اشاره:
نماز اوّلین فریضه ای است که بعد از اعلان رسالت بر پیامبر (صلیالله علیه و آله) عرضه شد و آن حضرت آنرا برای مسلمانان آموزش دادند. چنانچه از روایات و اخبار بر می آید مسلمانان صدر اسلام در دوران حیات نبوی همگی به یک شکل نماز می گذاردند و این اختلاف و تفاوتی که در جزئیات نماز بوجود آمده ناشی از افتراق امت به گروهها و فرقه های متعدد می باشد. در زیر به روایاتی که نحوه انجام فریضه نماز توسط پیامبر را تشریح کرده اند اشاره می شود.
شخصی به نام عبدالغنابوحمید ساعدیم نقل می کند که: ابا مالک اشعری اقوام خویش را جمع کرد تا نماز کامل را به آنها آموزش دهد و صفوف آنها را مرتب کرد و نیت نمود سپس فاتحه الکتاب را قرائت نمود و بعد از گفتن تکبیر به رکوع رفت سپس به سجده رفت و در هر دو حال طمأنینه را رعایت کرد و در رکعت بعد نیز چنین نمود و سپس رو به اقوام خویش نموده و گفت: پیامبر نیز چنین نماز می گذاردند.(۱)
با توجه به اینکه ابوحمید سعی کرده تمام جزئیات مستحبات نماز را که حضرت پیامبر (صلیالله علیه و آله)انجام می دادند بیان کند و از این بیان ابوحمید ساعدی بدست می آید که حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) در قیام نماز دست روی دست نمی گذاشتند و در آخر سوره حمد آمین نمی گفته است و از طریق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نه تنها هیچ حدیث و روایتی در تأیید روش نماز خواندن اهل سنت نقل نشده است بلکه رو ایات و احادیث معصومین بر ردّ و بطلان این روش دلالت دارند. و این خودش حاکی از این است که نماز رسول خدا به همان روشی بوده که ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ انجام می داده اند.
در روایتی که حماد بن عیسی از امام صادق ( علیه السّلام) در نحوه کامل نماز خواندن نقل می کند نیز هیچ اشاره ای به اعمالی از قبیل تکتف و آمین گفتن و موارد دیگری که اهل سنت در نماز مرسوم کرده اند اشاره نشده(۲) در حالی که اگر این روش سنت پیامبر (صلیالله علیه و آله) بود امام صادق (علیه السّلام) آن را ترک نمی کردند و در تعلیم نماز امام می خواستند نماز کامل را که پیامبر (صلیالله علیه و آله) سنت کرده اند به حماد و مسلمین مجسم کنند ولی از آنجایی که اهل سنت روش و سیره شیخین را در اعمال و عبادات معتبر می دانند و به آن عمل می کنند لذا در مواردی که اعمال آنها بر خلاف روش و سیره پیامبر (صلیالله علیه و آله) نیز بوده با جعل حدیث و انتساب آن اعمال به پیامبر (صلیالله علیه و آله) خواستند که عمل خود را توجیه کنند.
از جمله این جعلیات دست روی دست گذاشتن در نماز است. گذاشتن دست روی دست در نماز (تکتّف) یا (تکفیر) گفته می شود که از طرف معصومین ـ علیهم السّلام ـ رد شده و آنرا مخلّ نماز شمرده اند در صورتی که اگر این عمل از پیامبر (صلیالله علیه و آله) صادر می شد ائمه ـ علیهم السّلام ـ از این عمل منع نمی کردند. اما واقعیت این مطلب آن است که در زمان خلیفه دوم وقتی مسلمین بر ایران غلبه کردند و دیدند که ایرانیان در برابر شاهان خود چگونه تعظیم می کنند و لذا این گونه تعظیم کردن به اطلاع عمر رسیده و عمر این عمل را پسندید و از باب استحسان آن را نیکو شمرد.(۳) و از یک عمل قومی سنتی را بوجود آورد و تشریع کرد..
محمد بن مسلم از امام باقر یا امام صادق نقل می کند که به امام عرض کردم مردی دستش را در نماز روی هم گذاشته فرمودند: ذلک التکفیر لا یفعله، یعنی این عمل تشبه به کفار است و آن را انجام ندهد.(۴)
بنابراین از مجموع آن چه نقل شد بر می آید که نماز تشیع همان نماز پیامبر (صلیالله علیه و آله) است چون این روش از طریق ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ که اعلم الناس به سنت پیامبر بودند به ما رسیده، و لذا از انحراف مصون هست بر خلاف روش اهل سنت که انحراف فراوانی از روش و سنت پیامبر دارند.
پی نوشت:
- علامه امینی، الغدیر ج ۸، بیروت دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ ه، ص ۱۷۶٫
- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۵،باب از ابواب افعال الصلاه، قم مؤسسه آل البیت، چاپ دوم ۱۴۱۴٫
- شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج ۱۱، تهران، دار الکتب السلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۷، ص ۱۹٫
- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ ششم، ۱۴۱۲ ه، ابواب قواطع الصلاه، باب ۱۵، ح ۱٫
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه