دكتر احد فرامرز قراملكى(1)
چكيده
پرستوى پژوهش را دو بال است: روش و اخلاق. اخلاق پژوهش آهوى رفتار ارتباطى در فرايند تحقيق است كه به رعايت حقوق افراد مبتنى است. اخلاق پژوهش دو روىآوردِ فردگرايانه و سازماننگر دارد. در روى آوردِ نخشست بر مسئوليتهاى پژوهشگر به عنوان شخصيت حقيقى تأكيد مى شود و در روىآوردِ دوم بر مسؤليتهاى اخلاقى مؤسسههاى پژوهشى تأكيد مىگردد. مسائل اخلاقى در تعارض فرايند پژوهش با حقوق افراد مرتبط بروز مى كنند و خاستگاه آن عبارت است از: ماهيت مساله پژوهش، مكان، روش و شركت كنندگان.
كليد واژه: فرايند پژوهش، اخلاق پژوهش، اصول اخلاقى، منشور اخلاق.
1) طرح مسأله
اخلاق پژوهش شاخهاى از اخلاق حرفه اى است كه به بررسى مسائل اخلاقى در حرفه پژوهش مىپردازد. شناخت حدود و ثغور اين شاخه از اخلاق حرفهاى كه مسأله تحقيق حاضر است، در گرو تحليل مفاهيم و مؤلفههاى آن است. پاسخ به سؤالهاى زير، ضمن روشن كردن مفاهيم بنيادى، مبانى و روىآورد نوين به اخلاقِ پژوهش را نيز نشان مىدهد: مراد از «اخلاق» و «پژوهش» در مفهومِ اخلاق پژوهش چيست؟ اخلاق و پژوهش چه تعاملى دارند؟ جهت گيريهاى عمده در اخلاق پژوهش، حدود و ثغور آن چيست؟ خاستگاه مسائل اخلاقى در فرايند پژوهش كدام است؟
2) تحليل مفهومى اخلاق پژوهش
اخلاق پژوهش از دو مفهوم اخلاق و پژوهش تشكيل شده است و شناخت چيستى آن در گرو تحليل آن دو مفهوم و تعامل بين آنهاست.
2 ـ 1) اخلاق؛ امروزه تلقى نسبتا نوينى از اخلاق در ميان است. قدما، علم اخلاق را آموزگار خويهاى نيكو دانستهاند.1 اخلاق را جمع خُلق دانستهاند كه عبارت از صورت باطنى است و در مفهومسازى عالمان اخلاق به معناى هيأتِ راسخ در نفس است كه افعال از آن به سهولت صادر شود.2 اينكه خُلق صرفا انجام امرى نيست، چرا كه آدم بخيل ممكن است در شرايطى بذل و بخشش كند، نكته مهمى در مفهومسازى قدما از اخلاق است. امروزه از خُلق و خوى به الگوى رفتارى تعبير مىكنيم. اما، تمايز فضيلت و رذيلت در خلق و خوى از مواضع اختلاف نگرش نوين است.3 حصر مفهوم اخلاق به فضايل و رذايل صرفا شخصى و ملكات نفسانى تصوير تحويلنگر4 و مبتنى بر اخذ وجهى از شىء بجاى همه هويت آن است. امروزه، اخلاق را الگوى خاصى از رفتار ارتباطى درونشخصى و برون شخصى مىدانند. اخلاق، بر اساس اين مفهومسازى، مرهون ارتباط × با Y است. اگر × با Y، الگوى رفتارى Z را اخذ كند، × اخلاقى عمل كرده است. Y در اين تعريف اعم از انسان و غير انسان (مانند محيط زيست طبيعى و حيوانى) و نيز فراگيرِ خود شخص × و غيرِ اوست. مراد از Z ، الگوى مبتنى بر رعايت همه حقوق Y است. در اين تعريف مفهوم حقوق Y كليدى و چالشخيز است. به دليل جهتگيرى مقاله (ترويجى) به اين چالش نمىپردازيم. به هرروى، اخلاق مسؤوليتپذيرى فرد در رفتار ارتباطى است كه به رعايت حقوق ديگران معطوف است.
