یک زمانی اگر دست به خاک میزدم طلا میشد ولی بینمازی و بیاحترامی به پدر و مادر گرفتارم کرده است. حالا اگر دست به طلا هم بزنم خاک میشود. چکار کنم؟
خیلی اوقات در زندگی مسائلی که برای انسان به وجود میآید نشان میدهد که خدا چقدر ما را دوست دارد. مثل چی؟ مثلاً میبینیم که قبلاً کارهایمان خیلی بهتر و با برکت تر بود ولی از وقتی که(خودمم میدونم) کاهل نماز شدم و یا به پدر و مادرم آن طور که باید احترام نمیکنم، برکت از زندگی ام رفته است؛ به قول معروف قبلاً دست به خاک میزدم طلا میشد اما الان دست به طلا هم میزنم خاک میشود. و این حس با تمام تلخیای که دارد ولی از یک جهت حس خوبی است که آدم را در همین دنیا میتواند متحول کرده تا راه درست را پیدا کند.
به قول حجت الاسلام رنجبر دندان پزشکان یک آمپول بیحسی میزنند و رابطه ی دندان و اعصاب قطع میشود و دیگر مغز به اعصاب لثه دستور نمیدهد و لثه دیگر حس ندارد. بعد دکتر که کارش با دندان ما تمام میشود، به مرور این حس برمیگردد. حس که برمیگردد، دردها شروع میشود. شیطان هم با ما این کار را میکند. چگونه؟ شیطان یک مدتی حس ما را قطع میکند. من پدر و مادرم را نگران میکنم، همسرم را از خودم ناراحت میکنم، به همسایه ام حرف نامربوطی میزنم، دل شکستن دیگران برایم راحت میشود و…
در این لحظه که از من این خطاها سر میزند، گویا حس قطع است اما خدا انسانهایی که دوست دارد را این حس را زود به آنها در همین دنیا بر میگرداند تا دردشان بگیرد و به دوای آن درد بپردازند. کسی که خدا دوستش دارد، او خودش میفهمد که چه کار کرده است. در این موقع انسان به فکر آنتی بیوتیک و دارو میافتد. چون خدا مهربان است، راه برگشت را برای ما باز گذاشته است.
نمازهایی که قضا شده را کم کم قضایش را به جا آوریم و به نمازهای یومیه الان خود هم توجه کنیم، سر موقع و با آداب خودش کامل و صحیح به جا آوریم. این آنتی بیوتیک درد بینمازی و به عبارتی آشتی با خداست! علاوه بر اینها به موارد جزئی تری نیز اشاره شده است؛ مثل روایتی از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) که فرمودند از پیامبر(صلی الله و علیه و آله و سلم) درباره حق والد بر فرزند سوال کردند ایشان جواب داد که فرزند نباید والدین خود را به نام صدا بزند و در راه رفتن و نشستن بر آنها سبقت گیرد و موجب توهین دیگران به ایشان شود”
اما آشتی با خلق خدا که بهترین آن آشتی با پدر و مادر است؛ فراموش نکنیم که بعد از خدا بهتر از پدر و مادر در عالم وجود ندارد. وای وای بر بعضی از ما جوانان با این نوع برخورد کردن با پدر و مادرهایمان! اف بر این دنیایی که وقتی پسر، سگ به خانه میآورد و مادر میگوید که من دیگر به خانه ی تو نمیآیم و فرزند میگوید: خوب نیا و خودش، زندگی و عمرش را از شیرینی و حلاوت و حرارت حضور پدر و مادر محروم میکند و گاه هم دیده میشود که با لحنهای بد و تمسخر آمیز و بیاحترامی با آنان برخورد میکند. مگر حواسمان به این آیات قرآن پیرامون احترام به پدر و مادر نیست؟! آیات را نمیبینیم یا خود را به ندیدن زده ایم؟!
