آن چه مسلم است این است که حضرت مسیح (علیه السلام) یکی از پیامبران اولوالعزم و دارای کتاب آسمانی به نام انجیل بوده است. قرآن کریم در موارد متعددی بر این مطلب تصریح دارد از آن جمله این آیه است که می فرماید: «و از پی آنها عیسی پسر مریم را فرستادیم که تصدیق کننده توراتی بود که پیش از او فرستاده بودیم و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و روشنایی بود و برای پرهیزگاران هدایت و موعظه ای».[۱]

از دیدگاه اسلام کتاب انجیلی که بر حضرت مسیح (علیه السلام) نازل شده یک نوع بیشتر نبوده و  پس از عروج حضرت مسیح (علیه السلام) این انجیل مفقود شده و بعد از مفقود شدن آن، برخی از مسیحیان متونی را با مطالب مختلف گردآورده و اسم آنها را انجیل گذاشته اند. امام رضا (علیه السلام) این واقعیت را به جاثلیق مسیحی گوشزد نمود و فرمود هنگامی که نصاری انجیل را گم کردند به درخواست مردم، علماء آنان مثل مرقس و لوقا و دیگران هر کدام انجیلی نوشتند و به مردم عرضه کردند.[۲]

مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی (علیه السلام) اصلاً کتابی به نام انجیل نیاورده و به گفته خود مسیحیان تا سال ۶۰ میلادی انجیل مکتوبی وجود نداشته و تا این زمان سخنان و کارهای عیسی (علیه السلام) به صورت شفاهی نقل می شد و به تدریج نوشته ها و یادداشت هایی به وجود آمده و نخستین کتاب های مقدس بین سال های ۱۵۰ـ۲۰۰ میلادی آماده شد و پس از چند قرن کلیسا به طور رسمی روشن ساخت که چه کتاب را باید مقدس شمرد.[۳]

انجیل هایی که مسیحیان اولیه آنها رانوشته اند انواع زیادی داشته و به نام های مختلف وجود داشته اند. زیرا در میان مسیحیان قرن اول و دوم و حتی بعد از آن انجیل نویسی جریان داشته است و در این راستا هر یکی از بزرگان و دانشمندانی که در بین آنان معروف بوده اند برای قوم و طائفه خود انجیل می نوشته اند. این مطلب در انجیل لوقا به خوبی منعکس شده است زیرا لوقا در اول انجیل خود می گوید: «از آن جهت که بسیاری دست خود را دراز کردند به سوی تألیف حکایت آن اموری که نزد ما به تمام رسید، چنان چه آنانی که از ابتداء نظارگان و خادمان کلام بودند به ما رسانیدند، من نیز مصلحت چنان دیدم که همه را من البدایه به تدقیق در پی رفته، به ترتیب به تو بنویسم ای «تیوفلس» عزیز تا صحت آن کلامی را که در آن تعلیم یافته ای دریابی».[۴]

این سخنان لوقا صراحت بر عدم محدودیت در انجیل نویسی دارد و هر کسی می توانسته به میل خود انجیل بنویسد. و به همین علت افراد زیادی در صدر اول مسیحیت برای خود انجیل نوشتند که متن هر کدام با دیگری اختلاف داشته و این اختلاف متون باعث ایجاد اختلاف در کلیساها نیز گردیده است.

بنابراین اناجیل بسیاری در میان مسیحیان وجود داشته است که حتی تا قرن های پیش از ظهور اسلام در میان آنان مشهور بوده است. سردار کابلی از جلد دوم و چاپ سیزدهم دایره المعارف انگلیسی اسامی اناجیل زیر را نقل نموده است:

انجیل مصریان، انجیل عبریان، انجیل پطرس، انجیل دوازده، انجیل اندریو، انجیل برنابا، انجیل برتولوماس، انجیل جیمس، انجیل تدیوس، انجیل اپلی، انجیل باسیلیدیس، انجیل کرینتوس، انجیل ابیونتس، انجیل حواء، انجیل حیوت، انجیل مریم، انجیل متیاس، انجیل کامیل، انجیل فلیپ، انجیل توماس، انجیل راستی، انجیل مارکیون، انجیل نیقودیمس.[۵]

اما مسیحیان از میان همه اناجیل فقط چهار انجیل به نمامهای انجیل متی، انجیل لوقا، انجیل مرقس و انجیل یوحنا را قبول دارند حالا چند سوال در اینجا به مسیحیان  عرضه می گردد:

  1. چرا حضرت مسیح کتاب آسمانی نداشته است؟ هرچند گفته شده که خود حضرت مسیح کتاب خدا است اما این سخن بسیار مبهم و غیر معقول است؟
  2. چرا در صدر مسیحیت انجیل نویسی در میام مسیحیان رایج بوده است؟
  3. اناجیلی را که هر کسی به میل خود نوشته است، هیچ اعتباری نمی تواند داشته باشد بنابراین هیچ نوع قدسیت آسمانی ندارد.
  4. مسیحیان از میان اناجیل متعدد با چه معیاری چهار انجیل را انتخاب کرده اند؟

پی نوشتها

[۱]. مائده ، ۴۶.

[۲]. ر.ک: صدوق، محمد بن علی، التوحید، قم، جامعه مدرسین، ص۳۲۵.

[۳]. توماس، میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی،  ص۱۵۸.

[۴]. عهد جدید، انجیل لوقا، فصل اول، جمعه ۱ـ۴.

[۵]. سردار کابلی، حیدر قلی خان قزلباش، مقدمه انجیل برنابا، تهران، المعی، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش، ص۱۹ـ۲۰.