يکى از نامهاى خداوند «يا مُنتَهَى الرَّجايا»؛(1)«اى نهايت اميدها» است.
نقش حياتى و شگفتانگيز اميد در سعادت و موفّقيت فرد و جامعه بر کسى پوشيده نيست. رسول گرامى اسلام صلياللهعليهوآلهوسلّم ميفرمايند:
«اگر اميد نبود مادرى فرزند خود را شير نميداد و کسى درختى نميکاشت.»(2)
اميدى که ما از آن گفتوگو ميکنيم، اميدى راکد نيست که سکون را توصيه کند. در اينجا اميد به شناختى پيوند ميخورد که نور و تلاش ميآفريند. اميد به نجات – خبر از واقعيتى در طبيعت انسان و تبلور آن در يک برهه از تاريخ به وسيلهى يک ابرمرد- تفکّرى سازنده و حرکتى مسئولانه است.
شیعه با عرضهى اعتقاد به امام مهدى (عليه السلام)، ابتکار عمل را در رفع اين عطش انسانى به عهده گرفته است. اعتقاد به رهبرى مردى که آرمانهاى حقيقى انسان را لباس واقعيت ميپوشاند. «مَن عَرَفَ هذَا الأمرِ فَقَد فُرِّجَ عَنهُ لإِنتظارِه»؛(3) «هرکس اين مقصد را شناخته باشد براى او به واسطهى انتظارش فرج حاصل شده است.»
آري، آنچه در طول تاريخ، با آن همه دشمنى و توطئه و مکر و نيرنگ، رمز پايدارى شيعه بوده است، چيزى جز اميد نيست؛ گرچه اهل سنت نيز اعتقاد به حضرت مهدى (عليه السلام) دارند، امّا اعتقاد به مهدى موجود با اعتقاد به يک مهدى که هر وقت خداوند بخواهد به دنيا ميآيد و در وقت مناسبى ظهور ميکند، هرگز قابل مقايسه نيست.
وجود شريف امام عصر عجّلاللهتعالى فرجهالشريف مى فرمايند:
«إنّا غَيرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُم وَ لانَاسِينَ لذِكْرِكُم وَ لَوْ لاذلِكَ لَنزَل بكم الّلأواء و اصطَلَمَكُمُ الأعداء»؛(4)
«ما هرگز شما را به حال خود رها نكردهايم و هرگز شما را از ياد نبردهايم و اگر نبود (عنايت پيوستهى ما) حتماً سختيها و بلاهاى فراوانى به شما ميرسيد و دشمنان شما را نابود ميكردند.»
چه اميدى بالاتر از اينکه امام زمان (عليه السلام) ما را فراموش نميکنند و چه شرمسارى بالاتر از اينکه ما اماممان را فراموش کردهايم.
پى نوشت ها:
1 . مفاتيح الجنان، دعاى جوش کبيره .
2. نهج الفصاحه، ص 189، کلمه 936 .
3. کليني، اصول کافي، ج 2، ص 198، ج 3 .
4 . طبرسي، احتجاج، ج2، ص 323 .