مـحمد حنفیه، فرزند امام على بن ابى طالب(علیه السلام) است. البته مادر وى، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نیست. او در جنگ جـمـل، عـلمدار لشکر امیرالمومنین على(علیه السلام) بود. حضرت به او فرمان حمله داد. محمد حنفیه حمله کرد، ولى ضربات و حملات دشمن با نیزه و تیر، در او ایجاد ترس نمود و دیری نپایید که از پیشروی بازایستاد. در نتیجه حرکت سپاه امام، متوقف شد.
حضرت با دیدن این صحنه به سرعت خود را به او رساند و فرمود: از ضربات دشمن مترس، حمله کن.
با این نهیب حضرت، وى نیرویی دوباره گرفت و قدرى پیشروى کرد ولى باز در اثر شدت حملات دشمن به هراس افتاد و متوقف شد!
وقتی امام على(علیه السلام) این صحنه را دید، از ضعف فرزندش سخت آزرده خاطر شـد. نـزدیـک او آمـد و بـا قـبـضـه شـمـشـیر، به دوشش ضربه‌ای زد و فرمود: این ضعف و ترس را از مادرت به ارث برده‌اى! [یعنى من که پدر تو هستم، ترسى ندارم].

(منبع: محمد تقی فلسفی؛ کودک از نظر وراثت و تربیت؛ ج۱، ص۶۵)