اشاره:
رَمَضان یا رَمَضانُ المُبارَک نام نهمین ماه سال قمری که روزه در آن بر مسلمانان واجب است. بنا بر برخی آیات، قرآن در این ماه و در شب قدر نازل شده است. این ماه تنها ماهی است که نام آن به صراحت در قرآن کریم آمده و گرامی داشته شده است. این ماه، نزد مسلمانان احترام و جایگاه ویژهای دارد. از مهمترین عبادتهای این ماه، تلاوت قرآن، اِحیای شبهای قدر (شب زندهداری)، دعا و استغفار، افطاریدادن و کمک به نیازمندان است.
حضرت علی(علیه السلام)، نخستین امام شیعیان در بیست و یکم ماه رمضان به شهادت رسیده است.
ماه رمضان را از این جهت رمضان نامیدهاند که در آن ماه گاهى از شدت گرما برههاى گوسپندان و کره شترها مىمردهاند و گفته شده است به این نام، از آن جهت نامیده شده که گناهان را ذوب و نابود مىکند. خداوند در آیه یک صد و هشتاد و سوم سوره بقره فرموده است. «اى اهل ایمان بر شما هم روزه گرفتن نوشته و مقرر گردید همچنان که بر کسانى که پیش از شما بوده اند واجب بوده است و این براى آن است که شما پرهیزگار شوید.» و هم در آیه یک صد و هشتاد و پنجم همان سوره فرموده است «ماه رمضان ماهى است که قرآن در آن نازل شده است براى هدایت مردم و با دلایل روشن براى راهنمایى و امتیاز حق از باطل.» امام باقر (علیه السّلام) فرموده است، پیامبر (صلّى الله علیه و آله) در جمعه آخر ماه شعبان خطبهیى ایراد فرمودند و پس از حمد و نیایش خداوند چنین فرمودند: اى مردم! همانا ماهى بر شما سایه مىافکند که در آن شب قدر قرار دارد که از هزار ماه برتر است. ماه رمضان است که خداوند روزه گرفتن آن را واجب فرموده است و براى شبى از آن شب زنده- دارى و نماز مستحب گزاردن را مقرر فرموده است و هر کس در آن شب نماز مستحبى بگزارد پاداش آن معادل نماز گزاردن هفتاد شب در ماههاى دیگر است، هر کس در ماه رمضان یکى از کارهاى پسندیده و مستحب را انجام دهد، براى او پاداشى معادل پاداش عبادات واجب مقرر مىفرماید و هر کس در ماه رمضان یکى از واجبات را انجام دهد، چنان است که هفتاد فریضه در ماههاى دیگر. رمضان ماهى است که خداوند بر روزى مؤمن در آن مىافزاید و هر کس در آن ماه، روزه دار مؤمنى را افطار دهد، نزد خداوند پاداشى چون آزاد کردن برده خواهد داشت و گناهان گذشتهاش
آمرزیده خواهد شد. گفتند: اى رسول خدا! همه ما بر این کار که به روزه دار افطار بدهیم توانا نیستیم. فرمودند: خداوند متعال، کریم است و این پاداش را به هر کس که با یک جرعه شیر یا آب گوارا یا دو دانه خرماى کوچک کسى را افطار دهد و بر بیشتر از آن قدرت نداشته باشد عنایت مىفرماید. و هر کس در این ماه بر بردگان خویش تخفیف دهد، حسابش تخفیف مىیابد. رمضان ماهى است که آغاز آن رحمت و میانهاش آمرزش و پایان آن پذیرش دعا و رهایى از آتش دوزخ است و شما را در این ماه از چهار خصلت چاره نیست، دو خصلت آن موجب خشنودى خداوند از شماست و آن گواهى دادن به یکتایى خداوند و رسالت من است و از دو خصلت آن خودتان بىنیاز نیستید که عبارت است از مسألت حوائج و بهشت. و از خداوند در این ماه براى خود عافیت را مسألت کنید و از آتش دوزخ به خداى خود پناه برید[۱].
امام باقر (علیه السّلام) فرموده است، پیامبر (صلّى الله علیه و آله) چون به هلال رمضان نظر مىکردند رو به قبله مىایستادند و چنین عرضه مىداشتند: «پروردگارا! این ماه را با امنیت و ایمان و سلامتى و اسلام و عافیت شایان و روزى فراخ و از میان رفتن بیمارىها و توفیق تلاوت قرآن و کمک به نماز و روزه بر ما در آور. پروردگارا! ما را براى رمضان و رمضان را براى ما سالم بدار. پروردگارا! ما را در این ماه سالم بدار، آنچنان که چون سپرى شود ما را عفو فرموده و آمرزیده باشى و مورد رحمت خویش قرار داده باشى.» آنگاه روى خویش را به مردم مىکرد و چنین مىفرمود: اى مردم! چون هلال ماه رمضان طلوع مىکند، شیطانهاى سرکش به زنجیر کشیده مىشوند و درهاى آسمان و بهشت و دروازههاى رحمت گشوده و درهاى دوزخ بسته مىشود.
دعا پذیرفته مىشود و خداوند متعال به هنگام هر افطار، گروهى از بندگان خویش را از آتش دوزخ نجات مىدهد و همه شب سروشى ندا مىدهد آیا سئوالکننده و آمرزش خواهى هست؟ پروردگارا! به هر کس که انفاق مىکند عطا فرماى و اموال هر بخیل و ممسک را نابود فرماى. تا آنکه هلال شوال طلوع مىکند، به مؤمنان ندا داده مىشود که فردا بامداد براى دریافت پاداشهاى خود آماده باشید که روز پاداش است. امام باقر (علیه السّلام) مىفرموده است سوگند به کسى که جان من در دست اوست این پاداش درهم و دینار نیست[۲].
امام باقر (علیه السّلام) فرموده است، همانا خداوند تبارک و تعالى را فرشتگانى است که بر روزه داران گماشتهاند و همه شب هنگام افطار به آنان مىگویند: اى بندگان خدا! مژده باد بر شما که اندکى گرسنگى کشیدید و فراوان سیر خواهید شد. شما فرخنده شدید و رقم فرخندگى بر شما زده شد و چون شب آخر رمضان فرا مىرسد، به آنان ندا مىدهند که اى بندگان خدا! بر شما مژده باد که خداوند شما را آمرزید و توبه شما را پذیرفت و بنگرید که در آینده چگونه خواهید بود[۳].
پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرمودهاند: در ماه رمضان خداوند پاداش کارهاى نیکو را چند برابر مىکند و خطاها را محو مىفرماید و درجات را مىافزاید. هر کس در این ماه صدقهیى دهد، خدایش مىآمرزد و هر کس به بردگان خود نیکى کند، خدایش مىآمرزد و هر کس خشم خویش را فرو خورد، خدایش مىآمرزد و هر کس خلق خویش را نیکو کند و پیوند خویشاوندى را در آن ماه رعایت کند، خدایش مىآمرزد.
سپس فرمودند: این ماه شما چون دیگر ماهها نیست. چون به سوى شما فرا مىرسد با برکت و رحمت فرا مىرسد و چون از شما سپرى مىشود با آمرزش گناهان سپرى مىگردد. این ماهى است که کارهاى پسندیده را در آن دو چندان پاداش است و کارهاى خیر در آن پذیرفته است. هر کس از شما در این ماه براى خدا دو رکعت نماز مستحب بگزارد خدایش مىآمرزد. سپس فرمودند: بدبخت واقعى کسى است که این ماه بر او بگذرد و گناهانش آمرزیده نشود و او در آن هنگام که نیکوکاران به پاداشهاى خداوند کریم مىرسند زیانکار خواهد بود[۴].
امام صادق فرموده است، هر کس روزه خود را به گفتار پسندیده و کردار پسندیده ختم کند، خداوند روزهاش را مىپذیرد. گفته شد: اى پسر رسول خدا! گفتار پسندیده و کردار پسندیده چیست؟ فرمود: گواهى دادن به اینکه خدایى جز پروردگار یکتا نیست. پرسیدند: کردار پسندیده چیست؟ فرمود: بیرون کردن فطریه از اموال.
و همان حضرت فرمودهاند: خداوند را در هر شب از ماه رمضان گروهى آزاد کرده و رسته از آتش است. غیر از کسى که با مسکر و مواد مستکننده افطار کند و چون شب آخر رمضان فرا مىرسد به اندازه همه کسانى که در طول ماه آمرزیده است، مىآمرزد[۵].
پیامبر (صلّى الله علیه و آله) چون ماه رمضان نزدیک شد، سه روز باقى مانده از شعبان، به بلال امر فرمودند ندا دهد و مردم جمع شوند و چون مردم جمع شدند، پیامبر (صلّى الله علیه و آله) به منبر رفتند و پس از حمد و ثناى خداوند چنین بیان فرمودند: اى مردم! این ماه که شما را فرا رسیده، برترین ماههاست و در آن شبى قرار دارد که بهتر از هزار ماه است. در این ماه درهاى دوزخ بسته و درهاى بهشت گشوده مىشود. هر کس این ماه را دریابد و آنچنان رفتار نکند که آمرزیده شود، خدایش از رحمت خود دور بداراد. و هر کس امکان خدمت به پدر و مادر برایش فراهم شود و چنان رفتار نکند که آمرزیده شود از رحمت خدا دور بادا و هر آن کس که نام من پیش او برده شود و بر من درود نفرستد و آمرزیده نشود از رحمت خدا دور بادا[۶].
امام باقر (علیه السّلام) فرموده است: براى هر چیز، بهارى است و بهار قرآن، ماه رمضان است[۷].
امیر المؤمنین على (علیه السّلام) فرموده است: بر شما باد در ماه رمضان به فراوانى استغفار و دعا، که دعا بلا را از شما دفع مىکند و استغفار، گناهان شما را محو مىکند[۸].
پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرمودهاند: هر مؤمنى که ماه رمضان را براى رضاى خداوند روزه بگیرد، خداوند هفت خصلت را براى او واجب و مقرر مىفرماید: نخست اینکه، اعمال ناروایى را که با اعضاى خود انجام داده است از میان مىبرد. دوم، او را به رحمت خویش نزدیک مىکند. سوم، خطاهاى پدرش را مىآمرزد. چهارم،
دشوارىهاى مرگ را بر او آسان مىفرماید. پنجم، او را از تشنگى و گرسنگى قیامت امان مىدهد. ششم، آزادى از آتش دوزخ به او عنایت مىکند. هفتم، از میوههاى بهشت به او مىخوراند[۹].
ابو هریره گفته است، پیامبر (صلّى الله علیه و آله) ضمن ایراد خطبهیى فرمودند: اى مردم! هر کس ماه رمضان را با سکوت و آرامش روزه بگیرد و چشم و گوش و زبان و دستها و دیگر اندام خود را از گناه و دروغ و غیبت و آزار رساندن باز دارد، روز قیامت چنان مقرب مىشود که زانوانش کنار زانوهاى ابراهیم خلیل (علیه السّلام) قرار مىگیرد[۱۰].
پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرمودهاند: مردى از امت خود را در خواب دیدم که از تشنگى زبانش بیرون افتاده بود و هر گاه مىخواست کنار حوض کوثر برود و آب بیاشامد جلوش را مىگرفتند. در این حال روزه ماه رمضان او آمد و او را آب داد و سیراب کرد[۱۱].
على بن مغیره مىگوید: به امام موسى بن جعفر (علیهما السّلام) گفتم پدرم از جد شما در باره اینکه در هر شب یک ختم قرآن بخواند پرسیده بود و ایشان گفته بودند: در هر شب یک ختم قرآن؟ پدرم گفته بود: منظورم شبهاى ماه رمضان است. باز ایشان گفته بودند: در شبهاى رمضان؟ پدرم گفته بود: آرى و ایشان فرموده بودند: هر چه بتوانى بخوان و معمولا پدرم در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم مىکرد. من هم پس از مرگ پدرم به همین اندازهها قرآن مىخوانم، گاه کمتر و گاه بیشتر، بستگى به فراغت و آمادگى یا خستگى من دارد و چون روز عید فطر مىرسد ثواب یک ختم را به پیامبر و یکى را به على و یکى را به فاطمه علیهم السلام هدیه مىکنم و براى هر یک از ائمه دیگر تا شما، چنین مىکنم. یعنى براى هر یک، ثواب یک ختم قرآن و تاکنون هم این کار را ادامه مىدهم. در مقابل این چه پاداشى براى من خواهد بود؟ فرمود: پاداش تو این است که روز قیامت با آنان خواهى بود. من تکبیر گفتم و با تعجب پرسیدم: چنین پاداشى براى من است؟ سه بار فرمود: آرى[۱۲].
پیامبر فرمودهاند: در سحرها چیزى بخورید، هر چند جرعه آبى. همانا درودهاى خداوند بر کسانى است که سحورى مىخورند و فرمودهاند: همانا خدا و فرشتگانش بر آنان که سحورى مىخورند و در سحرها طلب آمرزش مىکنند درود مىفرستند و نیز فرمودهاند: با خوردن سحر براى روزه گرفتن یارى بجویید و با انجام خواب قیلوله (پیش از ظهر) براى شب زنده دارى و نماز شب یارى بجویید[۱۳].
امام صادق (علیه السّلام) فرموده است، پیامبر (صلّى الله علیه و آله) معمولا با چیزى شیرین افطار مى- فرمود و اگر فراهم نبود با آب گرم افطار مىکرد و مىفرمود: کبد و معده را پاکیزه و دهان را خوشبو و دندانها را محکم و روشنى چشم را افزون مىکند و گناهان را مىشوید و رگهاى هیجان زده را و صفراى تحریک شده را آرامش مىبخشد و حرارت معده و درد سر را تسکین مىبخشد[۱۴].
امام صادق (علیه السّلام) فرموده است، پیامبر فرمودهاند: هر کس روزه دارى را افطار دهد، براى او مانند پاداش آن روزه دار منظور مىشود، بدون اینکه از پاداش روزه دار چیزى کاسته شود و معادل ثواب کارهایى که او با نیروى این طعام انجام مىدهد به افطار دهنده مىدهند.
همان حضرت فرموده است، افطار دادن تو به برادر مؤمنت و شاد کردن او پاداش بزرگترى از روزه تو دارد[۱۵]. و هم ایشان فرمودهاند: روزه گشودن تو در خانه برادر مسلمانت، هفتاد برابر یا نود برابر بیشتر از پاداش روزه تو است.
امام صادق (علیه السّلام) به سدیر فرمود: آیا مىدانى این شبها چه شبهایى است؟ گفت:
آرى، پدر و مادرم فدایت باد! این شبها، شبهاى ماه رمضان است. فرمود: اى سدیر! آیا مىتوانى در هر شب از این شبها ده برده از نسل اسماعیل (علیه السّلام) آزاد کنى؟ سدیر گفت: پدر و مادرم فداى تو باد، ثروت من به این کار نمىرسد و امام صادق (علیه السّلام) از شمار بردگان کم مىکرد تا آنکه فرمود: آیا فقط مىتوانى یک برده آزاد کنى و سدیر همچنان مىگفت نه، که بر آن توانا نیستم. امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: آیا نمىتوانى در هر شب ماه رمضان یک مرد مسلمان را افطار دهى؟ سدیر گفت: آرى، مىتوانم ده مرد را هم افطار دهم. فرمود: اى سدیر! مقصود من همین بود. همانا افطار دادن تو برادر مسلمانت را معادل با آزاد کردن بردهیى از نسل اسماعیل (علیه السّلام) است و همانا افطار دادن تو به برادر مسلمانت و شاد کردن او پاداش بیشترى از روزهات دارد.
سعید بن جبیر مىگوید: از ابن عباس پرسیدم، پاداش کسى که رمضان را روزه بگیرد و حق آن را بشناسد چیست؟ گفت: اى پسر جبیر! آماده بشو تا حدیثى براى تو بگویم که گوشت نشنیده و بر دل تو خطور نکرده باشد و در مورد این پرسش که از من کردى خود را آماده ساز و دل و جان خود را آسوده بدار (حواست را جمع کن) که در آنچه پرسیدى علم گذشتگان و آیندگان است. سعید مىگوید: از پیش ابن عباس رفتم و فرداى آن روز، صبح بسیار زود پیش او برگشته، نخست نماز صبح گزاردم و آنگاه سؤال خود را یاد آورى کردم. ابن عباس روى خود را به طرف من کرد و گفت از من بشنو که چه مىگویم. شنیدم، پیامبر خدا (صلّى الله علیه و آله) مىفرمودند: اگر شما بدانید چه خیرى در ماه رمضان براى شماست، همانا براى خداوند بیشتر سپاسگزارى مىکردید. شب اول رمضان خداوند گناهان آشکار و نهان امت مرا مىبخشد و براى شما دو هزار هزار درجه مىافزاید و براى شما پنجاه شهر بر پا مىکند و مىسازد، و چون شب دوم فرا مىرسد به هر گامى که برداشته باشید عبادت یک سال و پاداش یکى از پیامبران را و پاداش یک سال روزه را براى شما مىنویسد، و خداوند متعال در روز سوم در قبال هر تار مویى از بدن شما قبهیى در فردوس از مروارید سپید به شما ارزانى مىدارد که بر فراز هر قبه، دوازده هزار خانه نورانى است و در پایین آن هم همین مقدار خانه است و بر هر خانه هزار سریر است و بر هر سریرى فرشتهیى و در هر روز، هزار فرشته به حضور شما مىآیند که همراه هر یک از ایشان هدیهیى است.
روز چهارم، خداوند متعال در جنت خلد، هفتاد هزار کاخ به شما ارزانى مىدارد که در هر کاخ هفتاد هزار حجره و در هر حجره پنجاه هزار تخت و بر هر تخت حوریهیى است که برابر هر حوریه هزار خدمتکار ایستادهاند که روسرى هر یک از ایشان بهتر از دنیا و هر چه در آن است مىباشد. و خداوند روز پنجم، در جنت (جنه الماوى) هزار شهر به شما عطا مىکند که در هر شهر هفتاد هزار سفره گسترده است که بر هر سفره هفتاد هزار کاسه نهاده شده که در هر یک از آن کاسهها شصت هزار نوع خوراکى است که هیچ یک شبیه به دیگرى نیست. روز ششم، در دار السلام یک صد هزار شهر را به شما عطا مىکند که در هر شهر یک صد هزار خانه است و در هر خانه، صد هزار حجره و در هر حجره، یک صد هزار تخت زرین است که طول هر یک هزار ذراع است و بر هر سریر همسرى از حور العین است که بر آن سى هزار زلف بافته با در و یاقوت است که هر یک از آن زلفها را صد کنیزک بر دوش مىکشند. روز هفتم، در بهشت نعیم خداوند پاداش چهل هزار شهید و چهل هزار صدیق را براى شما مقرر مىفرماید. روز هشتم، به شما پاداش شصت هزار عابد و شصت هزار زاهد را ارزانى مىدارد، و روز نهم، پاداشى را که به هزار عالم و هزار معتکف و هزار جنگجو عنایت مىکند براى شما مقرر مىدارد. و روز دهم، خداوند هفتاد هزار حاجت شما را بر مىآورد و خورشید و ماه و ستارگان و جنبندگان و پرندگان و درندگان و همه سنگها و کلوخها و هر چیز خشک و تر و همه ماهیان در دریاها و همه برگها بر درختان براى شما استغفار مىکنند. روز یازدهم، خداوند براى شما پاداش چهار حج و چهار عمره مقرر مىدارد که هر یک از حجها را همراه پیامبرى از پیامبران و هر عمره را همراه صدیق یا شهیدى گزارده باشید. روز دوازدهم، خداوند متعال خطاهاى شما را به حسنات مبدل مىفرماید و پاداش حسنات شما را دو چندان مىکند و در قبال انجام هر کار پسندیده یک میلیون حسنه براى شما مقرر مىفرماید. روز سیزدهم براى شما پاداشى معادل عبادت مردم مکه و مدینه مىنویسد و خداوند به شمار همه سنگ و کلوخى که میان مکه و مدینه است به شما حق شفاعت عنایت مىکند. روز چهاردهم، آن چنان است که گویى شما با آدم و نوح و پس از آن دو با ابراهیم و موسى و پس از ایشان با سلیمان و داود علیهم السلام ملاقات کردهاید و پاداش شما چنان است که با هر پیامبر دویست سال خدا را عبادت کرده باشید. روز پانزدهم، خداوند حوائج دنیا و آخرت شما را برمىآورد و پاداشى که به ایوب (علیه السّلام) عنایت کرده است به شما ارزانى مىدارد و دعاى شما را مستجاب مىفرماید و فرشتگان حامل عرش براى شما طلب آمرزش مىکنند و خداى در روز قیامت به شما چهل نور عنایت مىکند، ده نور از جانب چپ و ده نور پشت سر شما خواهد بود. روز شانزدهم به شما این عنایت را مبذول مىدارد که چون از گور خویش بیرون مىآیید شصت جامه به شما داده مىشود که بپوشید و ابرى بر سر شما سایه خواهد انداخت تا از گرماى آن روز در امان باشید.
