تقریبا همه ازدواجها، با برگزارى جشن و شادى و دعوت از دوستان و اقوام آغاز شده و طرفین با هزار امید و آرزو، وارد زندگى مشترک مىشوند؛ غافل از این که عبور از این جاده، زیاد هم آسان و راحت نیست. براى داشتن لحظاتى خوش و خاطرهانگیز، طرفین باید تلاش و کوشش کنند و این کار را فقط به عهده دیگرى نگذارند. همان طور که در زندگى پیرامون خود مىبینیم، بسیارى از زوجها از همان ابتداى مسیر جا مىزنند و یکدیگر را در سفر زندگى تنها گذاشته و به دنبال مسیر زندگى جدیدى مىروند. اگر از آنها سوال کنیم دلایل شکست شما در زندگى مشترکتان چیست؟ احتمالا هر کدام به نکته اى اشاره مىکنند: همسرم به من توجهى نمىکرد و اوقات زیادى را با هم نمىگذراندیم و یا دشمنى و کینه به قدرى در قلبهایمان موج مىزد که دیگر جایى براى عشق ورزیدن به یکدیگر و داشتن یک رابطه سالم باقى نمىماند. همان طور که مىدانید براى بهبود بخشیدن به زندگى مشترک کتابها و مقالات بسیارى به چاپ رسیده و سمینارهاى بیشمارى نیز با همین عناوین برگزار مىشود. ولى متاسفانه باز هم شاهد جدایىها و بحرانهاى عاطفى بسیارى هستیم که معمولا ریشه در مسایل و مشکلات عمیقترى دارد. بدیهى است که این بحرانها و مشکلات، تنها با خواندن و شنیدن حل و فصل نشده و احتمالا روز به روز حادتر نیز خواهد شد.
راه حل این مشکلات را تنها از خداوند و گفتههاى پاک او مىتوان یافت. مطمئن باشید اگر به دستورات خداوند با جان و دل گوش بسپارید، به هر آنچه مىخواهید بدون هیچ گونه زحمتى دست مىیابید. هنگامی که از پیامبران الهى سوال مىشود بزرگترین و مهمترین فرمان الهى چیست؟ آنها پاسخ مىدهند: با تمام وجود، قلب، روح و ذهن خود به خداوند عشق بورزید و او را دوست بدارید.
دوم این که همسایهتان را مانند خود دوست بدارید؛ هر آنچه براى خود مىخواهید، براى او نیز بخواهید. عملا با نگاهى دقیق و موشکافانه به زندگىهاى بحرانى و مشکلدار متوجه مىشویم آنها از این دو قانون مهم، سرپیچى مىکنند و آنها را در زندگى زناشویى خود به کار نمىگیرند. ما به عنوان یک انسان آگاه باید یاد بگیریم همسرمان را دوست داشته باشیم و به او عشق بورزیم زیرا او نیز جزیى از خداوند و روح الهى در او جریان دارد و دوم این که هر آنچه براى خودمان مىخواهیم براى همسرمان نیز دوست داشته باشیم. در غیر این صورت راه را به خطا رفتهایم و قادر نیستیم با عشق و صفا مسیر زندگى مان را ادامه دهیم و بالاخره روزى به بن بست مىرسیم زیرا اصول اولیه ى زندگى را زیر پا گذاشتهایم.
آیا شما نیز این مشکلات را در زندگى مشترکتان تجربه کردهاید؟ چه قدر به گفتهها و صحبتهاى همسرتان توجه مىکنید؟ تا چه حد او را ناراحت و آزرده کرده اید؟ آخرین بارى که از خداوند براى داشتن همسرتان تشکر کردهاید، چه وقت بوده است؟ آیا از او خواسته اید به شما کمک کند بهتر یکدیگر را درک کنید و بتوانید بیشتر با هم وقت بگذرانید؟ آیا تا به حال شده با همسرتان دعا کنید و از خداوند بخواهید راههاى درست را به شما نشان دهد؟ بدون شک با برداشتن چنین گامهایى دیگر تنها به خود و خواستههایتان نگاه نمىکنید بلکه همسرتان را کنارتان مىبینید. در این صورت، مشکلات خود به خود حل شده، کینه و دشمنى کمرنگ مىشود و از با هم بودن لذت کافى را خواهید برد. البته بهتر است بدانید این اتفاقات، یک شبه رخ نمىدهد باید براى آن زحمت کشید و زندگى زناشویى خود را از بحرانها و مشکلاتى از قبیل مسایل مالى و تربیت فرزندان و …نجات داد و این کار تنها با کمک خداوند امکانپذیر است. بنابراین خدا را تمام لحظات زندگى خود ببینید و همسرتان را در زندگى در اولویت اول قرار دهید. تنها در این صورت است که در این جاده ى زندگى مىتوانید زیبایىها را ببینید و لذت واقعى را ببرید. در اینجا به این سوال پاسخ دهید آیا دوست دارید شما نیز جزو خوشبختترین زوجهاى دنیا باشید؟ اگر واقعا مىخواهید این چنین باشد، خداوند را به زندگىتان دعوت کنید، صداى او را بشنوید و شاهد تغییرات شگفتانگیزى در زندگى خود باشید و در آخر این دعا را نیز فراموش نکنید:
خداى مهربان! از این که من و همسرم را به هم رساندهاى، بسیار سپاسگزارم. حتما دلیل و مصلحتى وجود داشته که ما در کنار یکدیگر قرار گرفتهایم؛ پس ما را به خاطر اشتباهات و خودخواهىهاى گذشتهمان ببخش و به ما کمک کن تا یکدیگر را در اولویت قراردهیم و به هم، احترام بگذاریم. خدایا! ما را همواره مورد لطف و عنایت خود قرارده.