اگر فرزندی بر سر نماز مستحبی ایستاده باشد و پدر، او را فرا خواند و یا سوالی بپرسد، فرزند میبایست نماز را در دم قطع کرده و پاسخ او را دهد…
اگر بهشت زیر پای مادر است پس جایگاه پدر کجاست؟
بیتردید منزلت پدر در پیشگاه پروردگار بیمانند است؛ تا جایی که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ” الوالدُ وَسَطُ اَبْوابِ الجنّه فَاِنْ شئتَ فَاحْفظْهُ و اِنْ شِئْتَ فَضَیِّعْهُ “پدر، میان بهشت است اگر خواهی آن را نگهدار و اگر خواهی آن را ضایع دار. این بدان معناست که رسیدن به تبلور لطف الهی، در گرو رضایت پدر است.
جایگاه او و احترام به آن طوری سفارش شده که نمیتوان به سادگی گذشت تا جایی که در اسلام تاکید میشود مومن به کسی میگویند که در تمامی امور مهم با پدر خویش مشورت کند و بدون اذن و اجازه قلبی وی کاری را انجام ندهد. شک نداشته باشید که منزلت ایشان در پیشگاه الهی بیهمتاست. البته در دنیای امروز آن طور که باید و شاید به ایشان ارزش نمیدهند ولی در مکتب اسلام و در آیات مختلف نظیر سوره یوسف، سفارش شده؛ بیاجازه پدر حتی نمیبایست به مسافرت رفت.
حالا اگر دسترسی به پدر امکانپذیر نبود چه باید کرد؟
مسئله اطاعت از پدر، از آن دست موضوعاتی است که خداوند بر حضور و غیر حضور آن به یک شکل برخورد میکند؛ بدین ترتیب که اگر حتی پدر هم نبود اطاعت از گفتههای او بر فرزند واجب است! مصداق قرآنی آن در سوره یوسف آیات ۶۷ و ۶۸ آمده است آنجایی که فرزندان یعقوب در غیاب پدر به حکم وی اطاعت کردند و از دروازههای مختلف وارد مصر شدند. البته تنها در یک صورت است که از فرمان پدر میشود امتناع کرد و آن زمانی است که ایشان فرزند را سفارش به معصیت کند البته در آن شرایط هم باز فرزند میبایست تلاش خود را در جهت رفع نیازهای وی انجام دهد؛ بر فرزند واجب است که به غیر از موضوع شرک به خداوند، در اطاعت از فرامین پدر کوشا باشد و بیمنت و بیحساب لطف خود را شامل “ولی” خود کند. جایگاه والدین تا جایی است که حتی فرزند نمیتواند پدر و مادر کافرش را وادار به اطاعت از خداوند کند.
شاید پدر درخواستی داشته باشد که برای انجام آن فرزند میبایست سختی و دشواری بسیاری متحمل شود. اساسا به غیر از شرک به خدا، مرزی برای اطاعت از پدر وجود ندارد؟
مسئله اطاعت از پدر، موضوعی بزرگ و با اهمیت در دین اسلام است. باریتعالی در سوره صافات برای نشان دادن جایگاه وی، به داستان قربانی شدن اسماعیل اشاره میکند. آنجایی که حضرت برای اجرای فرمان سخت ذبح شدن، تن به مرگ میدهد تا رضایت و خشنودی ابراهیم(علیه السلام) را به دست آورد. سوال اینجاست که آیا چیزی از جان برای انسان با ارزشتر است؟ شک نداشته باشید که منزلت پدر بیهمتاست. اطاعت از حکم پدر تا جایی است که در شرع گفته میشود اگر فرزندی بر سر نماز مستحبی ایستاده باشد و پدر او را فرا خواند و یا سوالی بپرسد؛ فرزند میبایست نماز را در دم قطع کرده و پاسخ او را دهد. منزلت پدر تا حدی است که حضرت علی(علیه السلام) در این باره میفرماید: “حق پدر آن است که فرزند در هر چیز جز معصیت خداوند، از او اطاعت کند.”
اگر پدر حق فرزندش را ضایع کرد چطور؟
اجازه دهید همین سوال را با روایتی از امام صادق(علیه السلام) پاسخ دهم فردی خدمت آن حضرت رسید و گفت: “پدرم به من خانهای بخشیده و سپس آن را از من پس گرفت.” حضرت فرمود: ” کار پدرت نادرست بود، ولی اگر بین تو و او بحثی پیش آمد، صدایت را از صدای او بالاتر نبر و اگر او صدایش را بالا برد، تو آهنگ کلامت را پایین بیاور” این بدان معناست که در چنین شرایطی، باز هم میبایست شکوه و جایگاه پدر را حفظ کرد و در هر شرایطی رعایت ادب و احترام را داشت. ببینید در آیین اسلام حتی برای راه رفتن در کنار پدر هم دستور العمل آمده است و به فرزندان سفارش شده همواره در راه رفتن، یک قدم عقبتر از او حرکت کنند.
