تاریخ نگار ، مفسر ، فقیه ، محدث درقرن ۴ ق .
ابو نضر محمد بن مسعود بن محمد، اهل سمرقند، از مروجان احادیث اهل بیت (ع) در سمرقند. منطقۀ سمرقند در آن زمان پیش تر سرزمینی با ساکنان اهل سنت شناخته می شد وغالباً پیرو مذهب حنفی بودند، و این مطلبی است که مقدسی در احسن التقاسیم هم بدان اشاره کرده است (ص ۱۲۷) . درچنین دیاری، عیاشی، که در آغاز بر مذهب حنفی بود، بر اثر مطالعه در آثار شیعه، به این مذهب گرایش پیدا کرد. وی از خاندانی ثروتمند بود، به همین سبب، امکان آن را یافت که در راه رسیدن به دانش اهل بیت (ع) از راه های گوناگون، مخصوصاً مسافرت به شهرهای شیعه نشین و حضور در درس مشایخ این مذهب ، آگاهی ها و دانش خود در مباحث ریشه ای شیعه را افزایش دهد . گفته می شود که خانۀ اومانند کلاس درسی بزرگ همه روزه جمعیتی عظیم از محدثان و مقریان و فقیهان را درخود جای می داده که در آن به مباحثه می پرداختند . برخی از مشایخ وی عبارت اند از احمد بن منصور خزاعی ، از اصحاب امام رضا (ع) ؛ ابویعقوب اسحاق بن محمد بصری وعلی بن حسن بن فضال ، هر دو از یاران امامان هادی وعسکری (ع) ؛ ابراهیم بن محمد بن فارس وعلی بن عبدالله بن مروان بغدادی وعبدالله بن حمدویه ، همه از اصحاب امام حسن عسکری (ع) بزنطی؛ فضل بن شاذان نیشابوری؛ ابوالعباس احمد بن عبدالله بن سهل بغدادی و اضحی ، مؤلف کتاب ایمان ابی طالب (استادی ، « تفسیرعیاشی » ، ص ۴ – ۷) .
عیاشی طی سفرهای متمادی وبا فراگیری درس استادان مختلف توانست حدیث شیعه را درسمرقند گسترش دهد وبسیاری از طالبان علم در محفل و مجلس او کسب علم کردند که از آن جمله اند فرزندش . جعفر ، و ابو جعفر احمد بن عیسی بن جعفرعلوی که اصلی ترین راوی و مروج کتاب های عیاشی در بغداد شناخته می شود (همان ، ص ۷ – ۸) . شیخ محمد کشی ، صاحب رجال معروف ، نجاشی را یکی ازاصلی ترین شاگردان عیاشی یاد کرده است . درشرح حال عیاشی، او را صاحب تألیفات فراوانی می دانند که در زمینه های علوم گوناگون تدوین شده است (عقیقی بخشایشی ، « علی بن بابویه و محمد بن مسعود عیاشی » ، ص ۵۳ – ۵۸ ؛ احمدی نژاد ، ص ۴۰ – ۴۱)
پی نوشت ها:
مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، بیروت.
استادی ، رضا (۱۳۷۰) . « تفسیرعیاشی ومؤلف آن» ، کیهان اندیشۀ ، ش ۳۶ .
عقیقی بخشایشی ، عبدالرحیم «علی بن بایویه ومحمد بن مسعود عیاشی » ، درس هایی ازمکتب اسلام ، س ۲۵ ، ش ۱٫
حسن احمدی نژاد، سیمای محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی، فرهنگ کوثر، شماره ۳۲٫