موقتى دانست، که پس از آن به اباحه تبدیل ‏مى‏ شود‎.‎ پس از سفر به دمشق، به سامراء مسافرتى نمود که به دستور میرزاى شیرازى، طلاب علوم دینى ‏به استقبال او رفتند و خود میرزاى شیرازى هم احترام خاصى نسبت به ایشان مبذول داشت‎.

سوابق مبارزاتى خاندان آشتیانى

این حضور در حرکت‏ هاى سیاسى در خاندان آشتیانى باقى ماند، هم چنان که در انقلاب مشروطیت، ‏فرزند ایشان شیخ مرتضى بن محمد حسن آشتیانى در جریان تحصن در حرم شاه عبد العظیم، که ‏منجر به لغو امتیاز بانک روسى شد نقش فعالى داشت‎.‎ فرزند دیگر ایشان شیخ مصطفى بن شیخ حسن آشتیانى (متوفاى ۱۳۲۷ هجرى)از شعراى انقلابى (با تخلص صهبا) و ملقب به افتخار الحکماء بود. او در فقه و اصول صاحب نظر بود و در ‏انقلاب مشروطیت و نهضت مقابله با میسیونرهاى بلژیکى نقش مهمى را در مطبوعات داشت. او ‏پس از تحمل زندان هاى حکومت قاجار، در نهایت در حرم شاه عبد العظیم کشته شد‎.

 ‎شاگردان

از جمله شاگردان محضر پر فیض میرزاى آشتیانى‎:‎

‏۱‏‎ . ‎سید حسین بن سید محمود قمى، داراى کتابهایى که عموما مباحث اقتصادى فقه را بررسى ‏مى‏ کند‎.‎

‏۲‏‎ . ‎ملا عبد الرسول نورى مازندرانى

‏۳‏‎ . ‎شیخ فضل الله صادقى آشتیانى

‏۴‏‎ . ‎شیخ جواد شاه عبد العظیمى

‏۵‏‎ . ‎شیخ على اکبر نهاوندى(درگذشت ۱۳۶۹ هجرى‏‎

(‎ ‏۶‏‎ . ‎شیخ عیسى لواسانى (درگذشت ۱۳۶۴ هجرى‏‎(‎

‏۷‏‎ . ‎شیخ فیاض الدین زنجانى(درگذشت ۱۳۶۰ هجرى‏‎(‎

‏۸‏‎ . ‎سید محمد بن محمد تقى بن عبد المطلب حسینى تنکابنى

‏۹‏‎ . ‎ملا عبد الرسول فیروزکوهى معروف به نورى‏

۱۰‏‎ . ‎شیخ محمود لواسانى

‏۱۱‏‎ . ‎ملا محمد بن على بن محمد آملى، صاحب کتاب تلخیص الفرائض

‏۱۲‏‎ . ‎شیخ مسیح بن قاسم طالقانى بین شاگردان او، سید محمد تنکابنى، ملا عبد الرسول نورى و شیخ مسیح بن قاسم طالقانى ‏داراى تألیفات متعددى مى ‏باشند‎

 ‎تألیفات

۱‏‎ . ‎بحر الفوائد فی شرح الفرائد

‏۲‏‎ . ‎إزاحه الشکوک فی اللباس المشکوک

‏۳‏‎ . ‎فی قاعده الحرج، همراه رساله جمع بین قصد قرآن و دعاء

‏۴‏‎ . ‎فی الإجزاء

‏۵‏‎ . ‎فی نکاح المریض

‏۶‏‎ . ‎فی الجمع بین الإنشاء و القرائه فی الصلاه

‏۷‏‎ . ‎فی أوانی الذهب و الفضه

‏۸‏‎ . ‎رساله‏ هاى متعدد در مباحث اصول فقه

‏۹‏‎ . ‎القضا و الشهادات

‏۱۰‏‎ . ‎رساله‏هایى در رهن، خمس، زکاه، وقف، اجاره، احیاء الموات و غصب

‏۱۱‏‎ . ‎رساله تقلیدیه

‏۱۲‏‎ . ‎تقریرات و‎

‎‎ ‎وفات

عالم بزرگوار، میرزاى آشتیانى، در سال ۱۳۱۹ هجرى قمرى، در سن ۷۱ سالگى در تهران وفات ‏یافت. بدن مطهر این عالم بزرگ به نجف اشرف منتقل گردید و در یکى از حجره ‏هاى داخل صحن در ‏کنار علامه شیخ جعفر تسترى و شیخ عبد الله جیلانى مازندرانى به خاک سپرده شد‎.‎