حتی اگر حقی از فرزند ضایع شد؟
حتی اگر حقی از فرزند ضایع شد…. دقت داشته باشید که فرزند در تمامی طول عمر خود میبایست والدین خود را راضی نگه دارد و در برابر آنها تواضع و فروتنی داشته باشد. وقتی روایت داریم که فرزند نباید در راه رفتن از پدر پیشی بگیرد وقتی حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) به فرزندی میفرماید: “انتَ و مالُکَ لاِبیک” تو و داراییات از آن پدرت است. بدان معناست که پدر چیزی فراتر از آن است که ما تصور میکنیم. احادیث متعددی وجود دارد که معصومین(علیهم السلام) تاکید میکنند که خوشنودی خدا در گرو رضایت پدر و مادر است.
ویژگی منزلت پدر نسبت به مادر چیست؟ اساسا موضوعی وجود دارد که جایگاه پدر نزد خداوند متفاوتتر از سایرین باشد؟
البته، پدر به طور طبیعی از حق ولایت بر فرزند برخوردار است و این امر زمانی رخ میدهد که هیچ کس بر دیگری ولایت ندارد مگر پیامبران و معصومین(علیهم السلام) و این همان ویژگی منزلت پدر است. جایگاه ایشان در پیشگاه باریتعالی آن قدر رفیع است که در قرآن به پدر سوگند یاد شده: “و والد و ما ولد”سوگند به پدر و آن چه میزاید. واقعیت این است که در مکتب اسلام و در حکمت قرآنی جایگاه والدین در کنار جایگاه خداوندی است و پروردگار پدر و مادر را در کنار نام خود یاد میکند و از فرزندان میخواهد تا از وی اطاعت داشته و در همه حال احترام و تواضع پیشه کنند.
حالا اگر آن طور که شاید و باید حق مطلب در مورد پدر انجام نشود و به عبارتی در مورد ایشان، کمکاری شده باشد چه باید کرد؟
در آیات و روایات متعددی آمده است که کوتاهی در حق والدین، گناه است و میبایست توبه کرد. واقعیت امر این است که به هر شکل ممکن باید رضایت پدر و مادر را جلب کرد. اگر از دنیا رفته باشند میبایست برای آنها نماز و روزه بگیرد از آنها بسیار یاد کند و طلب آمورزش کنند. فرقی نمیکند پدری زنده باشد و یا مرده، در همه حال باید خدمت کرد.
اگر پدر پیش از به دنیا آمدن فرزند، فوت کند باز هم او صاحب حق و حقوق پدری است؟
بله، فرزند باز هم باید برای “ولی” خود احترام قائل شود و برای آمرزش وی نماز، روزه و احسان کند. این که پدر زنده نیست و یا این که در دورانی که زنده بوده، خدمتی برای فرزند انجام نداده، بهانه و توجیه کمکاری فرزند نمیشود.
سوال اینجاست که چرا خداوند برای پدر و مادر، این چنین حق بالایی قرار داده مگر نه این که آنها هم انسان هستند و خودشان نیز فرزند والدینشان هستند. این همه حقوق چه منطقی دارد؟
هر کس اگر کوچکترین نیکی را در حق انسان انجام داد، میبایست به وی احسان کرد؛ ضمن این که پاسخ این سوال همیشه از دیدگاه روانشناسی، اخلاقمداری و تا حد زیادی در علوم جامعهشناسی مورد بررسی قرار میگیرد؛ بدین ترتیب که وقتی به راس هرم هر خانواده – یعنی والدین- احترام گذاشته نشود، شیرازه و بنیان آن سست و بالطبع روحیه اتحاد و انسجام در آن از بین میرود. حفظ حرمت به بزرگتر خانواده، تاثیر مستقیمی در اجتماع دارد. چرا که خانواده، جزء کوچک جامعه است و آنچه در خانواده شکل گیرد، اثرات آن در جامعه بروز پیدا میکند. اطاعتپذیری در خانواده، باعث اطاعتپذیری در جامعه میشود به این دلیل که فرد درصدد فرافکنی نیست و این موضوع ساده و در عین حال مهمی است که رفتارشناسان بر آن تاکید میکنند.
منبع: webgardi.yjc.ir