با توجه به مطالب مطرح شده در قرآن و روایات و بررسی کلی نقشه جامع اسلام برای زندگی انسان‌ها و تعاملات بشر، می‌توان عدل را به منزله نخ تسبیح زیست مسلمانی دانست و روح سبک زندگی اسلامی را عجین با عدالت معرفی کرد. عدالت در این طرح کلی در تمامی زمینه فردی و اجتماعی و در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و نظامی در جریان است و مسلمان زیستن، پیوندی عمیق با عادلانه زیستن دارد.

سبک زندگی یا همان چگونه زیستن، از مفاهیمی است که برای تبیین آن باید بسیار دقت نمود چرا که موضوعی حساس و در ارتباط با حیات فردی و اجتماعی انسان می‌باشد و نشان‌دهنده مسیر انسان برای حرکت فردی و اجتماعی است.

می‌توان سبک زندگی را الگویی دانست که انسان‌ها در ابعاد فردی و جمعی با رعایت آن به سمت رسیدن به سعادت خود حرکت می‌کنند. از این رو، هر مکتب فکری و سیاسی، برای رسیدن به آرمان‌شهری که برای خود و پیروانش تعریف می‌کند، مدلی از تعاملات انسان در همه زمینه‌های فردی و اجتماعی و حتی چگونگی برخورد با طبیعت و منابع را ترسیم می‌نماید تا پیروان خود را در مسیری که مطلوبشان می‌باشد سیر دهد.

سبک زندگی در محافل آکادمیک نیز این گونه معرفی می‌شود: “مجموعه رفتارها و الگوهای کنش‌ هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی می‌باشد اطلاق می‌شود و نشان‌دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش‌های فرد است. به عبارتی سبک زندگی، بر ماهیت و محتوای خاص تعاملات و کنش‌های اشخاص در هر جامعه دلالت دارد و مبین اغراض، نیات، معانی و تفاسیر فرد در جریان عمل روزمره و زندگی روزانه است”. که این تعریف نیز تفاوت زیادی با آنچه مطرح شد ندارد و بیانگر کلیاتی در موضوع نوع و روش زندگی کردن می‌باشد.

لزوم ترسیم این چنین نقشه جامع و کاملی برای زندگی انسان‌ها، با نگاهی دقیق بر مفهوم زندگی روشن می‌شود. زندگی، پیوند اساسی با تحرک، رشد، تفکر و عمل دارد و هر کدام از این موارد نیاز به جهت‌دهی و پیروی از الگویی دارند و امکان ندارد شخصی ادعا کند که بدون جهت‌گیری و توجه به هدف مسیری را در عرصه فکر و عمل آغاز می‌کند چرا که این چنین عملی، اساسا وجود خارجی پیدا نخواهد کرد و تفکری بر پایه این بی‌توجهی به نتیجه و هدف شکل نمی‌گیرد.

در منابع اسلامی (قرآن – حدیث)، ما با سیل عظیمی از مطالب جزیی و کلی که همگی در ارتباط با زندگی انسان است روبرو می‌باشیم. دین اسلام علاوه بر تشویق انسان برای رسیدن به حیات طیبه، نقشه جامعی را نیز در برابر هر انسان آزاده‌ای قرار می‌دهد که با اندکی تورق و بررسی در آثار اسلامی، قابل مشاهده است و مومنان به اسلام را تشویق به پیروی از چنین برنامه‌ای می‌نماید.

