اشاره:

از “شور” به “شعور” برسیم

دل واله نهضت حسین(ع) است

جان محو حقیقت حسین(ع) است

دل هاى همه خداپرستان

کانون محبت حسین(ع) است

این مقاله تلاش نموده مطالبی را در راستای ساماندهی مداحی مطرح نماید تا مداحان عزیز با رعایت آنها رضایت خدا و امام حسین (علیه‌السلام) را جلب نمایند

شور حسینى اعجاز مى آفریند. گویى فصل تحول قلب باردیگر فرارسیده است. سوز و گداز و پیراهن مشکى عزاداران آقا عبدالله(ع) گواه انقلاب کربلایى درونشان است، وگرنه اشک ریختن بر مصیبت ائمه اطهار(ع) بى هیچ معرفتى شایسته شیعه نیست.

احساس و تفکر وقتى دوبال شعور و معرفت آدمى شوند، روح انسان اوج مى گیرد، همه چیز در مکتب حسین(ع) در سایه خواست خدا تحقق مى یابد. چشم فروبندید، از آن چه تاکنون شنیده اید و خوانده اید، لحظه وداع امام حسین(ع) را با خواهر گرامى اش حضرت زینب کبرى(س) به خاطر آورید. لحظه جدایى دو روح از یک تن! با این حال وقتى مقصد آرامش در آغوش عشقى وسیع تر و مأمن عرش کبریایى باشد، همه دلبستگى ها خاموش مى مانند. همه چیز را براى خدا خواستن، نهایت کمال بشرى است که اگر گام در این وادى بگذاریم، بسیارى از مصیبت ها را به راحتى تحمل کرده و درد را به عنوان زمینه عاشقى و پیوستن به اهداف بزرگتر از اهداف دم دستى خواهیم پذیرفت.

دغدغه شیرین عشق و جستجوى خود، دغدغه دل کندن و به حق پیوستن، دغدغه چیزهایى فراتر از دنیا را خواستن دغدغه هاى مقدسى هستند که به هر کس داده نمى شود.

باید از مسیر منطق و معرفت پا به عرصه احساسات ناب و خواسته هاى اصیل گذاشت تا حسینى شد.

در این میان اگر هنر شعر و مداحى و مرثیه- که سهم به سزایى در شور و حال مجالس آقا اباعبدالله(ع) دارد- با غناى محتوایى آمیخته شود، معرفت عزاداران حسینى را نیز تحت الشعاع قرارمى دهد.

بدون شک پشت همه گریه ها باید تحولى عظیم نهفته باشد، وگرنه گریه بى تحول چه سود؟!

مداح پژوهشگر باشد

کارشناسان علوم دینى بر این باورند که در مجالس سوگوارى آقا اباعبدالله(ع) باید سمت و سوى سخنرانى ها به فلسفه چرایى قیام آن حضرت جهت داده شود. برخى دیگر نیز معتقدند که نباید از شور و احساسات مجالس در قالب مداحى و نوحه سرایى غافل ماند.

کربلائى حمید اکبرى مداح جوانى است که پاى منبر استادش حاج سیدمحمد تحویل دار کار مداحى اهل بیت(ع) را شروع کرده و از مجالس حسینى به عنوان یک موهبت الهى یاد مى کند، نعمت بزرگى که خداوند به ملت عزتمند ایران بخشیده است. وى پیرامون چگونگى شور بخشى و معرفت آفرینى در مجالس عزادارى محرم توضیح مى دهد: «ایجاد موج احساسى در بین خیل عزاداران حسینى در ایران اسلامى آسان است. مردم ایران مردمى رئوف هستند که در موقعیت درد به اظهار همدردى مى پردازند. جوانان نیز با توجه به موقعیت سنى و روحى شان طبیعى است که به دنبال موج هاى احساسى باشند، اما میزان توجه به احساسات نباید آنچنان پررنگ باشد که از بیان نقاط عمیق معرفتى و درس هاى عاشورا غافل بمانیم.»

این مداح جوان در ادامه به آسیب هاى تهدید کننده در کارهاى ارائه شده توسط مداحان اهل بیت(ع) اشاره کرد و مى گوید: «نباید مداحى به این خلاصه شود که صرفا دل ها را مى لرزاند و شور مى آفریند، بلکه مداح مى تواند با مطالعه و انتخاب شعر پرمعنا تحول کربلایى در اذهان مخاطبان ایجاد کند. مداح واقعى کسى است که شخصا از پشتوانه علمى و بار اطلاعاتى بالایى درخصوص شعرشناسى و کشف نکات عمیق واقعه عاشورا برخوردار باشد.» وى تاکید مى کند: «مداحى که اهل مطالعه و پژوهش نیست، به ناچار بر یک نقطه توقف مى کند و نه تنها شخصاً به رشد معرفتى نمى رسد، بلکه چیزى هم ندارد که به جماعت عزادار منتقل کند.»

اکبرى با اظهار تأسف نسبت به شکل گیرى جریان هاى انحرافى نوظهور مى گوید: «مداحى که اصل کارش تقلید از موسیقى وارداتى است چگونه مى تواند مفاهیم مذهبى و خودى را به مردم انتقال دهد؟ مداحى که عملکردش مورد سؤال است، چطور مى تواند براى جوانان هیئت الگو باشد؟ مداحى که دل به مال دنیا مى بندد، کارش تا چه اندازه تأثیرگذار است؟ این سؤالات پیش زمینه اى ایجاد مى کنند که ما به خودسازى در جمع مداحان توجه بیشترى داشته باشیم. نمى خواهم بگویم مداح نباید روزى داشته باشد، مى خواهم بگویم کار خوب ارائه دهد و به حد نیاز زندگى اش تأمین باشد.»

وى تاکید مى کند جامعه مداحى باید مسیر تحقق شور و احساس حسینى را به شعور و معرفت دل فراهم کند.

تقویت مداحى و مرثیه سرایى با اشعار متعالى

ابراهیم خطیبى که ۳۰ سال در وادى عاشقى و مداحى قدم زده است، کار مداحانى را موفق توصیف مى کند که بتوانند علاوه بر ایجاد شور و سوز و گداز، ارزش هاى معرفتى و گرانقدر کربلا را نیز منتقل کند. وى مى گوید: «اهل بیت(س) به گریه ما احتیاجى ندارند، این ما هستیم که باید در جستجوى تحول و انقلاب کربلایى درونمان باشیم.» سکوت مى کند، چشم مى بندد و آرام و تأثیرگذار مى خواند:

 «حسین(ع) گریه کن تنها نخواهد

حسین(ع سینه زن بى جا نخواهد

عزاى مستحب رفتى شبت را

قضا کردى نماز واجبت را»

خطیبى مى پرسد: «چرا کمتر به پیام اهل بیت(ع) توجه مى شود؟ برخى جوانان تا پاسى از شب به سینه زنى پرداخته، اما نماز صبح شان قضا مى شود.

این ها آسیب هایى است که باید متوجه آن بود و براى رفع آن تلاش کرد:

حسین(ع) در کربلا فرهنگ دارد

علیه بى سوادى جنگ دارد

حسین(ع) بر نوجوانان شخصیت داد

بگیر از اکبر او تربیت یاد

حسین(ع) سازد کلاس لاله گونه

شود عباس(ع) شاگرد نمونه

این مداح اهل بیت (ع) به اشعارى که تنها توصیف گر ویژگى هاى ظاهرى و حماسه هاى نبرد هستند اشاره کرده و مى گوید: «مداح در کنار توصیف چهره زیباى اهل بیت(س) و یا زور و بازو و سلحشورى آنان باید توصیف گر واژگان پربار و معرفتى مانند خودگذشتگى، وفادارى و مرام کربلائیان از جمله حضرت امام حسین(ع) و حضرت اباالفضل(ع) باشند.

آن کس که دهد در ره حق پاس همین است

سنگ محک ناس ز نسناس همین است

خرمهره بریزد که الماس همین است

فرمانده لشکرشکن، عباس همین است

این بت شکن هرگز نزند بربت لبخند

وى به اهمیت نوآورى در شعر عاشورایى تأکید کرده و مى گوید: «برنامه عزادارى اهل بیت(ع) هیچ وقت از بین نخواهد رفت، چه جدید بخوانند و چه قدیمى. با این حال اهل معنا خیلى مایلند که شخصیت اهل بیت(ع) را آن گونه که در خور شأن و مقام والایشان است، توصیف گر باشند. درست است که مى گویند باید مطابق سلیقه روز پیش رفت، ولى اصالت و قداست اهل بیت(ع) را نمى توان با هیچ چیز عوض کرد. به جاى نمایش زخم هاى تن آقا باید با محتواى قوى و سبک هاى نو و بومى به بیان اهداف آقا پرداخت:

آن کشته که دین زنده به نامش باشد

پاینده نماز از قیامش باشد

زیباست بر او گریه ولى زیباتر

سرمشق گرفتن از مرامش باشد».

