دعا از فضیلت ارزشمندی برخوردار است. خداوند فرموده است: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي»؛[1] یعنی و هرگاه بندگانم از تو درباره من سؤال كنند( بگو) من نزديكم دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا مى خواند پاسخ مى گويم پس آنها بايد دعوت مرا بپذيرند. و نيز فرموده است: «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»؛[2] پروردگارت را از روى تضرع و در پنهانى بخوانيد، او متجاوزان را دوست نمى دارد. و نيز: «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى»؛[3] بگو« اللّه» را بخوانيد يا« رحمان» را هر كدام را بخوانيد( ذات پاكش يكى است) براى او نامهاى نيكو است. همچنین خداوند فرموده است: «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ»؛[4] پروردگار شما گفته است مرا بخوانيد تا( دعاى) شما را اجابت كنم، كسانى كه از عبادت من تكبّر مى ورزند بزودى با ذلّت وارد دوزخ مىشوند.
نعمان بن بشير از پيامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم روايت كرده كه فرموده است: «دعا عبادت است سپس آيه: ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ را قرائت كرد.»[5] و نيز فرموده است: «دعا مغز عبادت است.»[6]
و نيز: «بنده در دعايش يكى از سه چيز را به دست مى آورد، يا گناهى از او آمرزيده مىشود. يا خيرى در حال به او مىرسد و يا خيرى براى او ذخيره مى گردد.»[7] و نيز: «از خداوند و فضل او بخواهيد، چه خدا دوست دارد كه از او بخواهند، و بهترين عبادت انتظار فرج است.»[8] مىگويم: از طريق خاصّه (شيعه) كافى به سند حسن از ابى جعفر امام باقر علیه السلام روايت كرده است: «خداوند مىفرمايد: إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ، مراد از آن دعاست. و دعا بهترين عبادت است. عرض كردم: إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ. فرمود: أوّاه بسيار دعاكننده است.»[9] و نيز به سند موثّق روايت شده كه از آن حضرت پرسيدند كدام عبادت افضل است؟ فرمود: «هيچ چيزى نزد خدا افضل از آن نيست كه از او بخواهند و از آنچه نزد اوست درخواست كنند و مبغوضترين مردم نزد خداوند كسى است كه از بندگى او تكبّر ورزد و از آنچه نزد اوست نخواهد.»[10] كافى به سند صحيح از ابى عبد اللّه علیه السلام روايت كرده كه فرموده است: «بر شما باد به دعا زيرا هيچ چيزى مانند آن شما را به خداوند نزديك نمىكند. هيچ حاجت كوچكى را به خاطر كوچكى آن رها نكنيد، و براى آن به درگاه خدا دعا كنيد، زيرا آن كس كه حاجات كوچك به دست اوست همان است كه حاجات بزرگ در اختيار اوست.»[11] و نيز به سند صحيح از ميسر بن عبد العزيز نقل كردهاند كه گفته است: «امام صادق علیه السلام به من فرمود: اى ميسر دعا كن و مگو كه كار گذشته است (و آنچه مقدّر شده همان مىشود) همانا نزد خداى عزّ و جلّ منزلت و مقامى است كه جز به درخواست و مسألت بدان نتوان رسيد، و اگر بندهاى دهانش را ببندد و درخواست نكند چيزى به او داده نخواهد شد. پس درخواست كن تا به تو داده شود. اى ميسر هيچ درى نيست كه كوبيده شود جز اين كه اميد آن است كه به روى كوبنده باز شود.»[12] و نيز فرموده است: «هر كس از فضل خداوند درخواست نكند نيازمند مى شود.»[13] و نيز از آن حضرت روايت شده: «امير مؤمنان علیه السلام فرموده است: محبوبترين اعمال در زمين نزد خداوند دعاست، و بهترين عبادت عفاف و پرهيزگارى است، فرمود: امير مؤمنان علیه السلام مردى بود كه بسيار دعا مىكرد.»[14] و نيز از آن حضرت نقل شده است: «پيامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده: دعا سلاح مؤمن، ستون دين و نور آسمانها و زمين است.»[15] و به همين سند از امام صادق علیه السلام روايت شده كه امير مؤمنان علیه السلام فرموده است: «دعا كليد نجات و وسيله رستگارى است. بهترين دعا آن است كه از سينه اى پاك و دلى پرهيزگار برآيد، و آن سبب نجات در مناجات است و با اخلاص خلاصى حاصل مى شود، و هنگامى كه فزع و بىتابى سخت شود مفزع و پناهگاه خداوند است.»[16] و نيز از آن حضرت روايت شده: «دعا قضاى الهى را كه مبرم و محكم شده برمى گرداند، پس بسيار دعا كن، زيرا آن كليد هر رحمت و پيروزى در هر حاجت است، و به آنچه نزد خداوند متعال است جز به وسيله دعا نمى توان رسيد، هيچ درى بسيار كوبيده نمى شود جز آن كه اميد است باز شود.»[17] و نيز از آن حضرت نقل شده كه امير مؤمنان علیه السلام فرموده است: «دعا سپر مؤمن است، و هرگاه درى را زياد بكوبى آن در به رويت باز مىشود.»[18] و نيز امام صادق علیه السلام فرموده است: «دعا از نيزه آهنين نافذتر است.»[19]
به سند حسن از عمر بن يزيد نقل شده كه گفته است: از ابى الحسن موسى بن جعفر علیه السلام شنيدم كه مى فرمود: «دعا آنچه را مقدّر شده و آنچه را مقدّر نشده برمى گرداند، عرض كردم: مقدّر شده را دانستهام، مقدر نشده كدام است. فرمود: تا اين كه واقع نشود.»[20] در خبر صحيح از ابى ولّاد آمده كه امام موسى بن جعفر علیه السلام فرموده است: «بر شما باد به دعا، زيرا دعا به درگاه خدا و خواستن از او بلايى را كه مقدّر و بدان حكم شده و تنها اجراى آن باقى مانده است دور مىگرداند، از اين رو چون به درگاه خداوند دعا و از او خواسته شود يكباره بلا را برمى گرداند.»[21] در كافى از ابى ولّاد از آن حضرت روايت شده كه فرموده است: «هيچ بلايى بر بنده مؤمن نازل نمى شود كه خداوند به او الهام دعا كند جز اين كه آن بلا بزودى برطرف مى شود؛ و هيچ بلايى بر بنده مؤمن نازل نمى گردد كه از دعا كردن خوددارى كند جز اين كه آن بلا طولانى خواهد بود، پس هرگاه بلا نازل شد بر شماست كه به درگاه خداوند دعا و زارى كنيد.»[22] در خبر حسن از ابى عبد اللّه علیه السلام روايت شده كه فرموده است: «آيا بلاى طولانى از غير طولانى را مى شناسيد؟» عرض كرديم: نه، فرمود: «هرگاه يكى از شما به هنگام بلا ملهم به دعا شد بدانيد آن بلا كوتاه است.»[23] از آن حضرت روايت است: «بر شما باد به دعا كردن، زيرا در دعا شفاى هر دردى است.»[24] و اخبار در فضيلت دعا بيش از آن است كه بشمار آيد.[25]
منبع: راه روشن؛ ترجمه المحجة البيضاء فى تهذيب الإحياء، ج2.
[1] . بقره/ 185.
[2] . اعراف/ 55.
[3] . اسراء/ 110.
[4] .مؤمن/ 63.
[5] . احمد بن حنبل: ترمذى، نسائى، ابو داود و ابن ماجه همگى از نعمان بن بشير، مشكاة المصابيح ص 149.
[6] . ترمذى، ج 12، ص 266 از حديث انس، اين كه دعا داراى چنين منزلتى است بدين سبب است كه حقيقت عبادت خضوع و تذلّل در برابر حقّ تعالى است و اين امر در دعا بطور كامل حاصل است.
[7] . الفردوس ديلمى از حديث انس، المغنى.
[8] . ترمذى، ج 13، ص 77 از حديث ابن مسعود به سند صحيح.
[9] . همان مأخذ، ج 2، ص 466، شماره 1.
[10] . همان مأخذ، ج 2، ص 466، شماره 2.
[11] . همان مأخذ، ج 2، ص 467، شماره 6.
[12] .همان مأخذ، ج 2، ص 466، شماره 3.
[13] . همان مأخذ، ج 2، ص 467، شماره 4 و 8.
[14] . همان مأخذ، ج 2، ص 467، شماره 4 و 8.
[15] . كافى، ج 2، ص 468، شماره 1 و 2.
[16] . كافى، ج 2، ص 468، شماره 1 و 2.
[17] . همان مأخذ، ج 2، ص 470، شماره 7.
[18] . همان مأخذ، ج 2، ص 468، شماره 4.
[19]. همان مأخذ، ج 2، ص 469، شماره 7 و 2.
[20] . همان مأخذ، ج 2، ص 469، شماره 7 و 2.
[21] .همان مأخذ، ج 2، ص 470، شماره 8.
[22] . كافى، ج 2، ص 471، شماره 2 و 1.
[23] . همان مأخذ.
[24] . همان مأخذ، ج 2، ص 470، شماره 1.
[25] فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، راه روشن: ترجمه كتاب المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، ج2، ص393، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى – مشهد مقدس (ايران)، چ 1، 1372 ش.