يكى از دستگاه هاى بزرگ بدن، دستگاه گردش خون مى باشد كه هميشه خون را در تمام بدن انسان به گردش در مى آورد.اين دستگاه، نمونه كامل لوله كشى بسيار دقيق و منظّمى است كه با نقشه و هندسه شگفت آورى در تمام پيچ و خم اعضاى كوچك و بزرگ بدن انسان كشيده شده و به طور خودكار يك وظيفه مهمّ حياتى را انجام مى دهد.
مركز دستگاه گردش خون، عضوى است به نام «قلب» كه گلابى شكل بوده و حجم آن به اندازه يك مشت بسته است. اين عضو از نظر اهميّت فوق العاده اى كه دارد، در جاى محفوظى از بدن، ميان دو ديواره محكم استخوان هاى پشت و قفسه سينه، در بين دو شش و در سمت چپ بدن قرار گرفته است
بايد دانست كه ضربان قلب به طور خودكار است، يعنى قلب مى تواند بدون آنكه با مراكزى رابطه داشته باشد، مدّتى به ضربان خود ادامه دهد، به همين خاطر اگر قلب حيوانى را از سينه او خارج كنيم، تا مدّتى به ضربان خود ادامه مى دهد و اگر بلافاصله در مايعى شبيه به تركيب خون وارد شود، ضربان آن مدّت بيشترى ادامه خواهد يافت.
به طور متوسّط 131 وزن بدن انسان را خون تشكيل مى دهد، بنابراين اگر كسى به وزن 78 كيلوگرم باشد، تقريباً 6 ليتر خون و كسى كه 65 كيلوگرم وزن داشته باشد در حدود 5 ليتر از اين مايع پرمنفعت را دارا خواهد بود.
در هر ميلى متر مكعّب خون، به طور ميانگين 5 ميليون گلبول قرمز وجود دارد و گلبول هاى سفيد تعدادشان از گلبول هاى قرمز كمتر بوده، و در هر ميليمتر مكعّب خون، حدود 6 هزار گلبول سفيد شناور است.
اين سربازان مسلّح همواره به حالت آماده باش بوده و در هنگام هجوم ميكروب ها، با تمام نيرو از كشور تن دفاع مى كنند
گلبول هاى قرمز يكى از كارهاى مهم خون را كه رساندن مادّه حياتى اكسيژن به سلّول ها و جمع آورى نمودن سموم از بدن است، انجام مى دهند، براى اينكه نظم، ريزه كارى ها و ظرافت عجيب اين دستگاه را به خوبى دريافته و يقين كنيم كه آفرينش آن جز از يك منبع علم و قدرت و آفريننده دانا و تواناى جهان هستى امكان پذير نيست،بايد آن را با مشابهش ـ هر چند به طور ناقص ـ مقايسه كنيم:
دستگاه لوله كشى يك شهر را در نظر بگيريد كه به تمام خانه ها، كارخانه ها و مؤسّسات مختلف شهر كشيده شده است. آيا هرگز فكر مى كنيد كه دست تصادف و علل فاقد شعور طبيعى، بدون اينكه هدفى در كار باشد. چنين دستگاهى را در آن شهر به وجود آورده باشد؟! يا اينكه هر بيننده اى يقين مى كند كه لوله كشى مزبور اوّلا، زير نظر مهندسين ماهر، طراحى و نقشه كشى شده و ثانياً، به وسيله گروهى كارشناس و كارگر فنّى به صورت فعلى خود درآمده و ثالثاً، هر كدام از وسايل و آهن آلات آن به نوبه خود در كارخانه هاى گوناگونى ـ كه همه معلول فكر و عقل انسان ها مى باشد ـ ساخته شده است؟
اكنون فكر كنيد كه لوله كشى يك شهر كجا و لوله كشى دستگاه حيرت آور گردش خون كجا؟ همين دستگاهى كه با يك نظم دقيق و ساختمان بسيار ظريف در هر دقيقه، 2 مرتبه، تعداد ده تريليون سلّول را آبيارى مى كند. وقتى درباره لوله كشى ساده، آن هم با آن ساختمان خالى از ظرافت و مملوّ از موادّ خشن، هيچ عاقلى حكم به تصادف نمى كند، پس در مقابل دستگاه شگفت انگيز و سرشار از لطف، دقّت و نظم گردش خون، چگونه حكم خواهد كرد؟!(1)