2 ـ 2) اخلاق حرفهاى؛ مسؤوليتپذيرى در رفتار ارتباطى بر حسبِ مصداق ×، محيط آن و نيز مصداق Y تنوع مىيابد: مسؤوليت فرد در زندگى شخصى (اخلاق شخصى)،5 مسؤوليت فرد در زندگى شغلى (اخلاق كار)،6 مسؤوليت سازمان نسبت به محيط7 و… . اخلاق پژوهش شامل دو قسم اخير از مسؤوليتپذيرى است: مسؤوليت پژوهشگر در فعاليت حرفهاى خود و مسؤوليت سازمانها و مؤسسههاى پژوهشى. وجوه تمايز اين دو گونه مسؤوليت اخلاقى در فرايند پژوهش بيان خواهد شد.
2 ـ 3) پژوهش؛ واژه تحقيق كاربردهاى فراوان دارد. اگر پژوهش را متمايز از مطالعات پراكنده، به فرايند پردازش اطلاعات اطلاق كنيم كه به گستره خاصى از علوم متعلق و داراى هويت جمعى است، مفهومِ فراگير از آن را به دست مىآوريم، به گونهاى كه شامل هر گونه مطالعه با جهتگيريهاى مختلف آموزشى، اطلاعرسانى، ترويجى و پژوهشى (به معناى خاص) مىگردد8. بر اساس اين مفهومسازى، مطالعات معطوف به احياء ميراث مكتوب از مصاديق پژوهش نظاممند است.
2 ـ 4) تعامل اخلاق و پژوهش. اخلاق به منزله يك دانش، گسترهاى از علوم انسانى است كه در حوزههاى مختلف بشرى با مسائل گوناگون روبرو مىشود و در حل آنها محتاج تحقيق مىگردد. به دليل اينكه علم از مساله فربه شود، توسعه و رشد (و نيز كارايى و اثربخشى) علم اخلاق در گرو پژوهش نظاممند است.
از طرف ديگر، پژوهش نيز به عنوان فعاليت آگاهانه و مختارانه و مؤثر به سرنوشت بشر مىتواند جهتگيريهاى اخلاقى، غير اخلاقى و ضد اخلاقى9 داشته باشد. دغدغه مسؤوليتپذيرى در فرايند تحقيق، پژوهشگر را نيازمند علم اخلاق مىسازد10.
3) ضرورت جهتگيرى اخلاقى در فرايند پژوهش
پژوهش در گسترههاى مختلف به ويژه در حوزه علوم انسانى، بيرون از جامعه و بى ارتباط از سرنوشت بشر انجام نمىشود و اين امر صرفا معطوف به نقش پژوهشگر نيست بلكه فرايند پژوهش به طور كلى و اعم از پژوهشگر، روشها، ابزار، شركتكنندگان در پژوهش و … با محيط پيچيده اجتماعى تعامل مىيابد. تأثير پژوهش در سرنوشت جامعه، ضرورت جهتگيرى اخلاقى به آن را از جهات مختلفى توجيه مىكند:
يك: فرايند پژوهش، در گام نخست گردآورى اطلاعات است و اطلاعات قدرت است. دستيابى به اطلاعات در واقع دستابى به قدرت است و برخوردارى از قدرت مسؤوليتآور است.
دو: مطالعات سوى گيرانه، نقش مخرّب در جامعه دارد و منشاء انحراف، اغفال و فريب در جامعه مىگردد.
سه: فرايند پژوهش در مواضع مختلفى با حقوق افراد تعارض مىيابد. يكى از مهمترين مصاديق اين تعارض در مطالعات تجربى ـ انسانى رخ مىدهد كه پژوهشگر سعى مىكند به اطلاعاتى از شركتكنندگان در پژوهش دست يابد كه حريم شخصى آنان است.
