بنابر آموزه‌های مسیحیت، بشر از آغاز تاریخ به سبب گناه از خدا دور شده بود و با خضوع کامل و اطاعت مطلق عیسی از خدا که در زندگی، رنجها و مرگ وی جلوه‌گر شده، همگی با خدا آشتی کردند. مسیحیان این موضوع را عقیده نجات یا فدا می‌نامند.[۱] مرگ حضرت مسیح از نظر پولس مرگ همگانی و برای کفارۀ گناهان همۀ مردم بود، گناهی که با سقوط حضرت آدم علیه السلام به موجب عدم اطاعت او از خدا آغاز شده بود و از آنجایی که او سمبل همۀ ابنای بشر بود، کل بشریت سقوط کرده بود و با مرگ مسیح که در آن خداوند همۀ خشم خود را بر یک نفر به عنوان نمایند‌ۀ همه مردمان نازل کرد، در واقع راهی را فراهم آورد که از طریق ایمان به آن راه، بار دیگر خداوند با مردم آشتی کرد.[۲] از نظر پولس حضرت آدم مبیّن گناه همۀ بشر و حضرت مسیح سمبل نجات همگانی است.[۳]

در باره گناه داتی چند سوال زیر نیز به پاسخ دارد:

تردیدی نیست که گناه آثار تکوینی و تشریعی نا خوش­آیند در فرد و جامعه ایجاد می­ کند. و نیز روح و جسم گناه کننده را متأثر نموده و باعث انحرافات او از جاده انسانیت و فطرت پاک انسانی می ­شود. هم چنین امکان دارد که در روح و جسم اولاد او هم تاثیرات منفی برجای گذارد. ولی به حکم عقل آثار تشریعی آن که مشتمل بر سرزنش و مجازات و کیفر دنیوی و عقاب و عذاب اخروی می ­شود، از مرتکب گناه به هیچ کسی تجاوز نمی­ کند؛ زیرا اینگونه آثار گناه از امور تکوینی و طبیعی نیست که با ژنیتیک از پدر به فرزند منتقل شود. پس مسیحیان بر طبق چه دلیل نقلی و عقلی به این آموزه اعتقاد دارند که با گناه حضرت آدم علیه السلام تمام بنی آدم به گناه آلوده شدند.

پی نوشتها:

[۱]. توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه: حسین توفیقی، ص۵۶.

[۲]. ریچارد بوش و دیگران، ادیان در جهان امروز(جهان مذهبی)، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، ص۷۰۵.

[۳]. همان.

نویسنده: حمید رفیعی