پژوهش در بحث «زیبایى‌شناسى پوشش از منظر اسلام» یکى از بایسته‌هاى به حق دنیاى دین‌پژوهى است که امید است دین‌پژوهان حوزوى و دانشگاهى ما در آینده، در مسیر آن گام نهند و در این عرصه به تولید و توسعه بپردازند. مقاله زیر، به گوشه‌اى از این جنبه مغفول و بایسته در عرصه دین‌شناسى انگشت مى‌گذارد و در قلمرو آن دریچه‌اى مى‌گشاید.

دین مبین اسلام، با توجه به آیات تکوینى خداوند در پهنه طبیعت و آیات تشریعى موجود در قرآن کریم، بهره‌گیرى از پوشش‌هاى رنگى را جز در موارد ذیل مجاز دانسته است:

۱- پوشش‌هاى رنگینى که شعار و علامت دشمنان اسلام است. استفاده از این پوشش‌ها تا وقتى که ویژگى این گروه است، مجاز نیست.(۱)

۲- پوشش‌هاى رنگینى که موجب انگشت‌نما شدن فرد در نزد دیگران مى‌شود(لباس شهرت).

۳- پوشش‌هاى رنگینى که اثر روحى نامطلوبى بر انسان یا اعمال عبادى او مى‌گذارد.(۲)

۴- پوشش‌هاى رنگینى که بر خلاف شؤونات اجتماعى اسلام و عرف مذهبى است. امام صادق(علیه السلام) خطاب به عبید بن زیاد فرمود: ایاک ان تزینّ إلاّ فى أحسن زى قومک؛(۳) «خود را تزیین مکن مگر مثل قوم خود.» و نیز فرمود: خیر لباس کل زمان، لباس اهله؛ «بهترین پوشش هر عصرى لباس مردم همان زمان است.»(۴)

۵- پوشش‌هاى رنگین زن در عده وفات شوهر.

۶- پوشش‌هاى رنگین و جذاب زن و مرد براى نامحرمان.

۷- پوشش‌هاى رنگین مخصوص زنان از سوى مردان و بالعکس.(۵)

پس از اشاره کلى به نمونه‌هایى از پوشش‌هاى رنگى غیرمجاز از نظر اسلام، اکنون براى آگاهى بیشتر، روایت‌ها و دیدگاه فقیهان دین در این باره ـ به اجمال ـ بررسى مى‌گردد.

بررسى برخى پوشش‌هاى رنگى

رنگ زرد

روایت‌ها و فتواهاى موجود در این مسأله را مى‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

الف. پاره‌اى روایت‌ها و سیره امامان معصوم(علیهم السلام) که مطلقا بر استفاده از پوشش‌هاى زردرنگ دلالت دارند و نسبت به استفاده از چنین پوششى در زمان یا مکانى خاص ساکت‌اند. امام باقر(علیه السلام) فرمود: «ما لباس‌هاى زرد و گلگون مى‌پوشیم.»(۶) ابى‌الجارود گوید: امام باقر(علیه السلام) لباس زردرنگ مى‌پوشید.(۷) در روایت دیگرى آمده است که امام کاظم(علیه السلام) هنگامى که پدر گرامى‌اش زنده بود، لباس زرد به تن داشت.(۸) در حدیثى از حفص نقل شده که گفت: دیدم امام صادق(علیه السلام) در میان قبر و منبر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مشغول نماز بود و لباس زرد به تن داشت.(۹) زراره نیز گفته است: امام باقر(علیه السلام) را با جبّه و عمامه و ردایى زردرنگ دیدم که از منزل خارج مى‌شد.(۱۰)

ب. بعضى روایات و سیره ائمه(علیه السلام) به همراه برخى فتاواى موجود که بهره‌گیرى از پوشش زردرنگ را تنها در خانه و عروسى جایز شمرده‌اند. امام باقر(علیه السلام) فرمود: «ما لباس زرد را در منزل مى‌پوشیم.»(۱۱) همچنین امام باقر(علیه السلام) در مقابل شگفتى زراره از پوشش لباس زردرنگ به وسیله امام(علیه السلام)، فرمود: «من با زنى از قریش ازدواج کرده‌ام.»

از مجموع این دو دسته روایت، مى‌توان چنین نتیجه گرفت که اگر بنا بر بعضى گزارش‌ها، اهل بیت عصمت(علیهم السلام) از لباس‌هاى زرد در محیط بیرون بهره مى‌گرفته‌اند، شاید به این دلیل بوده که عرف مذهبى آن زمان، چنین پوششى را براى رهبران جامعه بد نمى‌دانسته است. اما در عصر حاضر، ظاهرا چنین پوشش‌هایى براى بسیارى از افراد ـ به ویژه رهبران دینى ـ مناسب نیست. به همین دلیل، عده‌اى از فقها(۱۲) به استناد برخى روایات، بهره‌گیرى از لباس زرد را در غیر مجلس عروسى، مکروه دانسته‌اند. بنابراین، مى‌توان گفت که بهره‌گیرى از رنگ زرد، حداقل در منزل و عروسى جایز و حتى مستحب مى‌باشد.

آنچه گفته شد، درباره لباس زرد بود. اما درباره نعلین(۱۳) زرد، روایاتى(۱۴) به چشم مى‌خورد که ضمن بیان فواید نعلین زرد، بر پوشیدن آن سفارش کرده و مضرات نعلین سیاه را نیز برشمرده است.

رنگ سرخ

در نظر اسلام، استفاده از پوشش‌هاى قرمز به خودى خود اشکال ندارد، مگر آن که عرف مذهبى آن را ناپسند بشمارد. همچنان که عرف مذهبى این دوران، استفاده از چنین پوششى را در لباس‌هاى رویى مردان و زنان در ملأ عام سبک، زننده و مهیج مى‌انگارد. در چنین صورتى، حکم جواز به کراهت یا حرمت تغییر خواهد یافت و شاید با عنایت به همین نکته است که غالب روایت‌ها(۱۵) و فتاواى(۱۶) موجود در این زمینه، استفاده از انواع رنگ‌هاى قرمز را جز در عروسى(۱۷) و براى دلخوشى همسر،(۱۸) مکروه شمرده‌اند. این روایات و فتاوا به چند دسته تقسیم مى‌گردند:

گروهى استفاده از انواع رنگ‌هاى قرمز را در همه جا مکروه مى‌دانند. امام صادق(علیه السلام) از پدران گرامى‌اش نقل فرموده که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) استفاده از لباس سرخ رنگ را مکروه مى‌دانست.(۱۹) در روایت دیگرى از آن حضرت آمده که فرمود: از رنگ قرمز برحذر باشید، چون محبوب‌ترین زینت در نظر شیطان است.(۲۰)

دسته‌اى پوشیدن لباس قرمز رنگ را در نماز مکروه مى‌شمرند. امام باقر(علیه السلام) فرموده:… با تن‌پوش سرخ تیره نماز نخوانید.(۲۱) شیخ یوسف بحرانى با توجه به روایات و سیره اهل بیت(علیهم السلام) گوید: پوشیدن لباس‌هاى قرمز و زرد سیر و زعفرانى و کلاً رنگ‌هاى تند در غیر نماز جایز است.(۲۲)

برخى کراهت را مقید به رنگ قرمز تند کرده‌اند. مرحوم نراقى بعد از نقل روایت مالک بن عین گوید: از این روایت، کراهت لباس قرمز سیر در غیر نماز هم دانسته مى‌شود. حدیث مرسل ابن ابى‌عمیر که بهره‌گیرى از رنگ قرمز سیر را جز در عروسى ناپسند شمرده، نیز بر این مطلب دلالت مى‌کند.(۲۳)

پاره‌اى روایات بر کراهت استفاده از لباس سرخ رنگ در بیرون از خانه دلالت دارند. امام صادق(علیه السلام) فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رواندازى سرخ رنگ داشت و آن را میان خانواده خویش مى‌پوشید… .(۲۴)

با مطالعه و دقت در روایت‌ها و فتواهایى که درباره رنگ قرمز صادر شده است، نمونه‌هایى مشاهده مى‌گردد که در آن‌ها، استفاده از پوشش‌هاى رنگى، یا غیرمجاز و حرام شمرده شده یا بهتر است ترک گردد. استفاده از لباس‌هاى رنگین ـ به ویژه قرمز ـ در نماز، در زمان عده وفات، بر خلاف عرف مذهبى و لباس شهرت پاره‌اى از این نمونه‌ها است.