انسان برای رسیدن به کمال و در مسیر رسیدن به این آرمان، تحقیقا باید تعاملاتی داشته باشد که می‌توان این روابط را این گونه تقسیم‌بندی نمود:

۱- ارتباط انسان با خداوند

۲- ارتباط انسان با خویشتن

۳- ارتباط انسان با انسان‌های دیگر

۴- ارتباط انسان با طبیعت و جهان خارج

در خصوص هر یک از موارد بالا و چگونگی و کم و کیف آنها، مطالبی کلی و جزیی در منابع اسلامی بیان شده است. از چگونگی برقراری ارتباط با خداوند و روش‌های آن، تا چگونگی برخورد با دوست، همسایه، همسر، فرزند، استاد، قاضی، حاکم، خدمتگذار، مستضعفین، فقرا و سرمایه‌داران و همچنین چگونگی تعامل با حیوانات و طبیعت. می‌توان به این موارد بیان کیفیت روابط را نیز اضافه نمود مانند آداب حکومت‌داری و سیاست، آداب جنگ و صلح. آداب مربوط به رفتارهای اقتصادی حاکمیت و مردم.

حال سوال این است که آیا می‌توان اصل یا اصولی را حاکم بر تمامی این قواعد و آداب و دستورات دانست و به عنوان ستون خیمه نقشه جامعه زیست مسلمانی معرفی کرد؟

با توجه به آیات و روایات، شاید این امکان وجود داشته باشد که به یک قاعده کلی و اساسی مورد تاکید و تایید قرآن و روایات پی برد این اصل اساسی، عمل بر طبق عدل و توجه به مفهوم عدالت در همه زمینه‌ها می‌باشد. خداوند در این زمینه اعلام می‌دارد که تمامی دستوراتش بر طبق عدل می‌باشد “بالعدل قامت السموات و الارض”(۱). برای نمونه، تقوا یکی از اساسی‌ترین مسائلی است که بسیاری از آداب دینی برای رسیدن به آن انجام می‌گیرد، در قرآن کریم در آیه‌ای آمده است: ”اعدلوا هو اقرب للتقوی“(۲)؛ عدالت را اجرا کنید که نزدیکترین راه دست یافتن به تقوا است. یا در آیه‌ای دیگر، لزوم توجه به عدل در تمامی زمینه‌ها را این گونه اعلام شده است: ”ان الله یامر بالعدل و الاحسان”(۳)؛ خداوند به حتم، به اجرای عدالت و نشر احسان امر می‌کند.

در روایات زیادی نیز اصل و اساس حرکت انسان برای رسیدن به کمال، پیروی از عدالت و توجه به عدل و اجرای عدالت بیان شده است. برای نمونه به بیان چند روایت در این خصوص می‌پردازیم:

قال علی بن ابیطالب(علیه السلام): ”العدل اصلاح البریه”(۴)؛ آفریدگان را اجرای عدالت اصلاح می‌کند و بس (غررالحکم۳۲) که در این روایت به صراحت به تنها راه رسیدن به سعادت اشاره شده است که باید در تمامی رفتارهای انسان مورد توجه قرار بگیرد. یا در روایتی دیگر عدل را به منزله سامان‌دهنده زندگی انسان‌ها بیان می‌دارند؛ قال علی(علیه السلام): “جعل الله سبحانه العدل قواما للانام“(۵)؛ خداوند سبحان، عدل را سامان زندگی مردمان قرار داده است.

با توجه به مطالب مطرح شده در قرآن و روایات و بررسی کلی نقشه جامع اسلام برای زندگی انسان‌ها و تعاملات بشر، می‌توان عدل را به منزله نخ تسبیح زیست مسلمانی دانست و روح سبک زندگی اسلامی را عجین با عدالت معرفی کرد. عدالت در این طرح کلی، در تمامی زمینه‌های فردی و اجتماعی و در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و نظامی در جریان است و مسلمان زیستن، پیوندی عمیق با عادلانه زیستن دارد.

پی‌نوشت‌ها

۱-فیض کاشانی؛ تفسیر صافى، ذیل آیه ۷ الرّحمن

۲مائده/ ۸

۳-نحل/۹۰

۴-محدث نوری؛ مستدرک الوسائل؛ ج۱۱؛ ص۳۱۸

۵-آمدی؛ غررالحکم/۸۶۳

منبع: پایگاه جامع و تخصصی جنگ نرم