به عقیده مسیحیان حضرت مسیح (علیه السلام) فدیه و قربانی را که در آیین یهود مرسوم بوده به عمل آورد و تکمیل نمود یعنی در وقتی که خود را برای رفع هر قید و هر مسئولیتی فدیه نمود تا هر کس را که تحت غلامی و بندگی گناه است، آزاد سازد و شرایط این آزادی این بود که شخص گناهکار فادی خود را با تمام دل قبول کند و قلبا به وی ایمان آورد.[۱]

از این‌روی مسیحیان معتقداند که به خاطر گناه آدم معصومیت از بین رفت و صورت خدا که در انسان بود بدشکل و ضعیف شد و انسان بردۀ گناه گشت و بی‌نظمی و مرگ وارد جهان شد؛ تا اینکه خداوند به برکت مسیح این گناه را از دامن بشریت پاک کرد بدین نحو که مسیح فرزند خدا و خود خدا بود، در رحم یکی از ذریه­ های آدم یعنی مریم بتول حلول کرد و از او متولد شد و سپس زجر و اذیتی را بر روی دار تحمل کرد و خود را فدا ساخت تا بندگانش از عقاب آخرت نجات یابند و دچار هلاکت سرمدی نگردند.[۲]

 این مطالب در عهد جدید به ویژه در بیشتر نامه ­های پولس منعکس شده است. مثلا او می ­گوید: «همچنان که به یک خطا حکم شد بر جمیع مردمان برای قصاص، هم چنین به یک عمل صالح بخشش شد بر جمیع مردمان برای عدالت حیات؛ زیرا به همین قسمی که از نافرمانی یک شخص بسیاری گناهکار شدند هم چنین نیز به اطاعت یک شخص بسیاری عادل خواهند گردید».[۳]  او در جای دیگر می‌گوید: «خدا محبت خود را در ما ثابت می‌کند از اینکه هنگامی که ما هنوز گناهکار بودیم مسیح در راه ما مرد پس … الان که به خون او عادل شمرده شدیم به وسیلۀ او از غضب نجات خواهیم یافت … و به وساطت مرگ پسرش با خدا صلح داده شدیم»[۴] در نتیجه از نظر مسیحیان عیسی کفارۀ خطاهای مؤمنین و گروندگان به خودش شد نه تنها گروندگان به خودش بلکه کفاره گناهان همه عالم شد.[۵]

بر مبنای این اعتقاد و این اموزه سوالاتی مطرح می شود که مسیحیان باید به آنها پاسخ بگویند:

با فرض پذیرش اینکه گناه آدم وارد جهان شده و عصمت را از بین برده است، در اناجیل و یا حتی در نامه ­های رسولان از زبان حضرت مسیح (علیه السلام) نقل نشده است که او برای از بین بردن این گناه اصیل آمده و کشته می‌شود، بلکه فقط پیش گویی هایی در رابطه با کشته شدنش در اناجیل به او نسبت داده شده است.[۶] پس مسیحیان با چه دلیلی ملتزم به پذیرش این آموزه شده اند؟

این عقیده با آموزه‌های دیگر عهد جدید منافات دارد زیرا در اناجیل و قسمت­ های دیگر عهد جدید وجود گناه حتی در میان پیروان مسیح مسلم گرفته شده و مسیحیان برای بخشش گناهان در آینده و حال، روش دعا کردن را می‌آموخته و زمانی که یکی از شاگردان به وی گفت: «خداوندا دعا کردن را به ما تعلیم نما … بدیشان گفت هرگاه دعا کنید گویید: … نان کفاف ما را به روز به ما بده وگناهان ما را ببخش؛ زیرا ما نیز هر قرض ­دار خود را می‌بخشیم و ما را در آزمایش میاور بلکه ما را از شریر رهایی ده».[۷] مسیحیان چه پاسخی در حل این معضل می توانند ارائه دهند؟

هیچ رابطۀ منطقی، علمی وشرعی بین قربانی شدن حضرت مسیح (علیه السلام) وبخشیده شدن گناهان بشر وجود ندارد؛ از این‌رو با هیچ معیاری قابل پذیرش نیست پس چه جوابی برای این اشکال وجود دارد؟

به فرض اینکه حضرت مسیح برای نجات بشر از گناه خلق شده و یا خداوند پسرش را به شکل انسان در آورده، چرا این کار را بی‌درنک بعد از تحقق گناه توسط آدم (علیه السلام) انجام نداد تا نوع بشر از همان ابتداء از گناه پاک می‌شد و دنیا به گناه ذاتی آلوده نمی‌گردید. با توجه به اینکه این کار برای خدا ممکن بوده، تاخیر در این امر در برابر انسان­ هایی که قبل از کشته شدن مسیح (علیه السلام) تا زمان آدم (علیه السلام) می ­زیسته‌اند، ظلم صریح به حساب می‌آید که قطعا خداوند حکیم و دانا مبرای از این بازی­ های ظالمانه است.

پی نوشتها

[۱]. جیمز هاکس، قاموس کتاب مقدس، ترجمه: جیمز هاکس، ص۶۴۵-۶۴۶؛ و ر.ک: سفر تثنیه، ۸: ۷ و  ۵: ۱۳؛ رساله پولس به تیطس، ۱۴: ۲و عبرانیان، ۱۵: ۹؛ انجیل متی، ۲۸: ۲۰؛ مرقس، ۴۵: ۱۰؛ غلاطیان، ۵: ۴؛ افسسیان، ۵: ۱۶؛ سفر خروج، ۱۳: ۱۳-۲۰؛ سفر اعداد،۳۰: ۳۱-۳۵.

[۲]. محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۳ص۲۹۱-۲۹۲.

[۳]. نامه پولس به رومیان، ۵: ۱۸- ۱۹.

[۴]. نامه پولس به رومیان، ۵: ۸-۱۰.

[۵]. رساله اول یوحنا، ۲: ۱-۳.

[۶]. رک: متی، ۱۶: ۲۱ و ۲۰: ۱۷-۱۹؛ مرقس، ۱۸: ۳۱ به بعد.

[۷]. لوقا ۱۱: ۱-۲.

نویسنده: حمیدالله رفیعی