رسالت سنگین بیدارگرى بر شانه هاى مداحان

جمع شدن همه زیبایى ها در یک تصویر کار خارق العاده اى است. حضرت اباعبدالله حسین(ع) در عاشورا تصویرى خلق کردند که از هر جنبه بنگریم الگوست. عرفان، بیدارگرى، نهیب به تمامى قبایل، ظلم ستیزى کربلا، نماز کربلا، روزه کربلا، جهاد کربلا، امر به معروف و نهى از منکر و… تمامى این ابعاد به وجهى معجزه آسا و غیرقابل تکرار نمود پیدا کرده اند.

حجت الاسلام والمسلمین ادیب یزدى با بیان این مقدمه مى گوید: «در عصر حاضر به دلیل پیشرفت تکنولوژى و معرفى راه هایى که انسان را به وادى خوش گذرانى مى کشاند، تشنگى براى یافتن حقیقت در بشر فزونى یافته است، لذا معنویت کربلا مى تواند نیازها را مرتفع سازد. همین معنویت کربلایى بود که منجر به پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى شد.

در وادى انتقال مفاهیم و معنویت کربلا در متن مجالس عزادارى آقا اباعبدالله(ع) دو عرصه منبر و مداحى را در اختیار داریم. منبر عرصه تبلیغ و منطق آسمانى است که فرهیختگان و اهل تفکر بیشترین استفاده را مى برند. مداحى بیان مصائب کربلا بر پایه احساسات است. منطق زمینى است که عموم مردم استفاده مى کنند. اگر هر دوى این ها به صورت هماهنگ ارائه شوند، یکى تأییدکننده و مکمل دیگرى خواهد بود.»

وى در ادامه با اشاره به داستان تحول زهیربن قین (قیس) بجلى که در یک نگاه به شعور و معرفت انقلاب کربلایى رسید، توضیح مى دهد: «این شخص از مخالفان سرسخت آقا اباعبدالله(ع) بود، به گونه اى که هر جا کاروان امام حسین(ع) توقف مى کرد، آنها کمى پایین تر و یا بالاتر اتراق مى کردند، تا این که مجبور مى شوند در مجاورت خیمه هاى امام حسین(ع)، چادرهایشان را برپا کنند. آقا براى زهیر غلامى حامل پیام مى فرستند، زهیر حتى حاضر نمى شود غلام را بپذیرد. همسر زهیر که این رفتار را مى بیند، معترض شده و مى گوید: لااقل مى شنیدى و رد مى کردى. بار دیگر خود آقا به سمت خیمه زهیر مى آیند.

در لحظه تلاقى دو نگاه که در تاریخ کمتر از پلک برهم زدنى عنوان شده، زهیر بى هیچ کلامى به سمت خیمه برگشته، آهى از دل مى کشد و خطاب به همسرش مى گوید: ما هم حسینى شدیم! همسر زهیر این قدر خوشحال مى شود که دوان دوان به سمت آقا دویده و مى گوید: فرداى قیامت در پیشواى مادرتان فاطمه(س) ما را فراموش نکنید.»

ادیب یزدى خاطرنشان مى کند همین داستان کوتاه هزار نکته معرفت آموز دارد، از حمایت سازنده یک زن عاشورایى گرفته تا تحول و انقلاب کربلایى که باید در درون مان رخ دهد. وى مى گوید: «نگاه و شناخت از امام حسین(ع) در زمان حاضر بسیار فراتر از شناخت جامعه اى است که امام حسین(ع) در سال ۶۱ هجرى در آن مى زیست. الان زمینه هاى انقلابى به مراتب بزرگتر مهیاست. ضرورى است گیرنده هاى دل مان را تقویت کنیم. متأسفانه به دلیل مسائل دنیوى، طمع ها، شهوت زدگى ها و… خیلى از دل ها پیام امام حسین(ع) را نمى گیرند. در این بین مداحان و سخنرانان کربلایى مکلفند زمینه هاى مناسب براى فراگیرى مراتب انقلاب حسینى در دل هاى مردم ایجاد کنند.»

ویژگى هاى متمایز شعر عاشورایى و کاربرد آن در مداحى

این جا کجاست؟! این جا کجاست که تمامى ملک با چشمانى اشک آلود، پر به خاکش مى سایند و توشه برمى گیرند؟! این جا کجاست و اینان کیستند؟ چند روزى است که در میان این کاروانیان در حرکتم و پاسخ پرسش هاى دیرینه بشریتى به خواب رفته را از آنان باز مى ستانم و ترسم از زمان افسار گسیخته و لجوجى است که پیرامونم را به تنگى دربرگرفته است و حادثه اى را فریاد مى کند. بابک اسماعیلى شاعر و نویسنده مذهبى با خواندن گوشه اى از دست نوشته هایش پیرامون آسیب شناسى شعر و ادبیات عاشورایى توضیح مى دهد: شعر عاشورایى براى تبدیل شدن به یک تفکر نهادینه شده باید به درک روشنى از حماسه برسد و این مستلزم آن است که شاعران در گفتن و نوشتن از اهل بیت(ع) به دنبال زبان زمانه باشند و به آن تسلط یابند. جهان در زمانه اى که ما در آن زندگى مى کنیم، تشنه شنیدن حقایق است. شاعران امروز نباید در بیان عظمت اهل بیت(ع) به سراغ خورشید و ماه و دیگر اجرام سماوى روند و به جاى نزدیکى به اصل ماجرا و حادثه عظیم عاشورا و روایت پیام بزرگ آن، وارد کلیشه شوند. از دیگر سوى نباید در این حوزه به مستقیم گویى روى آورد، چرا که در عصر حاضر مستقیم گویى نه تنها براى مخاطبین جذابیتى ندارد، بلکه مى تواند تا حد زیادى دافعه نیز ایجاد کند.

همانگونه که بخش عمده اى از موفقیت شعر در حوزه دفاع مقدس ناشى از تنفس شاعران در حال و هواى عاشوراست، اینک باید براى موفقیت این عرصه از تجربه دفاع مقدس استفاده کرد و باتوجه به اقتدار موضوعى خاصى که در بطن عاشورا نهفته است به تفکیک شعر و ادبیات عاشورایى از ساحت ادبیات آئینى بپردازیم و بدین وسیله همانند حوزه دفاع مقدس به درک روشن و صحیحى از شعر عاشورایى برسیم.»

اسماعیلى با ابراز تاسف از این که على رغم جهش بزرگ سرایش شعر عاشورایى توسط شاعران خصوصاً شاعران جوان، اما هنوز حمایت قابل توجهى از این فعالان حوزه معنایى به عمل نیامده و تنها به برگزارى دوره هاى سوگواره شعر عاشورایى بسنده شده است، مى گوید: «نکته بسیار حائز اهمیت در این میان توجه به این مهم است که نهادهاى فرهنگى حکومتى، شاعران و نویسندگان را به سفارش نویسى مجبور سازند. متاسفانه روند به وجود آمده در سال هاى اخیر بدین سمت گرایش یافته است که براى تداوم داشتن ادبیات دینى، اهل قلم را به سفارشى نویسى عادت داده اند که این امر سبب تولید آثارى بى رمق، ناهمگون و ضعیف گشته است.»

این شاعر جوان در تکمیل صحبت هایش مى گوید: «گرچه تحریک عواطف و ایجاد شور چه در سرودن شعر عاشورایى و چه در مداحى مهم است، اما رسیدن به این هدف نباید توجیه گر استفاده از هر روشى باشد. گاه در ایام شهادت و سوگوارى امام حسین(ع) و دیگر ائمه معصومین(ع)، برخى از شعرواره ها دل هر انسان فرهیخته و اهل بیت دوستى از شنیدن آثار بسیار ضعیف و بعضاً دور از شأن اهل بیت(ع) شدیداً به درد مى آید.

یک شعر عاشورایى باید از چنان ساختار قوى برخوردار باشد که در عین آنکه حماسى و سازنده باشد و بتواند عواطف را تحریک کند، از نظر محتوایى نیز با موازین شرعى مطابقت داشته باشد.»

همه یکپارچه در شور حسینى تشنه خدمتند. بچه هاى تکیه چاى مى ریزند، آن یکى تا سپیده صبح چشم بر هم نمى گذارد که حلیم هیئت مهیا شود، آن یکى قند و چاى نذر حسینیه کرده است، دیگرى شعرش را نذر مولا مى کند و در یک چشم بر هم زدن قافیه ها ردیف مى شوند. در دستگاه امام حسین(ع) کم و زیاد مهم نیست، مهم این است که همه کارها هر چند کوچک با عشقى بزرگ تحقق پیدا کنند. آن وقت کارهاى کوچک هم تاثیرگذارى عمیق و مهمى خواهند داشت.

مداح که از ته دل بخواند، سخنران که جریان ساز سخن بگوید، اخلاص و خدمتگزارى وفاداران حسین(ع) را متذکر مى شوند. هرچه را باورمان باشد مى توانیم به نحواحسن انتقال دهیم، وگرنه اگر بخواهیم تنها شعرى بخوانیم و بگذریم، مجلس شور حسینى نمى گیرد. مداح خدمتگزار مردم کسى است که به کارش حساسیت دارد. هر بار که مى خواند مفهومى تازه از تابلو زیباى کربلا را به عموم انتقال مى دهد. دلسوز است و خلاق. خلاقیت که فقط کپى گرفتن از فلان سبک و بهمان موسیقى نیست، خلاقیت آن است که زاویه اى جدید را پیش روى مخاطب بگسترانیم. در این بین اگر خواست و سلیقه جوانان محور کار مداحان قرار گیرد، ولى به کیفیت و محتوا بها داده نشود، کار ضربه سنگینى مى خورد و همیشگى نمى شود. این درست مثل آن است که شعرى لبریز واژه ها و ترکیبات زیبا بسرائیم، اما پیامى پشت آن نباشد! این جمله که مداح با احساسات مردم سر و کار دارد، برداشت ناقصى است، باید با خلاقیتى که پژوهش پشت آن است، کامل شود.

زوایاى شگفت کربلا را بسرائیم

به برکت قیام انقلابى حضرت امام حسین(ع) آن قدر عرصه کربلا پرقیمت، پردرس، عمیق و عظیم است که شگفتى ها تمام نشدنى است. متاسفانه یکى از مشکلاتى که در میان شاعران و مدیحه سرایان دیده مى شود این است که اغلب به مفاهیم ظاهرى و محسوس و قابل رویت کربلا پرداخته و از مفاهیم نامحسوس و معنویت عمیق کربلا غفلت کرده اند. به عنوان مثال در رابطه با ویژگى هاى ظاهرى اهل بیت(ع) مصرع هاى زیادى سروده اند، اما درباره نماز شب آقا در شب عاشورا کمتر شعرى داریم.

حجت الاسلام ادیب یزدى پیرامون عظمت نماز شب امام حسین(ع) و توجه به این شگفتى ها براى استفاده در شعر مداحان توضیح مى دهد: «در شب عاشورا وقتى آن امام همام نمازشب مى خواند، خواهر بزرگوارشان حضرت زینب(س) مراقب ایشان بودند که حالتى رخ ندهد که آسیبى ببینند و بالعکس وقتى خواهر نماز مى خواند، برادر گرامیشان مراقب ایشان بود. در این نماز شب اباعبدالله حسین(ع) و بانو حضرت زینب کبرى(س) به چنان حالت عرفانى دست پیدا کردند که در کتب تاریخى داریم تمامى ارواح انبیاء نظاره گرشان شدند. در این نماز اتفاقات شگفتى افتاده که مى تواند سوژه بسیارى از اشعار ناب عاشورایى باشد، اما متاسفانه شعراى عزیز به جاى پرداختن به مضامین نو و بدیع و بکر دربند قافیه و ردیف مانده اند. یک نکته بسیار جالب این جاست که مولا با آن همه عظمت به خواهر گرامیشان که یک بانوست، سفارش داشته باشند که در نماز شب برایشان دعا کنند. باید دید این بانو به چه مقامى رسیده که این چنین در نظر برادر اوج گرفته است». ادیب یزدى در ادامه تاکید مى کند: «این تکلیف برعهده مداحان و شعراست که احکام نماز نافله و ارزش نماز شب را متذکر شده و جایگاه نماز با کیفیت را در ذهن و دل عزاداران زنده نگه دارند. عظمت عاشورا و شگفتى هایش بى حد و حساب است. شما دقت کنید که اگر بر روى همین مفهوم نماز کار کنیم، به چه نتایجى در بین اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان دست پیدا خواهیم کرد! چه برسد به این که مسایل خانوادگى، معنوى و عرفانى کربلا را نیز پیگیر شویم».

وى در ادامه به جایگاه والاى اشعار شاعر معتقد عمان سامانى اشاره کرده و از مثنوى هاى او به عنوان کارهاى شاخص و پر مفهوم عاشورایى یاد مى کند. ادیب یزدى تکه هایى ازمثنوى عمان را که به خداحافظى آخر امام حسین(ع) و بانو زینب (س) پرداخته، مى خواند و مى گوید: «بارها خداحافظى را در مکان هاى مختلف تجربه کرده ایم، اما خداحافظى امام حسین(ع) و حضرت زینب (س) خداحافظى دو روح در یک کالبد است. در روز عاشورا مولا در آنچنان فضاى روحى سیر مى کردند (عالم ملکوت) که اطرافیانشان را با چهره معمول نمى دیدند. ناگهان متوجه نورى از دور شدند:

اى عنان گیر من آیا زینبى؟

یا که آه دردمندان در شبى؟

این بیت نشان از جایگاه والاى همراهى خواهر با برادر دارد که عنان اسب برادر را در دست گرفته است. این مقام والا به خاطر همدردى با دردمندان به زینب کبرى(س) عطا شد. اگر ما هم با دردمندان همدردى کنیم، اگر بتوانیم به عنوان مثال به ملاقات مریضى برویم و هزینه هاى درمانش را در خفا بپردازیم، همه این کارها قدم نهادن در مسیر حسینى است.

دید مشکین مویى از جنس زنان

بر فلک دستى و دستى بر عنان

شاعرگویى در خواب و رویا- در سیر و سلوک معنوى اش – همه چیز را دیده است.

چه زیبا مقام حضرت زینب (س) را توصیف مى کند. با دستى فلک (جهان) را گرفته و با دست دیگر عنان اسب مولا را در دست دارد.»

حجت الاسلام ادیب یزدى در تکمیل صحبت هایش به شاعران توصیه مى کند که از شهرت طلبى دست کشیده و با اخلاص کار کنند. نیاز جامعه مداحان به شاعرانى چون عمان سامانى است که از عمق دل مى گویند. چه خوار وخفیفند شاعرانى که ورود به شعرآیینى را کوچک مى شمارند.

با خلوص نیت بخوانید

مداحان بدون شک باید بر روى سبک هاى مختلف شعر (خراسانى، هندى و…) و نیز محتواى ادبى آنها کار کرده باشند. از سوى دیگر با موسیقى الفتى پیدا کنند. انتظار ما این نیست که مداح شعر هم بگوید و آهنگ و ریتم کارش را هم خودش تنظیم کند، ولى لااقل قدرت تشخیص و تمیز خوب از بد در کار اهمیت دارد.

محسن طاهرى مداح صاحب نام اهل بیت(ع) توضیح مى دهد: «شعر عاشورایى باید پیام و مفهومى را برساند. لااقل دو بیت سازنده داشته باشد، هر چند مسئله عاطفى شعر در مداحى ها بیشتر حائز اهمیت است.»

وى تقلید ازآهنگ و ریتم غربى را نه تنها مناسب مجالس سوگوارى آقا اباعبدالله (ع) نمى داند، بلکه صادقانه مى گوید که این گونه حرکت هاى انحرافى و تقلیدهاى صرف با شان ایرانى منافات دارد. طاهرى با ورق زدن خاطرات کارى اش مى گوید: «یکى از مداحان محترم در مجلسى که خارج کشور به پا بود، کمى وارد شور شد. مردم اعتراض کردند پا به مجلس عزادارى مولا گذاشته ایم، حرمت دارد».

این مداح اهل بیت (ع) با ابراز امیدوارى از این که مداحان جوان با حفظ حرمت ها و شان مجالس اگر هم نقصى در کارشان وجود دارد، به مرور اصلاح کنند و در حد مطلوب ظاهر شوند، مى گوید: «چنانچه با اصول کار آشنا نیستند براى خودشان استادى انتخاب کنند. در شعر عاشورایى مطالعه داشته باشند. الحمدلله تعداد شاعران متعهد و عاشورایى ما کم نیست. بهترین ها را براى خواندن انتخاب کنند.

همه جا رسمش این است که اگر کارى را بلد نیستیم، از مشاوره استفاده کنیم. چه حرکتى بالاتر از مداحى و هدایت مجالس امام حسین (ع)، مداحان جوان اجازه ندهند به بلندگوى بیگانگان تبدیل شوند. ما باید با همان سنت هاى اصیل کار را دنبال کنیم.»

طاهرى در پاسخ به این سؤال که جایگاه نوآورى و خلاقیت درکارها کجاست؟ توضیح مى دهد: «هرچه مفاهیم عمیق ترى به مردم ارائه دهیم، حتم بدانید که درنظر مردم اوج مى گیریم و کیفیت کار مهمترین شاخصه و معرف کار مى شود. اکتفا کردن به یک سرى مفاهیم ظاهرى و توصیف جمال و زور بازو از اهمیت کار مى کاهد.

از سوى دیگر در تاریخ اسلام افرادى چون بلال را داریم که اگرچه نقص بیان و تلفظ داشته اند، ولى مورد تأیید بوده اند. این نشان مى دهد که چنانچه پشت کار اخلاص و تقوا باشد، حرف اول را مى زند. باید نیازهاى مادى مداحان جوان تأمین شود، ولى نباید این دغدغه همه چیز را تحت الشعاع قرار دهد و از اخلاص کار بکاهد.»

مداح محورى، شایسته نیست

بدون شک مداحان در زنده نگه داشتن یاد و نام اهل بیت(علیه السلام) و نهضت عاشورا نقش ویژه اى ایفا کرده و مى کنند. توجه ائمه اطهار و بزرگان به این قشر خود نشان دهنده اهمیت و ارزش والاى رسالت و منزلت مداحان است.

اما آنچه هم اکنون در فرهنگ هیئت ها و مجالس مذهبى متداول شده است، نوعى مداح محورى است به طورى که در مجالس بعضا سخنرانان در حاشیه برنامه مداحان قرار گرفته اند.

شفیقى جوانى است که به تازگى وارد این عرصه شده، مى گوید: «این آسیب تا آنجا پیش رفته که حتى شعر نیز در خدمت موسیقى قرار گرفته و توجه مخاطبان بیش از آن که به محتوا و مضمون اشعار باشد متمرکز در زیروبم مداحى است.»

وى پیرامون ورود اشعار کم محتوا و سطحى به عرصه مداحى توضیح مى دهد:

 «درحال حاضر رسالت شعر و ادب در انتقال پیام ها و معارف اصیل اسلامى و عاشورایى در مجالس مذهبى رنگ باخته است و اشعار تنها متکى بر احساس و تخیل آزاد شاعر و در خدمت موسیقى و آهنگ است. این درحالى است که شعر باید بر پایه گنجینه غنى فرهنگ اسلامى و ادبیات فارسى باشد و عقل مخاطب را به سوى تعالى معنوى و معرفتى سوق دهد و او را با تفکر شیعى و طراوت باطنى آشنا گرداند. از این گذشته متأسفانه بعضى از اشعار داراى محتوایى شرک آلود و اهانت آمیز هستند.»

شفیقى بر آشنایى مداحان به تاریخ اسلام تاکید کرده و مى گوید: «مداحان و ذاکران قهرا با نقل وقایع و حوادث تاریخى صدراسلام و زندگى اهل بیت(ع) مواجه هستند. بنابراین لازم است مطالعات قابل ملاحظه اى را دراین حوزه به انجام برسانند تا در رواج روضه هاى ناصحیح و یا جعلى نقشى ایفا نکنند و از سویى دیگر به مجالس خود طراوت معنوى و غناى معرفتى ببخشند.»

منبع: روزنامه کیهان

گالیا  توانگر