کار و اشتغال، یکى از ضروریات جامعه بوده و از جهات مختلف، فواید متعددى بر آن مرتب است. یکى از ابعاد پرثمر کار، بهره‌مندى اقتصادى و نجات از فقر و فلاکت است. بعد دیگر آن، به ویژه در کارهاى بدنى، فواید جسمانى آن است؛ و بُعد دیگر، ثمرات اجتماعى آن.

از طرفى بیکارى نیز براى فرد و جامعه، مضرات متعددى در بر دارد. بیکارى و فراغت کامل، مایه خستگى، کم‌شدن نشاط، تنبلى و فرسودگى، و بسیارى از مواقع، مایه فساد و تباهى و انواع گناهان است. نکته مهم، این که آمارها نشان مى‌دهد که به هنگام تعطیلات مؤسسات آموزشى، میزان فساد گاهى تا هفت برابر بالا مى‌رود![۱]

به همین جهت،‌ در احادیث اهل بیت نبوت(علیهم السلام) به شدت از بیکارى نهى و به کار کردن و اشتغال، ترغیب و تشویق شده است. توجه شما را به نمونه‌هایى در این خصوص جلب مى‌کنم:

امام موسى بن جعفر(علیه السلام) فرمود:

«اِنَّ اللهَ تعالى لَیَبْغُضُ الْعَبْدَ النَّوامَ، اِنَّ اللهَ لَیَبْغُضُ‌ الْفارغَ[۲]؛

همانا خداوند بنده پرخواب را مبغوض مى‌شمرد، همانا خداوند انسان بیکار را دشمن مى‌دارد.»

امام على(علیه السلام) فرمود:

«اِنَّ الاَشیاءَ لَمَّ ازْوَجَتْ‌، اِزْدَوَجَتْ الْکَسَلُ و الْعَجْزُ، فَنَتِجا بَیْنَهُما الْفَقْرَ[۳]؛

هنگامى که موجودات در آغاز با هم ازدواج کردند، ‌تنبلى و ناتوانى با هم پیمان زوجیت بستند و فرزندى از آنها به نام «فقر» متولد شد.»

ما در این‌جا در صدد بیان «فواید جسمانى کار بدنى» هستیم مى‌دانیم که بین کار بدنى و ورزش رابطه نزدیک و تنگاتنگى وجود دارد و شاید بتوان همه کارهاى بدنى را به نحوى ورزش دانست. در کتاب ارزشمند وسائل‌الشیعه، که از کتب حدیثى مرجع محسوب مى‌شود، یک باب در مورد «استحباب کار کردن به دست خویش» (نه به کارگیرى کارگران دیگر و استخدام آن‌ها) وجود دارد، تحت عنوان «بابُ اسْتِحْبابِ الْعَمَلِ بِالْیَدِِ»[۴]

در این باب، نمونه‌هایى چند از ائمه معصومین(علیهم السلام) آورده شده که خود آن حضرات ـ با وجود بى‌نیازى از کار ـ به کارهاى سخت و طاقت‌فرساى بدنى مى‌پرداخته و مى‌فرمودند: «دوست دارم در این راه، اذیت شده و عرق بریزم.»

اکنون به برخى از فواید کار بدنی[۵] ـ که در واقع فواید ورزش نیز هست ـ اشاره مى‌نمائیم:

۱ . توانایى‌هاى جسمانى انسان را از مرحله استعداد و قوّه، به مرحله فعلیّت رسانده و شکوفا مى‌سازد.

۲ . بدن انسان را در برابر بیمارى‌ها و دشوارى‌ها مقاوم مى‌نماید.

۳ . استعدادهاى فکرى و نظرى او را به هنگام درگیرى با کارها وتلاش‌ براى حل مشکلات کارى، آشکار مى‌گرداند.

۴ . عضلات بدن را پیچیده و نیرومند مى‌کند.

۵ . انسان را از کسالت خارج کرده، به وى نشاط مى‌بخشد.

۶ . به قواى انسان کمال و ازدیاد مى‌بخشد، همان‌گونه که حضرت على(علیه السلام) فرمودند:

«مَنْ یَعْمَلْ یَزْدَدْ قوَّهً، مَنْ یُقَصِّرْ فِى الْعَمَلِ یَزْدَدْ فتْرَهً[۶]؛

هر کس کار کند، قوّتش بیشتر شده، و هرکس در کار کردن کوتاهى کند، ضعیف‌تر خواهد شد.»

۷ . موجب حفظ سلامتى، توازن و تناسب اعضاى بدن انسان است.

و به طور خلاصه مى‌توان گفت: همان‌گونه که انسان به غذا احتیاج دارد، همین‌طور به کار، فعالیت، تحرک و ورزش نیز نیازمند است کار و تحرک براى بدن انسان، به منزله آب است براى گیاهان، که لازمه رشد، سلامتى، شادابى و طراوت آن است.

حال که به اهمیت و فواید کار، فعالیت و تحرک بدنى آشنا شدیم، مى‌توانیم دریابیم که، ورزش نباید به گونه‌اى باشد که انسان را از هرگونه کار، تلاش، فعالیت و تحرک بازداشته و منع نماید. در واقع، پرداختن به چنین ورزش‌هایى نقض غرض است، و نبودن ورزش‌هایى که انسان را به بى‌تحرکى و تنبلى عادت مى‌‌دهند، از بودنشان بهتر است، و باید نامشان از لیست اسامى ورزش‌ها حذف شود.

پى‌نوشت‌ها

[۱] .ناصر مکارم شیرازى و دیگران،‌ تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۱۳۰٫

[۲] . وسائل‌الشیعه، ج ۱۲، ص ۳۷٫

[۳] . همان، ص۳۸٫

[۴] . همان، ج ۱۲، ص ۲۲ ـ ۲۴٫

[۵] . الحیاه، ج ۵، ص ۳۰۴٫

[۶] . عبدالواحدى الآمدى التمیمى، غرر الحکم، ص ۲۶۹٫

منبع: سایت اندیشه قم