روز هفدهم که فرا مىرسد، خداى عز و جل مىفرماید من آنان و پدران ایشان را آمرزیدم و سختىهاى روز قیامت را از ایشان برداشتم. روز هیجدهم، خداوند متعال به جبریل و میکائیل و اسرافیل و فرشتگان حامل عرش و کرسى و کروبیان فرمان مىدهد تا سال آینده براى امت محمد (صلّى الله علیه و آله) استغفار کنند و روز قیامت پاداش شرکتکنندگان در جنگ بدر را به شما عنایت مىفرماید. و چون روز نوزدهم فرا رسد هیچ فرشتهیى در آسمان و زمین باقى نمىماند مگر اینکه از خداوند اجازه مىگیرد که همه روز به زیارت گورهاى شما بیاید و با هر فرشته هدیهیى و آشامیدنىیى است و چون بیست روز کامل شود، خداوند هفتاد هزار فرشته را مىگمارد که شما را از شر هر شیطان رانده شده حفظ کنند و خداوند در قبال هر روزى که روزه گرفتهاید براى شما پاداش روزه صد ساله مىنویسد و میان شما و دوزخ خندقى قرار مىدهد و پاداش کسانى که تورات و انجیل و زبور و فرقان خواندهاند براى شما مقرر مىفرماید و به شمار پرهاى جبریل (علیه السّلام) عبادت سالیانه بر شما مىنویسد و پاداش آنان را که بر گرد عرش و کرسى تسبیح مىکنند براى شما منظور مىفرماید و در قبال هر آیه که در قرآن است براى شما هزار حوریه را به همسرى در مىآورد. روز بیست و یکم خداى گور را بر شما به اندازه هزار فرسنگ گشاده مىکند و ظلمت و وحشت را از شما بر مىدارد و گورهاى شما را همچون گور شهیدان قرار مىدهد و چهرههاى شما را در زیبایى چون چهره یوسف پسر یعقوب (علیه السّلام) مىکند. روز بیست و دوم، خداوند فرشته مرگ را به حضور شما مىفرستد. همان گونه که به حضور پیامبران او را گسیل مىدارد و بیم سؤال منکر و نکیر از شما برداشته مىشود و اندوه این جهان و آن جهان را از شما مرتفع مىفرماید. روز بیست و سوم، از صراط همراه پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان مىگذرید و چنان پاداشى به شما داده مىشود که گویى همه یتیمان امت مرا سیر کرده و بر همه برهنگان امت من جامه پوشاندهاید. روز بیست و چهارم از دنیا بیرون نخواهید رفت مگر اینکه هر یک از شما جایگاه خویش را در بهشت خواهد دید و به هر یک از شما پاداش هزار بیمار و هزار غریب که در راه فرمانبردارى از خدا از دیار خویش بیرون آمده باشند و پاداش آزاد کردن هزار بنده از نسل اسماعیل (علیه السّلام) عنایت مىفرماید. روز بیست و پنجم، خداوند براى شما زیر عرش، هزار قبه سبز که بر سر هر یک خیمهیى از نور است بنا مىکند و خداوند تبارک و تعالى مىفرماید: اى امت احمد! من پروردگار شمایم و شما بندگان و کنیزکان منید. در سایه عرش من، در این قبهها سایه بگیرید و گوارا بخورید و بیاشامید و نه بیمى بر شماست و نه اندوهگین باشید. اى امت محمد! سوگند به عزت و جلال خودم شما را به بهشت مىفرستم، آنچنان که همگان شگفت کنند و به هر یک از شما هزار تاج نور مىبخشم و هر یک از شما را بر ناقهیى که از نور آفریده شده است سوار مىکنم که لگام آن هم از نور است و در آن لگام هزار حلقه زرین است و کنار هر حلقه، فرشتهیى بر پاست که عمودى از نور در دست اوست و بدون حساب وارد بهشت مىشود. روز بیست و ششم، خداوند با رحمت به شما مىنگرد و همه گناهان شما جز خون و اموال را مىبخشد و خانههاى شما را هر روز هفتاد بار از غیبت و دروغ و بهتان پاک مىفرماید، چون روز بیست و هفتم فرا مىرسد، پاداش شما چنان است که گویى هر زن و مرد مؤمنى را یارى دادهاید و هفتاد هزار برهنه را جامه پوشاندهاید و هزار جنگجوى در راه خدا را یارى دادهاید و تمام کتابهایى را که بر پیامبران خود فرو فرستاده است خواندهاید. روز بیست و هشتم، خداوند براى شما در بهشت خلد صد هزار شهر نور قرار مىدهد و در جنه الماوى هزار کاخ سیمین براى شما مىدهد و در بهشت نعیم صد هزار خانه که از عنبر رخشان است مىبخشد و در بهشت فردوس صد هزار شهر که در هر یک هزار حجره است به شما ارزانى مىفرماید و در بهشت خلد (جلال) صد هزار منبر از مشک عنایت مىکند که در داخل هر منبر، هزار حجره از زعفران است و در هر حجره، هزار تخت از یاقوت و مروارید است و بر هر تختى حوریهیى است. چون روز بیست و نهم فرا رسد، خداوند هزار هزار محله را به شما مخصوص مىدارد که درون هر یک قبهیى سپید است و در هر قبه تختى از کافور سپید است و بر هر تخت، هزار بستر از سندس سبز است و بر هر بستر، حوریهیى است که هفتاد هزار حله بر تن دارد و بر سرش هشتاد هزار زلف که هر یک آراسته به مروارید و یاقوت است. و چون سى روز کامل شود، خداوند براى شما در قبال هر روز که گذشته است پاداش هزار شهید و هزار صدیق و عبادت پنجاه ساله مقرر مىدارد و در قبال هر روز روزه، پاداش دو هزار روز مىنویسد و براى شما به شمار تمام رستنىها که از آب رود نیل رسته است، درجه مقرر مىفرماید و براى شما، برات آزادى از دوزخ و گذشتن از پل صراط و امان از عذاب نوشته مىشود. و بهشت را درى است که نامش ریان (سیراب) است و تا روز رستاخیز گشوده نمىشود. در قیامت، براى مردان و زنان روزه گیر که از امت محمد (صلّى الله علیه و آله) باشند گشوده مىشود و رضوان گنجور بهشت ندا مىدهد که اى امت محمد! از این در بسوى بهشت درآیید و امت من از این در به بهشت در مىآیند، و هر کس که در ماه رمضان آمرزیده نشود پس در کدام ماه باید آمرزیده شود و لا حول و لا قوه الا باللَّه العلى العظیم[۱۶].
امیر المؤمنین على (علیه السّلام) فرموده است، پیامبر (صلّى الله علیه و آله) روزى براى ما خطبه خواندند و چنین فرمودند:
اى مردم! همانا ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت روى به شما آورده است، ماهى که در پیشگاه خداوند بهترین ماههاست و روزها و شبهاى آن بهترین روزها و شبهاست و ساعات آن برترین ساعتهاست. در این ماه شما به میهمانى خدا فرا خوانده شدهاید و از اهل کرامت قرار داده شدهاید. نفسهاى شما در آن، ستایش و خوابیدن شما، عبادت است. عمل شما در آن ماه پذیرفته و دعاى شما برآورده است.
با نیتهاى راست و دلهاى پاک از پروردگار خود بخواهید تا شما را به روزه گرفتن آن ماه و تلاوت کتابش موفق بدارد. همانا بدبخت کسى است که در این ماه بزرگ از بخشش خداوند محروم گردد. با تشنگى و گرسنگى خود از تشنگى و گرسنگى روز قیامت یاد کنید. بر درویشان و بینوایان خود ببخشید و مال ارزانى دارید. بزرگان خود را گرامى بدارید و بر کودکان خود مهر ورزید و پیوند خویشاوندانتان را رعایت کنید و زبانهاى خویش را نگهدارید و چشم و گوش از آنچه نگریستن و شنیدن آن نارواست فرو بندید. بر یتیمان مردم محبت کنید تا بر یتیمان شما محبت شود. از گناهان خود به سوى خدا توبه کنید و به هنگام نمازهایتان دستهاى نیاز خود را به سوى او برآورید که آن ساعات بهترین ساعتهاست. خداوند در آن ساعت به چشم رضا و مرحمت بر بندگان خود مىنگرد و چون نیازى از او مىخواهند برآورده مىفرماید و چون او را ندا دهند پاسخ ایشان را مىدهد و هر چه در آن هنگام از او مسألت دارند بر ایشان مىبخشد. اى مردم! همانا که در گرو کردارهاى خود هستید با آمرزش خواهى آن بند را از خود بگسلید. پشتهاى شما از بار گناهانتان سنگین است، با سجدههاى طولانى خود از سنگینى آن بکاهید. و بدانید که پروردگار که یادش بلند مرتبه است به عزت خود سوگند خورده است که نمازگزاران و سجدهکنندگان را عذاب نکند و روز رستاخیز آنان را نترساند و به دوزخ در نیاورد. اى مردم! هر کس از شما در این ماه روزه دار مؤمنى را افطار دهد در پیشگاه خداوند پاداش آزاد کردن بردهیى براى او خواهد بود و موجب آمرزش گناهان گذشتهاش مىشود. گفته شد: اى رسول خدا! همه ما بر این کار توانا نیستیم. فرمود: از آتش خود را نگهدارید، هر چند با افطار دادن نیم خرمایى. از آتش خود را نگهدارید، هر چند با افطار دادن یک جرعه آب باشد.
اى مردم! هر کس در این ماه خلق خود را نیکو کند، در آن روز که پاها بر صراط مىلغزند به آسانى از آن مىگذرد و هر کس در این ماه از زحمت خدمتگزاران و بردگان خویش بکاهد، خداوند حسابش را بر او سبک مىکند و هر کس در این ماه شر خود را باز دارد، خداوند خشم خود را روز دیدار از او باز مىدارد و هر کس یتیمى را گرامى بدارد، خدایش به هنگام دیدار گرامى مىدارد و هر کس پیوند خویشاوندى رعایت کند، خدایش روز دیدار، با رحمت خویش او را رعایت مىفرماید و هر کس پیوند خویشاوندى را قطع کند، خدایش روز دیدار رحمت خود را از او باز مىدارد.
و هر کس در این ماه نمازى مستحبى گزارد، خداوند براى او آزادى از دوزخ را مقرر مىفرماید و هر کس در این ماه فریضهیى بگزارد، خداوند پاداش هفتاد فریضه که در ماههاى دیگر انجام شده باشد به او عنایت مىکند و هر کس در آن ماه بر من درود فراوان بفرستد، خداى میزان و ترازوى او را در آن روز که ترازوها سبک است، سنگین مىفرماید و هر کس یک آیه قرآن در این ماه بخواند براى او پاداشى همچون ختم یک قرآن در ماههاى دیگر است. اى مردم! همانا درهاى بهشت در این ماه گشاده است و از خداى خویش مسألت کنید که آنها را بر شما نبندد. شیطانها در این ماه به زنجیر کشیده شدهاند، از خداى خود بخواهید که آنان را بر شما چیره نفرماید.
امیر المؤمنین على (علیه السّلام) مىگوید: برخاستم و گفتم: اى رسول خدا! برترین کارها در این ماه چیست؟ فرمودند: پارسایى و خوددارى از ارتکاب محرمات و گریستند.
گفتم: اى رسول خدا! چه چیز موجب گریستن شماست؟ فرمودند: اى على بر آنچه در این ماه بر سر تو مىآید و ریختن خون تو را حلال مىشمرند مىگریم. گویى تو را مىبینم که در حال نماز گزاردن براى خداى خود هستى که بدبختترین گذشتگان و آیندگان و همتاى آن کس که ناقه ثمود را پى کرد ضربتى بر فرق سرت مىزند و از خون آن ریش تو خضاب مىشود. امیر المؤمنین مىگوید، گفتم: اى رسول خدا! آیا در آن حال دین من سالم است؟ فرمودند: آرى، در سلامت دین خواهى بود. آنگاه فرمودند:
اى على هر کس تو را بکشد، من را کشته است و هر کس تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است و هر کس به تو دشنام دهد مرا دشنام داده است که تو از منى و همچون خود منى. روح تو از روح من و سرشت تو از سرشت من است. خداوند متعال من و تو را آفرید و برگزید. مرا براى نبوت انتخاب فرمود و تو را براى امامت
و هر کس منکر امامت تو باشد پیامبرى مرا انکار کرده است. اى على! تو وصى من و پدر فرزندان من و همسر دختر منى و در زندگى و پس از مرگ من، خلیفه من بر امتم هستى. فرمان تو، فرمان من است و نهى تو، نهى من است. به کسى که مرا به حق مبعوث فرموده است، سوگند مىخورم و به حق آن کس که مرا بهترین آفریدگان قرار داده است سوگند یاد مىکنم که تو حجت و امین خداوند بر خلق خدا و راز خدایى و خلیفه خدا بر بندگان اویى[۱۷].
پیامبر (صلّى الله علیه و آله) فرمودهاند: همانا بهشت در هر سال براى فرا رسیدن ماه رمضان زیور و آراسته مىشود و چون شب اول ماه فرا مىرسد، نسیمى از زیر عرش مىوزد که به آن متنزه مىگویند و موجب مىشود برگهاى درختان و حلقههاى آویخته بر درها به اهتزاز در مىآید و صداى بسیار دلانگیزى شنیده مىشود که هیچ کس چنان آوایى نشنیده است. حوران بهشتى خود را آرایش مىکنند و کنار کنگرههاى بهشت و غرفههاى آن مىایستند و ندا مىدهند: آیا کسى هست که با اعمال صالح خود، ما را از خداوند خواستگارى کند و خداوند ما را به ازدواج او درآورد؟ و سپس از گنجور بهشت مىپرسند: امشب چه خبر است؟ و چه شبى است؟ سروشهایى به آنان پاسخ مىدهند که اى نیکان پسندیده خصلت، امشب، شب اول رمضان است که در آن درهاى بهشت براى روزه داران امت محمد (صلّى الله علیه و آله) گشوده مىشود. گوید، در این هنگام خداوند متعال مىفرماید: اى رضوان! درهاى بهشت را بگشاى و اى مالک دوزخ! درهاى دوزخ را بر روزه داران از امت محمد (صلّى الله علیه و آله) ببند. اى جبریل! به زمین برو و شیطانهاى سرکش را فرو گیر و آنان را در بند و زنجیر بکش و سپس در دریاهاى ژرف بینداز تا روزه امت حبیب من محمد (صلّى الله علیه و آله) را تباه نکنند[۱۸].
گوید و خداوند متعال در هر شب از ماه رمضان سه بار مىفرماید: آیا پرسندهیى هست که به او عطا کنم؟ آیا توبهکنندهاى هست که توبهاش را بپذیرم؟ آیا آمرزش خواهى هست که گناهش را بیامرزم؟ چه کسى به ثروتمندى که هیچ گاه نیازمند و تهیدست نیست و همواره وفادار است و ستمکار نیست وام مىدهد؟
و فرموده است: خداوند متعال را در هر روز ماه رمضان، هنگام افطار یک میلیون آزاد شده از آتش جهنم است و چون شبانروز جمعه فرا مىرسد، در هر ساعت از آن یک میلیون نفر را مىآمرزد و از آتش دوزخ رها مىسازد و همه آنان سزاوار آتش و جهنم بودهاند و آخرین روز ماه رمضان به شمار همه کسانى که از آغاز تا پایان ماه آمرزیده و از آتش آزاد فرموده است، آزاد مىفرماید و چون شب قدر فرا مىرسد، خداوند به جبریل (علیه السّلام) فرمان مىدهد همراه گروهى از فرشتگان به زمین فرو آیند. همراه جبریل، پرچمى سبز است که آن را پشت کعبه (بر بام کعبه) نصب مىکند. جبریل را ششصد بال است که از آن میان دو بال را جز در شب قدر نمىگشاید. و در شب قدر آن را مىگشاید که خاور و باختر را در بر مىگیرد و جبریل و فرشتگان در آن شب، میان امت محمد (صلّى الله علیه و آله) شب زنده دارى مىکنند و با هر نمازگزار و نشستهیى که به یاد خدا باشند مصافحه مىکنند و بر دعاهاى ایشان آمین مىگویند تا هنگامى که سپیده دم بدمد و چون سپیده بدمد، جبریل بانگ برمىدارد و خطاب به فرشتگان فرمان کوچ مىدهد، فرشتگان به جبریل مىگویند: خداوند متعال در مورد حوائج امت محمد (صلّى الله علیه و آله) چه مىفرماید؟ مىگوید: خداوند متعال امشب بر این امت نظر افکند و گناهان ایشان غیر از چهار گروه را عفو فرمود.
پیامبر (صلّى الله علیه و آله) مىفرمودهاند: آن چهار گروه میگساران و عاق پدر و مادر و قطعکننده رحم و کسى است که دشمنى ورزد، و چون شب عید فطر فرا مىرسد، آن شب را شب جایزه مىنامند.