در فرايند پژوهش با مسائلى مواجه مىشويم كه پاسخ به آنها را بايد از علم اخلاق فرا گرفت: آيا به لحاظ اخلاقى مجاز به تحقيق در هر امرى هستيم؟ آيا هر گونه پژوهش مجاز است؟ آيا به هر روشى (به فرض اثر بخشى حرفهاى) مىتوان فرايند تحقيق را هدايت كرد؟ آيا آزمايش را در خصوص هر فردى مىتوان انجام داد؟ آيا توافق آگاهانه شركت كنندگان در پژوهش لازم است.
بنابراين، پرستوى پژوهش را دو بال است: روش و اخلاق. همانگونه كه روشمندى و انتظام، الزام حرفهاى است، مسؤوليتپذيرى در قبال حقوق افراد الزام اخلاقى است.
4) روىآوردهاى عمده در اخلاق پژوهش
اخلاق پژوهش، به عنوان شاخهاى از اخلاق حرفهاى با دو گونه رهيافت قابل بحث است: روىآورد فردگرايانه و رهيافت سازمانىنگر. بر حسب اين دو روىآورد، دو تلقى از اخلاق پژوهش به ميان مىآيد:
4 ـ 1) اخلاق پژوهشگر. نخستين روىآورد در اخلاق پژوهش، مسؤوليتپذيرى اخلاقى را در عرصه تحقيق به شخص يا اشخاص پژوهشگر معطوف مىكند. مواجهه با برخى از تحقيقات در دهه هفتاد، به ويژه مطالعاتى مانند آنچه استينلى ميلگرام (1975 م.) مورد تحقيق قرار داد، بحث از حقوق شركتكنندگان در پژوهش و مسؤوليت پژوهشگر در قبال حقوق آنها را به ميان آورد.11 مطالعاتى چون بيوتكنولوژى، تحقيقات مربوط به انرژى اتمى، تعيين هوش، به ويژه هوش هيجانى (EQ) با حقوق شركت كنندگان مانند حق حريم شخصى و بلكه با حقوق بشر تعارض يافت. دغدغههاى اخلاقى سبب شد تا اصول اخلاقى خاصى تدوين و به عنوان الزامهاى اخلاقى محققان تلقى گردد.
4 ـ 2) اخلاق مؤسسههاى پژوهشى. امروزه، مشاغل در سازمانها جاى يافتهاند. سازمان به منزله شخصيت حقوقى تأثير بسيار ژرف و پردامنه بر حيات بشرى دارد. مؤسسههاى پژوهشى بسى بيش از اشخاص حقيقى (پژوهشگران) نقش و تأثير اجتماعى دارند. به همين دليل، سازمانهايى كه به امر پژوهش مىپرداند، در قبال همه عناصر محيط درونى، بيرونى (مستقيم و غير مستقيم) خود مسؤوليت دارند.
پاىبندى به تعهدات اخلاقى در مقياس سازمان صرفا بر اساس ضوابط اخلاقى حاصل نمىآيد، بلكه مؤسسههاى پژوهشى بايد با شناخت كامل از عناصر محيط، حقوق هر يك از آنها را استقصاء كند و پس از طبقهبندى آنها و با تعيين اولويّت به تدوين منشور چند وجهى اخلاق پژوهش دست يابند. آنچه در سازمانهاى دولتى در كشور ما به نام منشور اخلاقى رواج يافته است، صرفا كدها و اصول اخلاقىاند و منشور پنداشتن آنها خطاى بارز تحويلى نگرى است ـ مرامنامه اخلاقى بالاترين مرجع مميزى و ارزيابى عملكرد سازمان در پژوهش است. به عنوان مثال، دانشگاههاى كشورهاى صنعتى بر اساس مرامنامه اخلاقى خود، طرحهاى تحقيقاتى پيشنهادى را به مميزى اخلاقى نيز مىرسانند.
