شیخ مغنیه (1322 – 1400 ق) .

عالم ونویسندۀ لبنانی معاصر .

شیخ محمد جواد مغنیه را باید ازبزرگ ترین عالمان لبنان ودانش اندوختگان حوزۀ علمیۀ نجف دانست که ، افزون بر کتاب های گوناگون در زمینه های اجتماعی و سیاسی و کلامی و فقهی ، وارد مباحث قرآنی نیز شده و تفاسیرمهمی تألیف کرده است. با این که کودکی سختی را پشت سرنهاده بود ، تمایل شدیدی به دانش اندوزی داشت ونزد برخی ازعالمان زمان خود علم اندوخت (پیروزفر ص 112 – 125) . ازآن جا که درکودکی پدرومادرخود را ازدست داده بود ، تحت سرپرستی برادربزرگش ، شیخ عبدالکریم ، قرارگرفت وهمو درمقام نخستین استاد بسیاری ازدانش های اولیه را به محمد جواد آموخت . ازدیگر استادان اوباید به آیت الله خویی ومحمد سعید فضل الله وسید حسین بن علی حمامی نام برد . با گذشت زمان ، به درجات متناسبی ازجایگاه اجتماعی دست یافت . درلبنان ، مورد استقبال قرارگرفت ودر1367 ق به منصب قاضی شرع رسید وسال بعد مشاور عالی و سپس در1375 ق به ریاست دادگستری شیعیان لبنان منصوب شدد . پس ازچندی ازاین منصب عزل شد وتا 1378 ق نیابت دادگاه را برعهده داشت . درفاصلۀ همین سال ها بود که امکان آشنایی با شیخ شلتوت ، ازبانیان دارالتقریب بین المذاهب واستاد الازهر ، را یافت که همین آشنایی درزندگی فرهنگی مغنیه بسیارتأثیرگذار بود (کاظمی ، « مفسرعالی قدر . . . » ، ص 29 – 38) . مغنیه با کنارگیری ازمشاغل  دولتی به تألیف پرداخت وآثارمهمی چون تفسیر گران قدرخود ، الکاشف ، ونیز تفسیرکوتاهی با عنوان مبین را تدوین کرد . هدف مغنیه ازنگارش تفسیرمبین این بود که خواننده ، هم زمان با تلاوت آیات الهی ، معانی کلمات وواژه های دشواررا نیزبیاید . این اثرالبته تحت شعاع تفسیراصلی او ، الکاشف ، کم ترمورد عنایت قرارگرفت . ازشناسه های تفسیرمبین جامعیت آن وبه کارگیری سبکی جدید درآن متناسب با نیازهای روزجامعۀ اسلامی است . اومفاهیم قرآنی را به شیوه ای موجزوهمسوبا مقتضیات زمانه بیان کرده و کوشیده ازدستاوردهای پیشینیان چنان بهره ببرد که خللی به متن وارد نیاید ومیان مخاطب وکتاب انقطاعی حاصل نیاید (معرفت ، ج 2 ، ص 504) .

الکاشف تفسیردیگرمغنیه است که در7 جلد به زبان فارسی تدوین شده وهنگام تدوین سید محمد باقرحجتی وعبدالکریم شیرازی ، دوتن ازاستادان دانشگاه تهران ، دراین کاربا مغنیه به جدّ همکاری کرده اند . مؤلف که فردی آشنا با مبانی جامعه شناسی بود تفسیرالکاشف را با منظری اجتماعی مورد تدقیق قرارداده وبراین نظراست که تفسیرنویسی هنری است که درموقعیت زمانی و مکانی خاصی شکل می گیرد و ، بنابراین ، تفسیرقرآن بسته به اختلاف زمان ها ودگرگونی اوضاع دگرگون خواهد شد (ایازی ، شناخت نامۀ تفاسیر ، ص 227 – 228 ؛ سلیمی زارع ، ص 66 – 69) .

دغدغه اصلی مغنیه درالکاشف نیزهم چون تفسیرمبین نیازهای عصرحاضربوده است . وی درهرسوره ، پس ازتوضیحی عام دربارۀ سوره ونام آن ، مطالب اساسی و پیام مهم سوره یا آیه رابیان کرده ، وعلاوه برمعنا کردن واژه های دشوار ، اعراب و نکات ادبی را نیزگفته است . اهتمام فراوان اوبه کمک گرفتن ازآیات دیگرو احادیث اهل بیت (ع) دراین اثرتوجه برانگیزاست (الکاشف ، ج 1، ص 85) . توضیحات ودسته بندی موضوعی واستفاده ازتصویرونقشه ومواردی این چنین برارزش کارافزوده است .

این اثراز1404 ق به بعد بارها انتشاریافته است (آقا میری ، ص 190 – 201) . ازدیگر ارزش های این اثرباید به جنبه های تربیتی آن اشاره کرد . مغنیه ، پیش ازپرداختن به اصل تفسیر ، دغدغۀ خود را صکه موضوع جامعه است به صورت پرسش وپاسخ بیان کرده ودرنهایت ، با عنایت به این که تعالیم دینی اصلی ترین پاسخ گویی نیازجامعه است . به توصیف مبانی اندیشۀ خویش پرداخته است (الکاشف ، ج 1، ص 10) .

پی نوشت ها:

پیروزفرسهیلا (1387) . « سیری درزندگی ومبانی تفسیرمغنیه ») ، بینات ، ش 3 .

کاظمی ، شهاب (1380) . « تفسیرجلاء الاذهان وجلاء الاحزان دریک نگاه» ، بینات ، ش 28

معرفت ، محمد هادی (1380) . تفسیرومفسران ، قم ، ج 1، 2 .

ایازی ، محمد علی (1378) . شناخت نامۀ تفاسیر ، رشت .

سلیمی زارع ، مصطفی (1386) . « بررسی روش تفسیری ورویکردهای مغنیه درتفسیرالکاشف » ، حدیث اندیشه ، ش 15 .

آقا میری ، سید طاهره (1384) . « نگاهی به روش تفسیری الکاشف » . بینات ، ش 48 .

منبع: نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلامی