منش و روش اطرافیان به خصوص والدیـن، حال و هواى محیط و ارزشها و ضد ارزشهایی که کـودک در اطراف خـود میبیند، مانند برگههایی از کتاب زنـدگانـى است که او با آن آشنا میشود و از آن الگـو میپذیرد، تا مانند آن را انجام دهد. به تعبیرى اولیـن مدرسه و محل تربیت کودک دامـن مادر و آغوش پدر است. ذهـن کـودک از تمام گفتهها و رفتارهاى والدیـن و اطرافیان تصویر برمىدارد و دیدهها و شنیدههای دوران کـودکى برنامه زندگانى فرداى او خـواهد بـود.
گاهـى طفل از دیدن یک کار درست یا نادرست، یا از شنیدن یک سخـن روا یا ناروا متأثر میگردد و در روانـش ریشه میدواند و آن را تا پایان عمر فراموش نمیکند؛ طوری که نتایج خـوب و بد آن در تمام طـول زندگى به گونههای مختلف آشکار میشود و گاه آن رفتار و کردار مسیر زندگى او را عوض میکند! لذا امام خمینی(رحمه الله) خطاب به والدین و مربیان میفرمایند: «شمـاها در تحصیل کـوشـش کنیـد که بـراى فضایل اخلاقـى، فضـایل اعمالـى مجهز شـویـد. شما براى آتیه مملکت ما جـوانان نیرومنـد تربیت کنید. دامان شما مدرسهای است که در آن بایـد جـوانان بزرگ تـربیت بشـود. شما فضـایل تحصیل کنیـد تـا کـودکان شما در دامانتان به فضیلت برسند».
اهمیت نقش والدین در تربیت فرزند
نقش پدر برای کودک، زندگی حال و آینده وی بسیار مهم است؛ او دارای تأثیرات وراثتی و محیطی سرنوشت ساز برای کودک میباشد. رفتارش الگو است و گفتارش سند است، غرور او کارساز است، جرأت او اطمینان بخش است، هیبت و وقارش سازنده است. زندگی و وجودش مایه گرمی و نشاط کانون خانواده میباشد. طرز برخوردها، کیفیت اعمال انضباط، شیوه محبت یا خشونت، تزلزل یا قاطعیت در رفتار اقتدار و سندیت او برای کودک درس آموز و سازنده است. شرافت او در کودک مۆثر میباشد، به همان میزان که سلامت او مۆثر است.
همچنین مادر بارزترین منشاء آسایش و مهر و عالیترین منبع سعادت خانوادگی است. حضـرت امام خمینی(ره) دامان مادران را مدرسهای میدانند که باید در آن جـوانان بزرگ تربیت شـونـد؛ و بر حضـور شخصـى زن در خانه براى اعمال تربیت صحیح تاکید دارند و با همه اهتمامـى که به این قضیه دارنـد، مخـالف حضـور اجتماعى مادران نیستنـد؛ امـا اصـرار دارنـد فـرزنـدان در دامان مـادران خـود تـربیت شـونـد.
اثرگذارى برخـوردها و رفتارهاى مادر، در انتقال فرهنگـى صحیح و شایسته به کودک شایان توجه است. کامرانی در خانواده، امنیت و آرامش در آن و نیز احساس قدرت و استقلال کودکان بستگی به وجود مادر دارد. کودک بیش از هرکس با مادر تماس دارد، مفاهیم مذهبی و اخلاقی را از وی میگیرد، او را نمونه و شاهد خود در رفتار قرار میدهد. به همین اساس پرورش مذهب و اخلاق از وظایف اولیه مادر است.
وراثت
از مهمترین عاملهای تربیت وراثت میباشد. از این رو اسلام بـر مراقبتهای ویژه قبل از تـولد کـودک تأکید فراوانى داشته است. زن و مردى که همشأن باشند و دارای تفاهـم اخلاقـى باشنـد، میتوانند در محیطـى بهتـر و آمادهتر به پـرورش انسـان بپـردازند.
اسلام، دین انسانپرور است؛ از دستـورهاى ایـن دین آسمانـى درباره وظایف والدیـن قبل از ازدواج، انتخاب همسـر، اخلاق همسـران و خانـواده آنها نکاتی بیان شده است و داراى دستـور و برنامه میباشد. تمام اینها مبین ایـن امر مهم است که شالوده شخصیت کودک قبل از به وجود آمدن بنـا میشود. همچنین امـام خمینی(ره) به اصل وراثت تـوجه داشته و میفرمایند: «اگر پدر و مادر یکى از طرفشان مثلاً اخلاقـش فاسد باشد، اعمالـش اعمال غیر انسانى باشد، ایـن بچههایی که پیدا میشود به واسطه وراثتـى که هست، اینها همه بر او تأثیر دارنـد».
محیط
از مهمترین عوامل مۆثر بر تربیت، محیطی است که فرد در آنجا پرورش پیدا میکند. اگر افراد ساکن در محیطها و جوامع مختلف، مورد بررسی قرار گیرند، خواهید دید که ساکنان یک محیط، دارای روحیات همسانی هستند. در محیطی که اکثر افراد، لاابالی و ناباب باشند، فردی هم که در آن محیط ساکن میشود از آنان اثر پذیرفته و به رنگ جماعت درمیآید. اسلام افراد را از سکونت در چنین محیط هایی نهی نموده و حتی دستور میدهد اگر در چنین محیطهایی زندگی میکنند از آنجا هجرت کنند. در قیامت عدهای از گنهکاران برای توجیه اعمال خود، محیط ناسالم را بهانه قرار داده و میگویند: «ما در محیطی آلوده زندگی میکردیم و به ناچار به رنگ آنها درآمدیم». در جواب آنان گفته میشود: «آیا زمین خداوند وسیع نبود که در آن هجرت کنید؟»
خوراک پدر و مادر
مال حلال یا حـرام نیز تأثیر مستقیمـى در شکل گیـرى و رشـد شخصیت کـودک دارد. چنانچه لقمه، در نسل آدمی تأثیر میگذارد: «کَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّهِ؛ مال حرام در فرزندان آشکار میشود و روی آنها اثر میگذارد».(کافی / ج ۵ / ص ۱۲۴)
وقتی مسلمان با تلاش و کوشش خود مالی را به دست میآورد و حقوق نهاده شده در آن را ادا میکند، به طور قطع نحوهی زندگی کردن، رفت و آمد و مراودات او تحت تأثیر قرار میگیرد؛ این تعلیم و تربیت عینی فرزندان را به دنبال دارد. کسی که خود را موظف به ادای حقوق میکند با پدر و مادر خود نیک رفتار است و مرتباً به دنبال کسب رضایت آنان و تأمین احتیاجات آنها میباشد؛ از طرفی نیز همیشه از احوال خویشاوندان خود مطلع است.
برخورد وی با مستمندان و مساکین مهربانانه میباشد. بدین ترتیب از تبعات کسب روزی حلال تربیت فرزندان با عمل است؛ چرا که اولاد چیزهایی را میآموزند که میبینند. نحوه عملکرد فرد در کسب روزی حلال خود به خود تربیت فرزندان را در پی دارد و والدین در یک جریان دایرهای از تأثیرات تربیتی خویش بهرهمند میگردند؛ چون آنان نیز پس از استقلال مالی فرزندان مورد اکرام اولاد خود واقع میشوند.