دوست من! مقام پدر و مادر در کنار مقام خداوند آمده است یعنی بعد از احترام و سجده به خداوند، مراقب رفتار و عملکردت با پدر و مادرت باش. توجه کنیم، این حرف خیلی بزرگی است و آن را کم اهمیت نشماریم. اُف بر این دنیا که دارد ما را به اینجا میکشاند.
و خوش به حال کسانی که عطر خوش پدر و مادر در خانه ی آنها پیچیده است و آن را با هیچ چیز و هیچ کسی مبادله نمیکنند.
در ادامه به بیان سندهایی بر گفتارهای خود از آیات و روایات میپردازیم:
همان طور که بیان شد، در چهار سوره از قرآن کریم دستور به احسان به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته است، این هم ردیف بودن دو مسئله، بیانگر این است که قرآن تا چه حدّ براى والدین احترام قائل است:
«لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً»(بقره، ۸۳)
جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید.
«وَ اعْبُدُواْ اللّهَ وَ لاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا»(نساء، ۳۶)
خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکى کنید.
«أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا»(انعام، ۱۵۱)
اینکه چیزى را شریک خدا قرار ندهید و به پدر و مادر نیکى کنید.
«وَ قَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا»(اسراء، ۲۳)
و پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید.
و همچنین در قرآن و روایات مصادیق و مواردی از مسئله احترام و نیکی به پدر و مادر بیان شده است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
الف. خوشسخنی
در آیهای میفرماید:
“… چون یکی یا هر دو [پدر و مادر] به پیری رسند حتی به آنان “اُف” مگو و آنها را از خود مران بلکه بزرگوارانه با ایشان سخن بگوی”.(اسراء، ۲۳)
در روایتی نیز امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
اگر کمتر از “اف” عبارتی وجود داشت خداوند از آن نهی میفرمودند.(کلینی، کافی، ج ۲، ص ۳۴۹)
ب. تواضع در مقابل آنها
در ادامه آیه بالا میفرماید:
“و بالهای تواضع خویش را از روی رحمت و مهربانی در برابر پدر و مادر فرود آر”.(اسراء، ۲۴)
تعبیر استعاری “فرود آوردن بال رحمت” در این آیه بر حد اعلای تواضع در برابر والدین دلالت میکند.
ج. اطاعت از آنها
در روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
“فرزند سه وظیفه در قبال پدر و مادر دارد؛ شکر گذاری آنها در همه حال، اطاعت آنها در آنچه امر و نهی میکنند در غیر معصیت الهی و خیر خواهی آنها در آشکار و خفا”.(علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۲۳۶)
امام صادق(علیه السلام): نیکی به والدین از شناختن خوب خدا ناشی میشود چرا که هیچ عبادتی سریعتر از نیکی به والدین، نتیجهاش به انسان نمیرسد
د. دعا برای آنها
در همان آیات به دعا کردن برای پدر و مادر امر میفرماید:
“… و بگو پروردگارا بر آنها [پدر و مادر] رحم کن همان طور که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند”.(اسراء، ۲۴)
علاوه بر اینها به موارد جزییتری نیز اشاره شده است؛ مثل روایتی از امام موسی بن جعفر(علیه السلام) که فرمودند از پیامبر(صلی الله و علیه و آله و سلم) درباره حق والد بر فرزند سوال کردند ایشان جواب داد که فرزند نباید والدین خود را به نام صدا بزند و در راه رفتن و نشستن بر آنها سبقت گیرد و موجب توهین دیگران به ایشان شود”.(کلینی، کافی، ج ۲، ص۱۵۸)
و در آیهای نیز انفاق به والدین را مقدم بر هر انفاقی میکند و میفرماید:
“از تو می پرسند که چه انفاق کنند. بگو هر مالی که می بخشید پس به والدین و نزدیکان و … ببخشید.”(بقره، ۲۱۵)
رسول اکرم(صلی الله و علیه و آله و سلم): نظر به والدین عبادت است.(بحارالانوار، ج ،۱ ص۲۰۴)
منبع: بخش قرآن تبیان؛ فرآوری: زهرا اجلال