پروردگارا ! در پى‌شگاه تو ايستاده و دست‏هايم را به سوى تو بلند نموده‏ام؛ با آگاهيم به اينکه در بندگيت اهمال نموده و در بسيارى از طاعت‏ هايت تقصير دارم و اگر راه حيا را میپى‌مودم، از خواستن و دعا نمودن میترسيدم؛ ولى پروردگارا! آنگاه که شنيدم گناهکاران را به درگاهت فرا خوانده و آنان را به بخشش نيکو و ثواب وعده میدهى، براى امتثال ندايت آمده و به عواطف مهربان‏ترين مهربانان پناهنده گرديم.

واى بر من اگر رحمت گسترده ‏ات مرا فرا نگيرد، اگر مرا از درگاهت طرد کنى، بعد از درگاهت به درگاه چه کسى مراجعه کنم و اگر براى دعايم درهاى قبول را گشوده، و مرا به رساندن به آرزوهايم شادمان گردانى، همچون مالکى می باشى که لطف و بخششى را آغاز نموده و دوست دارد، آن را به انجام رساند و مولايى که لغزش بنده‏اش را ناديده انگاشته و به او رحم نموده است.

پروردگارا! خواسته ‏ام در اين جايگاه، يعنى جايگاه بنده فقير نااميد، آن است که گناهانِ گذشته ‏ام را آمرزيده و در باقيمانده عمرم مرا از گناه بازدارى و پدر و مادرم که دور از خانه و خانواده و غريبانه در زير خاک‏ها قرار دارند را مورد آمرزش قرار دهى.

آقايم! اگر در اعمالم چيزى قرار دارد که بر مقامشان افزوده و بر اکرامشان میافزايد، آن را در صحيفه اعمال ايشان قرار داده و مرا در رحمت با آنان شريک کن و آنان را مشمول رحمتت بگردان، همچنان که مرا در کودکى تربيت کردند.

اى شنونده هر صدا و اى پى‌شى گيرنده هر زوال يابنده! اى زنده کننده استخوان‏ها پس از پوسيده شدن و ايجاد کننده آنها بعد از مرگ! بر محمد و خاندانش درود فرست و براى من و تمام مؤمنين از هر غم و اندوه راه رهايى مقرر کن؛ تو بر هر کار قادرى.

منبع :گنجينه ، فروردين و ارديبهشت 1385، شماره 58