هر انسان جستجوگرى، با کتاب آشناست و آن را دوست خوب خود مى‌داند و با آن انس دارد. کتاب و یا به عبارتى علم، نقش مهمى در زندگى ما بازى مى‌کند. کتاب‌هاى خوب علم آدمى را افزایش مى‌دهد و راه‌هاى روشنى را رو به بشریت باز مى‌کند.

جهان هستى مملو از حقایق و عجایب شگفت‌انگیزى است. انسانها از آغاز خلقت در پى جستجوى حقایق به شیوه‌هاى مختلف بوده‌اند و از این طریق در جهت اعتلاى علم بشریت کمک کرده‌اند.

اگر بخواهیم به عصر امروز نگاهى داشته باشیم، متوجه مى‌شویم که حقایق بسیارى هنوز وجود دارد که کشف نشده و بشر امروز در گرفتارى‌ها و معضلات گوناگونى قرار گرفته است.

اگر بخواهیم جامعه امروز را با گذشته مقایسه کنیم, پى به مشکلات فراوانى مى‌بریم؛ یعنى علم ما هنوز جوابگوى بسیارى از مشکلات ما نیست. به نظر شما مشکل کجاست و چه راه حلى بایستى اندیشیده شود؟ چگونه مى‌توانیم به سؤالات خود پاسخ دهیم و راه حلى براى مشکلات پیدا کنیم؟

اگر بخواهیم اهمیت این مسأله برایمان شفاف‌تر شود، بایستى نگاهى به وضع موجودمان بیندازیم و اگر با تأمل دقت شود اهمیت این موضوع برایمان آشکار خواهد شد. در این راستا بهتر است به چند نکته توجه شود:

۱-اگر در زندگى افراد موفق و پیشرو روزگار دقت کنیم، مى‌بینیم که آنها زندگى متفاوتى با سایرین دارند؛ یعنى آنها با علم و کتابخوانى انس خاصى دارند و این علم (یا به عبارتى روزى تقسیم نشده خداوند که بایستى دنبال آن برویم) جایگاه خاصى در زندگى آنها بازى مى‌کند.

۲-ما براى حل مشکلات و پاسخ به سؤالات و کشف حقایق نیاز به علم داریم، این علم درجاتى دارد و هر کسى با توجه به همت خود به آن دست مى‌یابد.

شاید بتوان گفت انسانى که از این رزق الهى محروم است، در گردابى بزرگ غرق شده است، چون ساختار وجودى انسان به این گونه خلق شده که زندگى و پویایى او در جواب دادن به سؤالات و کشف حقایق مى‌باشد.

۳-اگر مبناى حى بودن زندگى را بر اساس علم‌آموزى بگذاریم، آن گاه معضل فرهنگ کتابخوانى برایمان حل خواهد شد؛ یعنى انسان زنده به دنبال کشف حل مشکلات خود و دیگران است و نسبت به آنها بى‌تفاوت نخواهد بود چرا که می‌داند پاسخ تمام سؤالات خود را مى‌تواند از موجودیات جهان هستى استخراج کند.

۴-در حال حاضر در رسانه‌ها مطرح مى‌شود که فرهنگ کتابخوانى در بین مردم ضعیف شده و کمتر به خواندن کتاب پرداخته مى‌شود.

کسانی که در پى حل این مشکل هستند، بایستى قبل از آن جنبه روانشناسى این قضیه را هم در نظر بگیرند که چرا بایستى کتاب خوانده شود و کسانى که این فرهنگ را دارند چه کمکى به خود و دیگران مى‌کنند.

در واقع مى‌توان گفت کسانی که انس با کتاب دارند، مى‌توانند بهترین مروجان اصلى فرهنگ کتاب خوانى باشند.

۵-نکته قابل توجه این است که محدوده کتاب خواندن، تولید علم و تولید فکر مشخص شود و از تولید فکر و تولید اندیشه و علم غافل نکند؛ به دلیل آن که هر چقدر هم که کتاب بخوانیم، باز سؤالاتى وجود دارد که ممکن است نتوانیم جواب آنها را از کتاب‌ها بدست آوریم.

انسان در مرحله کتاب خواندن، نقش تکاثر را دارد و علومى را در ذهن و حافظه خود ذخیره مى‌کند اما بایستى به مرحله‌اى رسید که نقش کوثر و چشم را داشته باشد و از این ذخائر اولاً در جهت آب‌رسانى به خود و دیگران و ثانیاً در جهت تولید علم و اندیشه‌هاى جدید که حاصل تلاقى و قضاوت آراى مختلف اندیشمندان است گام بردارد.

۶-نکته دیگرى که شاید بایستى مسؤلان به آن توجه کنند، بحث مدیریت مطالعه است و ایجاد مراکزى که در این جهت تلاش نمایند. توضیح دقیق این مسأله در افق بالاترى به این نکته توجه دارد که جامعه نخبگان ما در این زمینه تلاش مى‌کنند و مراکز پژوهشى و آموزشى فراوانى وجود دارد که در راستاى این اهداف (کتابخوانی) گام بر مى‌دارند.

هر ساله مراکز مختلف پژوهشى آمار فراوانى از فعالیت‌ها و برنامه‌هاى پژوهشى خود را گزارش مى‌دهند، اما مشکل اینجاست که این فعالیت‌هاى کتابخوانى مدیریت نمى‌شود.

بنابراین نیاز به وجود مرکزى واحد در کشور به نام مدیریت پژوهش حس مى‌شود که حاصل و ذخائر اطلاعات و مطالعات (آموزشى پژوهشی) در این مرکز واحد ذخیره شود چرا که در حال حاضر مطالعات و فعالیت‌هاى پژوهشى بیشتر در راستاى رفع تکلیف انجام مى‌شود و کمتر در جهت رفع مشکلات و معضلات مردم این مطالعات انجام مى‌شود.

۷-دنیا عرصه‌ى رقابت است و باید سعى کرد خود را به قله‌هاى اوج علم و دانش رساند تا بتوان هم خود و هم دیگران را از این چشمه‌هاى علم سیراب کرده و در جهت نجات بشریت امروز گام برداشت و دانست که علم، نورى است که خداوند در دل هر کس که بخواهد قرار مى‌دهد.

توفیق دریافت این علم را از خداوند بخواهیم و بدانیم که سعادت بشریت در این راه قرار داده شده است نقش مروجان و مربیان را نیز نباید فراموش کنیم که آنها الگوهاى خوبى در راستاى فرهنگ‌سازى مطالعه و کتابخوانى مى‌توانند داشته باشند.

یک سخن مؤثر و مفید یک مربى، مى‌تواند نقش مهمى را در انسان‌ها بازى کند و آثار مفیدى را برجاى مى‌گذارد.

۸-در بین تمامى کتب، بهتر است از بهترین کتاب، یعنى قرآن هم یاد شود. کتابى که چراغ روشن زندگى بشر است و دستورات سازنده براى انسان سازى را دارد.

اگر فرهنگ قرآن خوانى و کاربردى کردن آن در زندگی، جارى و سارى شود، خود، بهترین نمونه فرهنگ مطالعه و کتابخوانى خواهد بود. نکته جالب این که اولین کلمه قرآن که بر پیامبر گرامى اسلامى وحى شده است، کلمه خواندن است و اینجا اهمیت این موضوع دو چندان مى‌شود.

اگرچه در حال حاضر وضع موجود جامعه، معضل فرهنگ کتابخوانى را به بار آورده ولى مى‌توان با سرمایه‌گذارى در نسل امروز افق‌هاى روشنى را در جهت رفع نیازها و کشف حقایق و حل مشکلات جامعه‌ى آینده ترسیم کنیم.

امید است که بشر امروز به شناخت وجودى خود بیشتر پى برد و گام‌هاى رسیدن به قله علم و دانش را به سلامت طى کند.

منبع: تبیان؛ نویسنده: سمانه سادات صفویه