رنگ سبز

اسلام رنگ سبز را ستوده و برخى فقها آن را پس از لباس سفید و زرد، از بهترین پوشش‌ها دانسته‌اند. بررسى روایت‌هاى موجود در این زمینه، نشان دهنده آن است که استفاده از پوشش‌هاى سبزرنگ، سیره و روش خاندان نبوت و امامت بوده است.(۲۵)

رنگ سفید

لباس سفید، بهترین رنگ در نظر اسلام است. امام باقر(علیه السلام) به نقل از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هیچ رنگى در لباس‌هایتان، بهتر از سفید نیست. از چنین لباسى استفاده کنید و مردگان خویش را با پوشش سفید کفن کنید.(۲۶)

برخى محققان درباره مزیت پوشش سفید گفته‌اند: «از نظر روانى، پوشاک سفید مانند نور و روشنایى، اثر محرک عمومى در انسان داشته و از عوامل مؤثر در ایجاد بهجت… بوده و مفرح و دلگشاست… . لباس سفید به جهت این که کمتر از تمام رنگ‌هاى دیگر نور جذب کرده و قسمت اعظم تشعشعات وارده از محیط و از جمله اشعه مادون قرمزِ موجود در نور آفتاب را که خاصیت گرمازایى دارد، منعکس ساخته و از خود دفع مى‌نماید، وسیله طبیعى و سالمى است در مبارزه با گرماى فصلى و منطقه‌اى… لباس سفید، سبب مى‌شود که قسمت اعظم اشعه نورانى محیط ـ به خصوص در روز ـ منعکس شود و شخص در محیط خود، روشنایى بیشترى را احساس نماید. [این امر] خالى از اثرات محرک عمومى در هیجانات موزون روحى و انبساط خاطر نبوده و اثرى مفرح و دلگشا دارد.»(۲۷)

منابع فقهى ما، پوشیدن لباس سفید را در نماز و در هر حالى مستحب شمرده‌اند.(۲۸) البته اگر عرف مذهبى استفاده از پوشش سفید را براى دختران و بانوان در انظار عمومى ناپسند و مهیج بداند ـ همچنان که امروزه نیز چنین است ـ استفاده از آن براى زنان صحیح نبوده، طبق عنوان یا عناوین ثانوى ـ مثل ایجاد فتنه و فساد ـ حکم حرمت بر آن مترتب مى‌گردد.

رنگ سیاه

روایات موجود در این زمینه، غالبا استفاده از پوشش‌هاى سیاه را نهى کرده‌اند.(۲۹) شمارى از این روایات، پوشش سیاه را به این دلیل که لباس اهل جهنم و علامت عباسیان بوده است، مکروه شمرده‌اند.(۳۰)

با توجه به این نکته باید گفت که شباهت به کفار و مشرکان، در هر عصرى تفاوت پیدا مى‌کند. مثلاً در این دوران استفاده از کراوات، پاپیون، صلیب و نظایر آن از مصادیق شباهت به کفار است. بنابراین نهى حدیث شامل آن‌ها نیز مى‌شود.

پوشش سیاه در نماز

استفاده از پوشش سیاه در حال نماز، براى زن و مرد مکروه است.(۳۱) حتى بر پایه روایتى بهره‌گیرى از شب کلاه سیاه در حال نماز نامطلوب است. مردى از امام صادق(علیه السلام) پرسید: آیا مى‌توانم با شب کلاه سیاه نماز بخوانم؟ حضرت فرمود: خیر! زیرا سیاه، رنگ لباس دوزخیان است.(۳۲)

پوشش سیاه در اعمال حج و عمره

بر اساس روایتى، امام صادق(علیه السلام) بهره‌گیرى از لباس سیاه را در احرام نهى کرد(۳۳) و به استناد همین روایت، برخى فقها به حرمت و بعضى به کراهت احرام در لباس سیاه حکم کرده‌اند.(۳۴)

اگرچه از دیدگاه اسلام، پوشش سیاه در هر حالى ـ عبادات و غیر آن ـ مکروه است، اما نمونه‌هایى وجود دارد که از این قانون کلى استثنا شده و استفاده از پوشش سیاه در آن‌ها مجاز شمرده شده است. این نمونه‌ها عبارتند از:

الف. کفش، عبا و عمامه

روایات موجود، پوشیدن کفش، عبا و عمامه سیاه را جایز دانسته و در این بین، اگرچه به کراهت نعلین سیاه تأکید ورزیده‌اند، پوشیدن کفش سیاه را پسندیده و آن را پیروى از سنت شمرده‌اند.(۳۵)

