ممکن است همین ابتدای کار، بعد از چند ماه نامزدی، به نتیجه رسیده باشید که این رابطه، نمیتواند سرانجام خوشی داشته باشد و ازدواج خوبی به بار بیاورد. با این حال، هزار و یک دلیل برای خودتان بیاورید که باید نامزدیتان را حفظ کنید.
ترس از بهم زدن نامزدی، ترس شایعی است. خیلیها امیدوارند با گذشت زمان، اوضاع درست شود که البته در بیشتر موارد، چنین اتفاقی نمیافتد. در این جا دلایل غیرمنطقی برای ادامه یک رابطه را برایتان توضیح میدهیم و پیشنهاد میکنیم اگر به خاطر یکی از این دلایل، نامزدیتان را حفظ کردهاید، حتما با مشاور صحبت کرده و تصمیمی عاقلانه و جدی بگیرید.
ادامه پیدا کردن یک رابطه مخرب، دیر یا زود، تاثیرات ویرانگرش را بر شما نشان خواهد داد و در نهایت این شما هستید که تسلیم یک احساس دائمی مثل افسردگی و احساس ناامنی، تنهایی و بیثباتی میشوید. یک ارتباط اجباری بدون عشق، دلبستگی و حمایت را ادامه میدهید اما نمیتوانید آن را رها کنید. چرا خودتان را مجبور میکنید این رابطه را همچنان حفظ کنید در حالی که سلامت روانی و جسمی شما و همسرتان را به خطر میاندازد؟
ترس از آینده
فکر میکنید اگر نامزدیتان را بهم بزنید، ممکن نیست فرد مناسب دیگری پیدا کنید. ممکن است خیال کنید کنار آمدن با مشکلات این رابطه، بهتر از شروع کردن یک رابطه تازه با یک فرد جدید است. اما اینها دلایل خوبی نیستند. رابطه خراب، با افزایش سن بهتر نمیشود. از آن گذشته زمان برایتان سریع میگذرد و فرصتهایتان محدود است.
ترس از تنهایی
شما از تنهایی و تنها ماندن میترسید. این یکی از دلایل یسیار رایج برای ادامه رابطه مخرب است و معمولا دلیلی منطقی و درست نیست. حفظ رابطهای که ظاهرا همسرتان همراهیتان میکند اما همیشه تنها هستید، اشتباه است. شدت و میزان درد تنهایی، بسیار کمتر از درد تنشها و نگرانیها و اضطرابهای شما در کنار نامزدتان است. تنهایی شما در کنار او، باعث میشود به دنبال مسکنهای دیگری برای درد باشید. راههایی که نمیتوانند دلبستگیهای درستی باشند و نیاز شما را رفع نمیکنند. بنابراین خلا در زندگیتان همچنان باقی میماند.
حتی اگر هیچ کس شما را نخواهد، باز هم میتوانید بهتر از این زندگی کنید. اما چرا نباید اعتماد به نفس داشته باشید؛ وقتی میتوانید چیزهای تازه یاد بگیرید و بخوانید، مهارتهایتان را توسعه بدهید، خوشحالتر و سرحالتر باشید و کار بهتری پیدا کنید؟ تلاش برای بالابردن اعتماد به نفس بهتری کاری است که میتوانید برای خودتان بکنید. وقتی اعتماد به نفس داشته باشید، در کار موفقتر خواهید بود، پیوندهای عاطفی قویتری با خانواده خواهید داشت و دوستهای بهتری پیدا خواهید کرد و مهمتر از همه ممکن است رابطه زناشوییتان بهبود پیدا کند.
فکر میکنید اگر نامزدیتان را بهم بزنید، ممکن نیست فرد مناسب دیگری پیدا کنید. ممکن است خیال کنید کنار آمدن با مشکلات این رابطه، بهتر از شروع کردن یک رابطه تازه با یک فرد جدید است. اما اینها دلایل خوبی نیستند.
ترس از حرف مردم
شما اسیر حرف مردم هستید. جدایی شما برایتان دردسرهای اجتماعی زیادی خواهد بود. جامعه نگاهش را نسبت به شما تغییر خواهد داد و ممکن است بسیاری از موقعیتها را از دست بدهید. حتی نگاه ترحمآمیز خانواده نیز شما را ناراحت میکند. حق با شما است کنار آمدن با حرف دیگران، درک نشدن و متفاوت بودن خوب نیست اما شما باید همه چیز را بسنجید. آیا زندگی با فردی که شما را با انواع تهدیدهای جسمی و عاطفی آزار میدهد راحتتر از کنار آمدن با حرف مردم است؟ یک بار باید خیلی جدی با این مساله مواجه شوید. تبعات کدام یک واقعا سختتر است؟
عذاب وجدان
شاید از این که نامزدتان را ترک کنید، احساس گناه میکنید و این که بخواهید به او بگویید از ازدواج با او منصرف شدهاید و فکر میکنید به درد هم نمیخورید، به شما عذاب وجدان بدهد. شما میخواهید این ارتباط را تمام کنید و میدانید ادامه آن برای هیچ کدام از شما درست نیست اما عواطف شما نسبت به همین فردی که در کنارش خوشحال نیستید، سد راه شماست. او از دست خواهد رفت و شما نمیخواهید به او آسیبی بزنید. حتی فراتر از این ممکن است نگران باشید او نتواند فرد دیگری را برای زندگیش پیدا کند. ممکن است افسرده باشد و یا بخاطر اختلال روانی خاصی که دارد خودکشی کند. اگرچه این دلایل برای بازسازی رابطه و تلاش شما برای بهتر کردن شرایط زندگی هر دوی شما منطقی هستند اما اگر امیدی برای بهبود رابطه وجود ندارد و اوضاع بدتراز قبل میشود نمیتوانید آنها را دلایل موجهی بدانید. اگر نگران این فرد هستید به او کمک کنید تا از این شرایط خارج شود، اما مسئولیت شما این نیست که قربانی رابطه شوید.
فشار خانواده
خانواده و دوستانتان، شما را به ادامه نامزدی و ازدواج تشویق یا حتی تحت فشار میگذارند. به خوبی میدانید او، همسر مناسبی برایتان نیست اما پدر و مادرتان او را دوست دارند و شما فقط به این دلیل که آنها را ناامید نکنید، نامزدتان را تحمل میکنید. حتی این دلیل بسیار اشتباه که همه خواهر و برادرها و دوستانتان متاهل هستند، شما را به ماندن در این رابطه تشویق میکند. اگر این رابطه درست نمیشود، مجبور نیستید بخاطر فشارهای دیگران، انواع آزار و خشونت را تحمل کنید.
ببینم چه پیش میآید
سادهترین کار این است که همه چیز را گردن تقدیر بیندازید و از تصمیم گرفتن، شانه خالی کنید. ارتباط شما از جنبههای مختلفی خراب است اما از جنبه دیگری، کار شما را راحت کرده است. مثلا فکر میکنید با همه تفاوتهایی که با نامزدتان دارید، در عوض او، پولدار است، خانواده خوبی دارد، شغلش دهان پر کن است و… و به همین دلیل فکر میکنید سخت نگیرید و شرایط را تغییر ندهید.
منبع: میگنا؛ برگرفته از اطلاعات