الیاس کلانترى

خداوند عالم در اولین آیات نازل شده بر پیامبر اکرم(ص) به او فرمود: «براى پروردگارت صبر کن»! و آن حضرت در مسیر ارشاد انسانها و بطور کلى اجراى امر رسالت الهی، صبر عظیمى به کار می‌بست و در نتیجه مشکلات فراوان بوجود آمده را از میان برمی‌داشت. در آیات دیگرى هم آن حضرت مأمور به صبرشده است.

خداوند عالم پاداش صبر عظیم رسول خدا(ص) را به او عطا کرد و آن عبارت بود از گرایش گروه گروه انسانها به دین خدا.

صبر براى پروردگار در خاندان و فرزندان رسول خدا(ص) یعنى اهل‌بیت(ع) نیز جریان داشت. چون آنان وارث حقیقى و کامل علم، صفات و اخلاق کریمانه آن حضرت بودند. در این راه رفتارهاى قهرمانانه‌اى از آنان ظهور می‌کرد که موجب شگفتی‌ها و تحسین زیادى شده است. یکى از موارد حادثه‌اى است که موجب نزول سوره انسان شد و آن حادثه به این صورت نقل شده است:

حسن و حسین(ع) در سنین کودکى مریض شدند. رسول خدا(ص) با چند نفر از مؤمنان به عیادت آنان رفتند. آنان به امام على(ع) گفتند: خوب است جهت بهبودى فرزندانت نذرى کنی!

امیرالمؤمنین على(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) جهت بهبودى حال آنان، نذر کردند که سه روز روزه بگیرند. حال حسن و حسین(ع) بهبود یافت و اثرى از مریضى در آنان نماند. امام على(ع) و حضرت فاطمه(س) جهت وفاى به نذر خود روزه‌ها را شروع کردند. و آن دو کودک هم به آنان پیوستند، چون آنان فرزندان آن پدر و مادر بزرگوار بودند و اخلاق و صفات کریمانه والدین در همان سنین کودکى در آنان نفوذ کرده بود.

غروب روز اول جهت افطار مقدار اندکى نان جو که ارزان‌ترین و ساده‌ترین غذاى آن روزگار بود، فراهم شده بود. گفته‌اند: غذاى آن شب و دو شب بعد، از مقدارى جو که نتیجه کار امام على(ع) بود، تهیه شد. و بعضی‌ها گفته‌اند که آن حضرت آن مقدار مواد غذایى را از کسى قرض کرده بود تا بعداً براى او در مقابل آن قرض، کارى انجام دهد!

غذاى اهل بیت رسول اکرم(ص) همیشه ساده، اندک و ارزان قیمت بود، چون در آن زمان عده‌اى از مردم فقیر و گرسنه بودند. آنان فقرا و نیازمندان و گرسنگان را بر خود ترجیح می‌دادند. این نوع رفتار از عظمت روحى و کرامات نفسانى آن خاندان بزرگوار یعنى امام على(ع) و حضرت فاطمه(س) و فرزندان آنان حکایت دارد. امام على(ع) انسانى بسیار فعال بود. بطوریکه در طول عمر با برکت خود، یک هزار برده را خرید و آزاد کرد. او درخت می‌کاشت، نخلستانهایى ایجاد می‌کرد، چاه‌هاى آب احداث می‌کرد و آنها را وقف فقرا و نیازمندان می‌کرد. پس او نباید در این صورت فقیر باشد. و براى او ایجاد وسایل رفاه براى خودش و خانواده‌اش امکان پذیر بود. اما روح باعظمت او تنها با رفاه افراد خانواده‌اش قانع نمی‌شد. او تمام فقرا و نیازمندان و کودکان یتیم را اعضاى خانواده خود حساب می‌کرد.

بارى سفره‌اى ساده پهن شده بود که مسکینى بر در خانه آمد و از آنان طعام خواست. امیرالمؤمنین على(ع) با توافق اعضاى خانواده‌اش آن غذاى اندک را به آن مسکین عطا کرد. خود او و اعضاى خانواده‌اش فقط مقدارى آب نوشیدند و گرسنه خوابیدند!

روز دوم هم روزه گرفتند و هنگام افطار مثل شب قبل اندکى نان جوین تهیه شد. کودک یتیمى به در خانه آن حضرت آمد و از آنها طعامى خواست. بلافاصله آن خاندان کریم غذاى آن شب خود را هم به آن کودک یتیم بخشیدند و براى دومین شب خود گرسنه ماندند. گرسنگى آنها شدید شد، اما مگر با وجود طبع بلند و روح باعظمت کار دیگرى می‌توانستند انجام دهند؟

شب سوم نیز، مثل شبهاى قبل روزه گرفتند و وقت افطار اسیرى به در خانه آمد. و از آنان غذا خواست و آنان غذاى آن شب خود را هم مثل شبهاى قبل به آن اسیر دادند و براى سومین شب، گرسنه خوابیدند. گرسنگى آنان بسیار شدید بود. صبح روز چهارم امیرالمؤمنین على(ع) دست دو کودک خود را گرفت و به حضور رسول خدا(ص) رفت.

آن دو کودک از شدت گرسنگى رنگشان زرد شده بود و می‌لرزیدند. رسول خدا(ص) از دیدن آنان بشدت اندوهگین شد و اشک در چشمان مبارک او حلقه زد و همراه آنان به خانه آن حضرت آمد. دید دخترش حضرت فاطمه زهرا(س) مشغول عبادت است. وضعیت چشمان دخترش از شدت گرسنگى او حکایت داشت. رسول خدا(ص) از وضعیت آنان شدیداً متأسف شد. در همان حال پیک پروردگارش ـ‌جبرئیل امین‌ـ به حضورش نازل شد و سوره انسان را براى او آورد و گفت: پروردگارت به جهت داشتن چنین خاندانى به تو تهنیت می‌گوید!!

خداوند پاداش آن صبر عظیم را با نزول سوره‌اى اعلام کرد و فرمود:

«وَجَزایهُم بِما صَبَرُوا جَنّه و حَریراً؛

 و به آنان بهشت و لباس حریر مخصوص بهشت را پاداش داد». (سوره انسان، آیه ۱۲)

و در آیات بعد اوصاف دیگر بهشت و نعمت‌هاى آن را بیان فرمود. آنان جهت رضاى پروردگار خود، آن صبر عظیم را از خود نشان دادند و در اثر آن عمل متعالی، چهره بسیار زیباى عشق به انسانها که ارزشمندترین مخلوقات خداوند هستند را با انفاق در راه خدا و ایثار به دیگران آشکار کردند.

منبع: بشارت ، فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۹، شماره ۱۶