بر اساس روایتى، امام باقر(علیه السلام) کفش سفید و قرمز را از پوشش‌هاى جباران و پادشاهان برشمرده و پوشیدن آن را ناپسند دانسته است.(۳۶) آنچه از ظاهر این روایت استنباط مى‌شود، این است که: چون در آن زمان، جباران و حاکمان ستمگر کفش سفید و قرمز مى‌پوشیدند، استفاده از آن براى مسلمانان به دلیل پرهیز از شباهت به کفار و دشمنان اسلام ناپسند دانسته شده است. بنابراین، اگر در زمانى چنین سیره‌اى در میان حکام گردنکش و جباران معمول نباشد، استفاده از کفش سفید یا قرمز در صورتى که مخالف عرف مذهبى نباشد، بى‌اشکال خواهد بود.

نکته دیگرى که در پسند یا ناپسند بودن استفاده از کفش رنگین مؤثر است، توجه به اوضاع جوى و اقلیمى است. بنا به روایتى، امام صادق(علیه السلام) پوشیدن کفش قرمز را به دلیل آن که با گِل و باران سازگارتر است، منحصرا در سفر جایز دانسته و در غیرسفر بر پوشیدن کفش سیاه تأکید فرموده است.(۳۷)

ب. تقیه و ضرورت(۳۸)

خفقان شدیدى که در دوران ائمه(علیهم السلام) نسبت به شیعیان وجود داشت، پیشوایان دینى را بر آن داشت تا خود و طرفدارانشان را ملزم به تقیه ـ حتى در رنگ لباس‌ها ـ نمایند.

داود رقّى گوید: شیعیان مکرر از امام صادق(علیه السلام) در باره لباس سیاه مى‌پرسیدند تا آن که روزى دیدند آن حضرت سر تا پا سیاه پوشیده است. هم جبه ایشان سیاه بود و هم شب کلاه و کفششان، حتى دیدم که امام جایى از کفش را شکافت و فرمود: «بدانید که پنبه‌اش هم سیاه رنگ است». سپس امام(علیه السلام) تکه‌اى از لایه میانى آن را بیرون آورد و نشان داد و فرمود: قلبت را سپید و نورانى کن و هر چه مى‌خواهى بپوش.(۳۹)

شیخ صدوق پس از نقل این حدیث گفته است: چون امام در نزد دشمنان متهم شده بود که به رنگ سیاه توجهى نمى‌کند، در صدد بر آمد این اتهام را [با چنین پوششى] بزداید.

حذیفه بن منصور گوید: نزد امام صادق(علیه السلام) در حیره بودم که پیک منصور عباسى از راه رسید و از امام خواست پیش خلیفه برود. امام(علیه السلام) یک بارانى که طرفى از آن سیاه و طرف دیگرش سفید بود پوشید و فرمود: من این بارانى را مى‌پوشم، اما مى‌دانم لباس اهل جهنم است.(۴۰)

ج. عزادارى

فقهاى امامیه به استناد برخى روایت‌ها، استفاده از پوشش سیاه را در عزاى سیدالشهدا(علیه السلام)، سایر ائمه(علیه السلام) و حتى مؤمنان جایز دانسته و آن را از موارد حرمت یا کراهت پوشش سیاه استثناء کرده‌اند.(۴۱)

د. عرف مذهبى

اگر عرف مذهبى، استفاده از پوشش سیاه را روا بشمارد، ظاهرا حکم کراهت برداشته مى‌شود، زیرا برخى روایات، مناسب‌ترین پوشش را منوط به نظر عرف دانسته‌اند؛(۴۲) مثلاً چادر مشکى از نظر عرف این زمان، بهترین حجاب براى بانوان و متناسب با شخصیت آنان شناخته شده است.

