علماء فقهی و کلامی اهل سنت به صراحت در کتابهای شان بر حجیت سخن و عملکرد اصحاب و تابعین در کنار و عرض قرآن و سنت نبوی تصریح نموده و آن را از عقاید مسلم و ضروری اهل سنت می دانند و همین اعتقاد است که ساختار اعتقادی و فقهی اهل سنت را تشکیل می دهد و آنان را از شیعه امامیه جدا می کند.

احمد بن سالم یکی از علمای اهل سنت می گوید: مِمَّا یَجِبُ على الْمُکَلَّفِ ایضا اتِّبَاعُ السَّلَفِ الصَّالِحِ وَهُمْ الصحابه رضی اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُمْ فی أَقْوَالِهِمْ وافعالهم وَفِیمَا تَأَوَّلُوهُ وَاسْتَنْبَطُوهُ؛[۱] یعنی از چیزهای که بر مکلفین(مسلمانان) واجب است متابعت از سخنان و افعال سلف صالح که عبارت اند از صحابه، می باشد  و نیز در چیزی که آنان  تأویل و استنباط کرده متابعت از آنان واجب است.

 و نیز می گوید:  پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) از دنیا نرفت مگر پس از آنکه دین را آماده نمود و اساس قواعد آن را گذاشت و تمام آنچه را توضیح داد که به آن احتیاج است و سپس بعد از فوتش امور را به اصحاب خود حواله داد و فرمود «عَلَیْکُمْ بِسُنَّتِی وَسُنَّهِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِینَ من بَعْدِی؛ یعنی بر شما باد که بعد از من از سنت من و از سنت خلفاء راشدین پیروی کنید. » … پس هر چیزی که با کتاب یا سنت و اجماع  یا قیاس یا عمل یکی از صحابه ثابت شده باشد پس آن دین خداست.[۲]

در کتاب کلامی الاعتصام آمده که: أن السلف الصالح رضی اللّه عنهم- و أعلاهم الصحابه- قد عملوا بما لم یأت به کتاب و لا سنّه مما رأوه حسنا و أجمعوا علیه، و لا تجتمع أمه محمد صلّى اللّه علیه و سلّم على ضلاله، و إنما یجتمعون على هدى و ما هو حسن.[۳] یعنی سلف صالح که اصحاب در صدر آنان قرار دارند، به اموری که نه در کتاب آمده بود و نه در سنت بلکه خود شان آن چه را خوب می دانستند و بر آن اجماع می نمودند عمل می کردند و دلیل آن این است که امت محمد(صلی الله علیه و آله) بر گمراهی اجماع نمی کنند بلکه بر هدایت و چیزی که نیکو است اجماع می کنند.

اما سؤالات:

  1. صحابه و تابعین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که تعداد آنان از نظر اهل سنت به هزاران نفر می رسند چه خصوصیتی دارند که قول و فعل آنان بر مسلمان دیگر حجت است و پیروی از آنان بر دیگران واجب است؟
  2. آیا قول و فعل سلف صالح که حد و مرزی هم برای آن مشخص نیست در عرض کتاب و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) باعث هرج و مرج در احکام شرعی نمی شود؟ و ایا این همه اختلافات بین مسلمانان از همینجا ناشی نشده است؟
  3. با توجه به اینکه سخن و عملکرد سلف صالح از قرآن و سنت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) ناشی نشده بلکه هر چیزی را که خود شان خوب می دانستند به آن عمل کرده و یا فتوا داده اند، چه فرقی با عملکرد و سخن دیگران دارد؟
  4. بسیار است که بین اقوال و عمل کرد سلف صالح تضاد و تناقض وجود دارد در این صورت این امور متناقض چگونه بر امت اسلامی حجت است؟

پی نوشتها

[۱] .احمد بن سالم النفراوی المالکی، الفواکه الدوانی، ج۱ص۱۰۷، بیروت، دارلفکر، ۱۴۱۵ق.

[۲] . همان، ص۱۰۹.

[۳] . ابو اسحاق شاطبی ، الاعتصام ،  ص ۱۴۴ ، دار المعرفه.