5) خاستگاه مسائل اخلاقى در پژوهش
مسائل اخلاقى در پژوهش، به طور كلى از تعارض فرايند پژوهش با حقوق افراد مرتبط با تحقيق برمىخيزد. شناخت مواضع عام (و نه صرفا موارد خاص) بروز مسائل اخلاقى، امكان تشخيص دقيق و حل اثربخش آنها را به دست مىدهد:
5 ـ 1) ماهيت مسأله تحقيق؛ گاهى مسأله پژوهش، صرف نظر از شرايط زمانى و مكانى، زمينه تعارض با حقوق انسانهاست. تحقيقات مربوط به بيوتكنولوژى و ژنتيك، به عنوان مثال، از اين قبيلاند؛ به همين دليل، اخلاقِ مهندسى ژنتيك از رشد و توسعه فراوان برخوردار است. همچنين است مطالعات روانشناختى كه به سنجش ويژگيهاى شخصيتى از قبيل هوش هيجانى (EQ) مىپردازند و تحقيقات مربوط به محيط زيست در سه بُعد انسانى، حيوانى و انسانى.
5 ـ 2) مكان پژوهش؛ مطالعات اجتماعى و روانشناختى به دليل ماهيت تجربىِ انسان، در مكانهاى خاص انجام مىشوند. هر مكانى مىتواند خاستگاه مسائل اخلاقى خاصى باشد. تحقيق در يك بنگاه اقتصادى مىتواند با پديده غير اخلاقى بنگاه خوارى (Insider)12 همراه گردد. مطالعه در بيمارستان، زندان، مدارس دولتى و امثال آن با مسائل خاص اخلاقى قرين است.
6 ـ 3) روش تحقيق؛ شيوههاى گردآورى اطلاعات، روشها و ابزارهاى مورد نياز در سنجش و آزمون مىتواند مسائل اخلاقى فراوانى را به ميان آورد. در مواردى آگاهى شركت كننده در پژوهش مىتواند به دقت و عينيت پژوهش صدمه بزند، در چنين مواردى از روشهاى جمع آورى اطلاعات استفاده مىشود و اين با حقوق شركت كنندگان در پژوهش منافات دارد. در شيوههاى تصحيح راههاى سهل جمعآورى نسخ و انتخاب اصح آنها به دقت تحقيق لطمه مىزند. گاهى نسخهها در مقام ارزيابى و سنجش قدمت و اصالت آسيب پذيرند. كتابخانهاى از در دسترس قرار دادن نسخهاى خوددارى مىكند، اما موافق است كه آن را صرفا رؤيت و مطالعه كنيد، ضبط پنهان نسخه (از طريق قرائت بر كاست) مسأله حق مالكيت را به ميان مىآورد.
آيا علىرغم رضايت باطنى فرد مىتوان او را به نحوى به مصاحبه وادار كرد و اطلاعاتى را به دست آورد؟ در مواردى، گروه آزمايش را بايد در شرايطى قرار داد كه امكان صدمه جسمانى و روانى وجود دارد. آنچه روانشناسان نيروى سوم در خصوص انسان در شرايط فقدان تأثيرات محيط مورد آزمايش قراردادند (آزمايش تجربى انسان معلق ابن سينا)، نمونه بارزى از چنين آزمايشهاست.
6 ـ 4) شركت كنندگان.13 در تحقيقات علوم رفتارى، كسانى كه در فرايند پژوهش به عنوان گروه آزمايش و يا به طور كلى شركت كنندگان حضور دارند، خاستگاه بروز مسائل اخلاقى قرار مىگيرند. تحقيقات بر روى فقرا، بچهها، سياستمداران، مديران، بنگاههاى اقتصادى، بيماران روانى، جنين، افراد مسن، مبتلايان به بيماريهاى خاص مانند ايدز هميشه مسائل اخلاقى را به ميان آورده و باعث چالشهاى فراوان در اخلاق پژوهش شدهاند.
7) اصول اخلاقى در فرايند پژوهش
رعايت حقوق افراد و پاى بندى به مسؤوليتهاى اخلاقى در پژوهش محتاج اصولى است. راهبردىترين اصول اخلاقى را مىتوان در هشت مورد تلخيص كرد:
7 ـ 1) اصل حرفهاى بودن در پژوهش؛ بدون احراز شرايط لازم و كافى به پژوهش پرداختن، امرى غير اخلاقى است. اين اصل در همه حرفهها صادق است. پژوهش غير حرفهاى نه تنها به توليد علم و توسعه آن يارى نمىرساند بلكه سبب حيرت و سرگشتگى محقق مىگردد.