پى‌نوشت‌ها
۱- الحدائق الناضره، ج ۷، ص ۱۱۶
۲- عروه الوثقى، سیدمحمدکاظم طباطبائى، ج ۱، ص ۵۷۲
۳- وسایل الشیعه، ج ۳، ص ۳۴۲
۴- همان.
۵- ممکن است موارد منع دیگرى نیز به حکم اولى وجود داشته باشد که نگارنده از آن‌ها بى‌اطلاع است، اما موارد منع به حکم ثانوى به موارد فوق محدود نمى‌شود که آرایش زن براى محارم خویش به قصد فساد از آن جمله است.
۶- ر.ک: وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۳۵۸ ـ ۳۵۹
۷- همان.
۸- ر.ک: کافى، ج ۱، ص ۳۰۸
۹- ر.ک: حلیه المتقین، ص ۷
۱۰- همان.
۱۱- ر.ک وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۳۵۸
۱۲- جامع عباسى، ص ۳۴۷
۱۳- البته مقصود نعلین عربى است، زیرا نعلین‌هایى که امروزه مى‌پوشند، ظاهرا نوعى کفش به حساب مى‌آیند که حکم دیگرى دارند.
۱۴- کافى، ج ۶، ص ۴۶۵
۱۵- براى اطلاع از مضمون این روایات ر.ک: دعائم الاسلام به نقل از سنن النبى(صلی الله علیه و آله و سلم)، علاّمه طباطبایى، ص ۱۳۳؛ نهج الفصاحه، ترجمه پاینده، ص ۱۹۸
۱۶- براى آگاهى از دیدگاه این فقیهان ر.ک: جامع عباسى، ص ۳۴۷؛ مرأه الکمال، ص ۵۸؛ مستند الشیعه، ج ۱، ص ۲۹۶
۱۷- حلیه المتقین، ص ۱۵
۱۸- کافى، ج ۶، ص ۴۴۷
۱۹- دعائم الاسلام، ص ۱۳۳
۲۰- نهج الفصاحه، ص ۱۹۸
۲۱- کافى، ج ۶، ص ۴۴۷-
۲۲- الحدائق الناضره، ج ۷، ص ۱۱۸ و ۱۱۹
۲۳- مستند الشیعه، ج ۱، ص ۲۹۶
۲۴- سنن النبى(صلی الله علیه و آله و سلم)، ص ۱۳۴
۲۵- براى آگاهى بیشتر از این روایات ر.ک: سنن النبى(صلی الله علیه و آله و سلم)، ترجمه فقهى، ص ۱۲۰؛ المحجه البیضاء، ج ۴، ص ۱۴۰؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۳۵؛ بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۱۳۱ و ج ۱۹، ص ۵۱؛ نجم الثاقب، ص ۱۸ و ۲۳
۲۶- وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۳۵۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۱۰۴؛ همچنین براى مطالعه روایات دیگرى که در این باره گزارش شده است، ر.ک: المحجه البیضاء، ج ۴، ص ۱۴۰
۲۷- آیین بهزیستى اسلام، ج ۲، ص ۸۸ و ۸۹
۲۸- عروه الوثقى، ج ۱، ص ۵۷۴؛ جامع عباسى، ص ۳۴۶
۲۹- براى آگاهى بیشتر از مضمون این روایت‌ها ر.ک: الحدائق الناضره، ج ۷، ص ۱۱۶؛ مستند الشیعه، ج ۱، ص ۲۹۵؛ کافى، ج ۶، ص ۴۴۹
۳۰- مرآه الکمال، ص ۵۹
۳۱- عروه الوثقى، ج ۱، ص ۵۷۲
۳۲- وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۲۸۰ و ۲۸۱
۳۳- کافى، ج ۴، ص ۳۴۱
۳۴- همان.
۳۵- براى اطلاع از مضمون روایت‌هایى که در این باره گزارش شده است، ر.ک: کافى، ج ۶، ص ۴۴۹؛ وافى، ج ۵، ص ۳۹۱ و ۳۹۲
۳۶- کافى، ج ۶، ص ۴۶۷
۳۷- همان.
۳۸- اگرچه «تقیه» نوعى «ضرورت» است، ولى این دو مفهوم مترادف نیستند؛ زیرا در بسیارى مواقع ضرورت هست ولى تقیه صادق نیست؛ بنابراین رابطه میان این دو مفهوم عموم و خصوص مطلق است.
۳۹- وسایل الشیعه، ج ۳، ص ۲۸۰
۴۰- کافى، ج ۶، ص ۴۴۹
۴۱- مرآه الکمال، ج ۱، ص ۸۵؛ الحدائق الناضره، ج ۷، ص ۱۱۸
۴۲- وسایل الشیعه، ج ۳، ص ۳۴۲
محمد اصغرى نژاد
منبع: پایگاه باشگاه اندیشه