بامداد عید فطر، خداوند فرشتگان را به همه سرزمینها مىفرستد. آنان به زمین فرود مىآیند و بر دهانه کوچهها و راهها مىایستند و با صدایى که آن را همه آفریدههاى خدا جز جن و آدمیان مىشنوند، مىگویند: اى امت محمد! براى نماز گزاردن به پیشگاه خداوند کریم بروید که از گناهان بزرگ عفو مىکند و پاداشهاى گران عنایت مىفرماید و چون در محل نماز عید حاضر مىشوند، خداوند متعال به فرشتگان مىفرماید: اى فرشتگان من! مزد کارگر چون کار خود را انجام مىدهد چگونه است؟ آنان عرضه مىدارند:
پروردگارا! باید مزدش کامل پرداخت شود. خداوند مىفرماید: شما را گواه مىگیرم که من پاداش روزه رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم. و خداوند خطاب به بندگان خویش مىفرماید: اى بندگان من! هر چه مىخواهید از من بخواهید که سوگند به عزت و جلال خودم که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا و آخرت خود بخواهید عطا مىکنم و سوگند به عزت خودم تا آنگاه که مراقب باشید، اسرار شما را پوشیده مىدارم و شما را در پناه مىگیرم و رسوا نمىکنم. باز گردید که آمرزیده شدید. همانا مرا خشنود کردید و من از شما خشنود شدم. فرشتگان شاد مىشوند و از اینکه خداوند در روز عید فطر، چنین نعمتها به بندگان خود در این امت ارزانى فرموده است چهرهشان رخشان مىگردد و مژده مىدهند[۱۹].
پی نوشت:
[۱] . این روایت با تفاوت اندکى در روایت دوم در صفحات ۷۱ و ۸۰ کتاب فضائل الاشهر الثلاثه شیخ صدوق( رضی الله عنه)، چاپ دانشمند محترم آقاى غلامرضا عرفانیان، نجف، ۱۳۹۶ ق، آمده است. ایشان مآخذ این روایات را از کتابهاى دیگر هم نشان دادهاند. م.
[۲] . این روایت با تفاوت اندکى در روایت دوم در صفحات ۷۱ و ۸۰ کتاب فضائل الاشهر الثلاثه شیخ صدوق( رضی الله عنه)، چاپ دانشمند محترم آقاى غلامرضا عرفانیان، نجف، ۱۳۹۶ ق، آمده است. ایشان مآخذ این روایات را از کتابهاى دیگر هم نشان دادهاند. م.
[۳] . با ذکر سلسله اسناد در صفحه ۳۳ امالى صدوق و به نقل از آن در بحار الانوار، ص ۳۶۱، ج ۹۶، چاپ جدید، آمده است. م.
[۴] . با ذکر سلسله اسناد در صفحه ۳۳ امالى صدوق و به نقل از آن در بحار الانوار، ص ۳۶۱، ج ۹۶، چاپ جدید، آمده است. م.
[۵] . هر دو در امالى صدوق و ثواب الاعمال و امالى شیخ طوسى و به نقل از آنها در صفحات ۳۶۲ و ۳۱۳ همان جلد بحار الانوار آمده است. م.
[۶] . ثواب الاعمال صدوق( رضی الله عنه)، ص ۹۰، چاپ آقاى على اکبر غفارى، و تهذیب، شیخ طوسى، ص ۴۰۶، ج ۱٫ م.
[۷] . معانى الاخبار، صدوق، ص ۲۲۸ و بحار الانوار، ص ۳۸۶، ج ۹۶٫ م.
[۸] . به نقل از صفحه ۳۷ امالى صدوق در صفحه ۳۷۹ همان جلد بحار الانوار آمده است. م.
[۹] . به نقل از خصال و امالى و علل الشرائع صدوق( رضی الله عنه)، در صفحه ۳۶۹ همان جلد بحار الانوار آمده است. م.
[۱۰] . با نقل سلسله اسناد در صفحه ۱۳۲ فضائل الاشهر الثلاثه شیخ صدوق آمده است. م.
[۱۱] . فضائل الاشهر الثلاثه، صدوق، ص ۱۱۳٫ م.
[۱۲] . در اصول کافى، ص ۴۲۳، ج ۴، همراه با ترجمه آقاى دکتر جواد مصطفوى آمده است. م.
[۱۳] . در صفحات ۳۱۰ تا ۳۱۳ جلد ۹۶ بحار الانوار، از منابع مختلف آمده است. م.
[۱۴] . در صفحه ۳۱۵ همان جلد بحار الانوار، به نقل از مکارم الاخلاق طبرسى آمده است. م.
[۱۵] . محاسن برقى، ص ۳۹۶٫ م.
[۱۶] . با ذکر سلسله اسنادى که در خور اهمیت نیست، در صفحات ۹۳ تا ۹۶ کتاب ثواب الاعمال شیخ صدوق( رضی الله عنه)، چاپ استاد محترم آقاى على اکبر غفارى، تهران ۱۳۹۱ ق. آمده است. در امالى و فضائل الاشهر الثلاثه هم نقل شده است. م.
[۱۷] . از قول چهار تن با ذکر سلسله اسناد از حضرت رضا( علیه السّلام) و بعد با سلسله الذهب از حضرت امیر المؤمنین، در صفحات ۲۹۵ تا ۲۹۷ عیون اخبار الرضاى صدوق، چاپ ۱۳۷۷ ق. آمده است. م.
[۱۸] . فضائل الاشهر الثلاثه، صدوق، ص ۱۲۶، چاپ نجف، ۱۳۹۶ ق. م.
[۱۹] . ضمن مجلس بیست و هفتم امالى شیخ مفید، ص ۱۳۴، چاپ نجف، بدون تاریخ، آمده است. م.