7 ـ 2) اصل امانتدارى؛ رعايت حق مالكيت فكرى در برخوردارى از اطلاعات به دست آمده، يكى از مصاديق امانتدارى است. حفظ منابع و ابزارهاى تحقيق نيز مصداق ديگر آن است كه در تحقيقات معطوف به احياء ميراث مكتوب اهميت فراوانى دارد. به تعبير تمثيلى بيكن (1561 ـ 1626 م.) : محققان يا مورچگانند يا عنكبوتان و يا زنبوران عسل؛ البته بايد به قسم چهارمى نيز اشاره كرد كه ضمن سرقت از سفره تحقيقات ديگران، پژوهش را آلوده مىسازند.
چون مگس حاضر شود در هر طعام با وقاحت بى صلا و بى سلام14
به تعبير زرينكوب، محقق را هيچ آفتى از اين بدتر نيست كه به سرقت و انتحال كار ديگران عادت كند.15
7 ـ 3) اصل رازدارى؛ محقق به بسيارى از اطلاعات شخصى افراد دست مىيابد كه اسرار افرادند و فاش كردن آنها تعدّى به حقوق ديگران است. اين امر در مطالعات تجربى انسانى اهميت بسزايى دارد. محققى براى يك بنگاه بزرگ اقتصادى در باب ارتقاى مديران به پژوهش مشغول است و با فرضيه «همبستگى نارسيسم» با ارتقاء مديران به جمعآورى اطلاعات در خصوص مديران آن بنگاه اقدام مىكند. اطلاعاتى كه وى درمىيابد اسرار غير قابل فاش هستند.
7 ـ 4) قضاوت مستدل؛ محقق در مقام توصيف، تبيين و حتى ارزش داورى بايد پايبند استدلال باشد و اين سخن كليفورد16 (1845 ـ 1869 م.) را آويزه گوش قرار دهد: «باورى را نپذيريم مگر آنكه همه ادله اثبات حقانيت آن را داشته باشيم».17 اين توصيه اخلاقى هم شامل قبول يك باور و هم شامل رد يك عقيده است. مادامى كه دليلى وجود ندارد بايد سكوت كرد. اخلاق باور18 هر گونه حكم به نفى و اثبات را منوط به ادله كافى مىداند19 (قضاوت اخلاقى)20. البته معرفتشناسان در اين مقام چالش فراوانى به ميان آوردهاند كه در اين مقطع به آن نمىپردازيم.
7 ـ 5) اصل رهيافت نقّادانه؛ اگر آزادى از دست رود، همه چيز از دست مىرود و شرط لازم دستيابى به آزادى كسب معرفت است، اين هم مرهون رهيافت نقادانه به معرفت است نه متكى به سرسپردگى.21
اصل نقد در تحقيقات معطوف به احياء ميراث مكتوب اهميت بسيار دارد، زيرا نقد نسخ خطى، نقد منابع، نقد انتسابها و اعتبار سنجى نقش بنيادين در اين مقام دارد. هر گونه سهلانگارى و جزمگرايى گمراه كننده است. اما نقد خود عمليات محتاج به ضوابط اخلاقى است. نقد سخنگو به جاى نقد سخن، تبكيت بيرونى،22 نقد غير مسبوق به فهم از مواضع نقد غير اخلاقى است.
7 ـ 6) اصل نقد پذيرى؛ همان گونه كه اخذ رهيافت نقادانه اخلاقى است، نقدپذيرى نيز اخلاقى است. عُجب، غرور به ويژه تكبر ناشى از پيش كسوتى عوامل نقد ناپذيرى محقق مىگردد. نقدى كه بر تحقيقات ما نوشته مىشود، بهترين هديهاى است كه مىتوان به دست آورد. نقدها را ارج نهيم و ناقدان را تكريم كنيم.
7 ـ 7) اصل كثرتگرايى روش شناختى؛23 اخذ حصرگرايى روش شناختى24 از مهمترين مواضع خطاپذيرى محقق است.25 حصرگرايى نه تنها به لحاظ حرفهاى بر اثربخشى تحقيق صدمه وارد مىكند، بلكه به عنوان الگوى ارتباطى در پژوهش، غير اخلاقى است.
7 ـ 8) اصل رعايت حريم شخصى افراد؛ ورود، بدون توافق آگاهانه، به حريم شخصى افراد، تعدى به مهمترين حق آنان است. اين اصل در تحقيقات تجربى انسانى اهميت فراوان دارد.
نتيجه
پژوهش، فرايند مؤثر بر سرنوشت بشر است و به همين دليل پژوهشگران و مؤسسههاى پژوهشى فارغ از دغدغههاى اخلاقى نيستند. فرايند پژوهش از حيث ماهيت مسأله تحقيق، مكان پژوهش، روشها و ابزارها و شركت كنندگان در آن خاستگاه مسائل فراوان اخلاقى قرار مىگيرد. پاىبندى به مسؤوليتهاى اخلاقى در سطح پژوهشگران محتاج اصول اخلاقى پژوهش است، اما در سطح مؤسسههاى پژوهش فراتر از اصول اخلاقى بايد به مرامنامه چند وجهى و كامل اخلاقِ سازمانى دست يافت.
پىنوشتها
1. يحيى بن عدى. تهذيب الاخلاق، مقدمه و تصحيح دكتر محمود دامادى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، 1365، ص 5 و نيز: زنجانى ميرزا ابوطالب، كيمياى سعادت، ترجمه طهارة الاعراق ابوعلى مسكويه رازى، مقدمه و تصحيح دكتر ابوالقاسم امامى، (تهران، دفتر نشر ميراث مكتوب، 1375)، ص 63 .
2. شبّر، عبداللّه. الاخلاق، دققه جواد شبر، (بيروت، مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1412 ق)، ص 25.
3. تفصيل سخن در اين مقام ر.ك: پينكافس، از مسأله محورى تا فضيلتگرايى، مقدمه، ترجمه سيدحميدرضا حسنى، مهدى علىپور، قم، دفتر نشر معارف، 1382.
4. Reductionism.
5. personal ethic
6. از جمله ر.ك:
Pfeiffer Raymond S. & Forsberg Ralph p., Ethics on the job, Wadsworth publishing Company, Canada, 2000.
7. فرامرز قراملكى، احد، اخلاق حرفهاى، (تهران، نشر مجنون، 1383)، ص 93 ـ 103.
8. فرامرز قراملكى، احد، روششناسى مطالعات دينى، (مشهد، دانشگاه علوم اسلامى رضوى، 1380)، ص22 ـ 45.
9. سه ارزشى دانستن رفتار آدمى از حيث ارزش اخلاقى مبتنى بر آن است كه رفتارها را به سه قسم صرفا معطوف به منافع فرد (رفتار خنثى يا غير اخلاقى)، معطوف بر ترجيح منافع ديگران و فداكارى (رفتار اخلاقى) و معطوف به تعدى بر حقوق و منافع ديگر (رفتار ضد اخلاقى) تقسيم كنيم.
10. از جمله ر.ك:
Sieber, Joan E. (ed.), The Ethics of social Research, New york: springer, verlag, 1992.
11. از جمله ر.ك:
Diana Baumrind, “some Thoughts on Ethics of Research: After Reading Milgram’s Behavioral of obedience”, American psychologyist, 19 (1964), 421 – 423.
12. مراداز insider tading كسى است كه با دسترسى به اطلاعات خاصى در يك بنگاه اقدام به خريد آن از طريق معاملات بورس مىكند. از جمله مراجعه كنيد به:
Boatright John R. , Ethics in Finance, Blackwell publishers Inc. Massachnest. 1999, p. 135 – 137.
13. فرانكفورد، چاوا، نچمپاس ديويد، روشهاى پژوهش در علوم اجتماعى، ترجمه فاضل لاريجانى و رضا فاضلى، (تهران، سروش، 1381)، ص 115.
14. مولوى، مثنوى، تصحيح نيكلسون، دفتر دوم، بيت 619 .
15. زرينكوب، عبدالحسين، يادداشتها و انديشهها، (تهران، اساطير، 1371)، ص 12.
16. Clifford, w.k.
17. Clifford, Lectures & Essays (ed. F. pollock) 2 vols, 1879.
18. ethics of belief.
19. ر.ك: كرمى، خدابخش، اخلاق در پژوهش و نگارش، ويراستارى نصراللّه امامى، (تهران، انتشارات رشد، 1380)، فصل پنجم.
20. ethical justi fication.
21. پوپر، كاول ريموند، اسطوره چارچوب، دفاع از علم و عقلانيت، ترجمه على پايا، تهران، طرح نو، 1379.
22. در خصوص تبكيت بيرونى به خصوص مطالعه مورد پژوهانه ر.ك: فرامرز قراملكى احد، «تبكيت بيرونى مانع گفتگوى اثر بخش»، (مقالات و بررسىها شماره 68 ، 1379 ش)، ص 323 ـ 327.
23. methodological pluralism.
24. methodological exclusivism.
25. ر.ك: فرامرز قراملكى احد. اصول و فنون پژوهى در گستره دين پژوهى، (قم، مركز مديريت حوزه علميه قم، 1383)، ص 241 ـ 255.
منابع
1. ابن عدى يحيى، تهذيب الاخلاق، مقدمه و تصحيح دكتر محمود ميردامادى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، 1365.
2. زنجانى، ميرزا ابوطالب، كيمياى سعادت، ترجمه طهارة الاعراق ابوعلى مسكويه رازى، مقدمه و تصحيح ابوالقاسم امامى، تهران، نشر ميراث مكتوب، 1375.
3. شبّر عبداللّه، الاخلاق، دققّه جواد شبّر، بيروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1412 ق.
4. پينكافس، از مساله محورى تا فضيلت گرايى، مقدمه، ترجمه سيدحميدرضا حسنى و مهدى علىپور، قم، دفترنشر معارف، 1382.
5. فرامرز قراملكى، احد. اخلاق حرفهاى، تهران، مجنون، 1383.
6. فرامرز قراملكى، احد. روششناسى مطالعات دينى، مشهد، دانشگاه علوم اسلامى رضوى، 1380.
7. فرامرز قراملكى، احد. «تبكيت بيرونى، آفت گفتگوى اثربخش»، مقالات و بررسيها، شماره 68 ، 1379.
8. فرامرز قراملكى، احد. اصول و فنون پژوهش در گستره دين پژوهى، قم، مركز مديريت حوزه، علميه.
9. فرانكفورد، چاوا، نچمپاس ديويد، روشهاى پژوهش در علوم اجتماعى، ترجمه فاضل لاريجانى و رضا فاضلى، تهران، سروش، 1381.
10. مولوى، جلالالدين محمد، مثنوى معنوى، تصحيح نيكلسون، تهران.
11. زرينكوب، عبدالحسين، يادداشتها و انديشهها، تهران، اساطير، 1371.
12. كرمى، خدابخش، اخلاق در پژوهش و نگارش، ويراستارى نصراللّه امامى، تهران، رشد، 1380.
13. پوپر، كارل ريموند، اسطوره چارچوب، دفاع از علم و عقلانيت، ترجمه على پايا، تهران، طرح نو، 1379.
14. Pfeiffer Raymond s.& Forsberg Ralph p., Ethics on the job, wadswaorth pub. com. canada, 2000.
15. Sieber Joan E. (ed.) The Ethics of social Research, New york: springer, Verlag 1992.
16. Diana Baumrind, “Some Thoughts on Ethics of Research: After Reading Milgram’s Behavioral of obedience”, American Psychologist, 19, 1964.
17. Boatright Joan R., Ethics in Finance, Blackwell pub. Inc. Massachuest, 1999.
18. Clifford, W.k. , Lectures & Essays (ed. F.p.ollock), 2 vols, 1879.
1. دانشيار دانشگاه تهران.
منبع :آيينه ميراث،شماره 27