مديريت فرهنگي، يکى از مهمترين حوزه هاى مديريتى در جامعه است که وراى دولتى بودن يا نبودن فرهنگ، بايد به دست افرادى سپرده شود که نسبت به حوزه هاى متکثر آن اشراف داشته و بتوانند خيل عظيم جامعه را در اين عرصه رهنمون باشند. بى شک ائمه معصومين(علیهم السلام)، رهبران بى بديل جامعه اسلامى در همه عرصه هاى سياسي، اجتماعى و فرهنگى بوده و هستند.

ادوار مختلف امامت ائمه اطهار(علیهم السلام) هر يک به نوبه خود درگير بخشى از معضلات فرهنگى است که به دليل محروميت جامعه از حکومت امامان شيعه بر جامعه، شاهد آن بوده اند و عملکرد هريک از اين بزرگواران نشان دهنده عمق نگاه ايشان به مسايل و شناخت مشکلات جامعه در حوزه فرهنگ است. اين مهم را مى توان در سيره امامان(علیهم السلام) به خوبى مشاهده کرد.

دوره زندگى امام جواد(علیه السلام) يکى از ادوارى است که جامعه مسلمين با يک چالش عقيدتى براى دريافت حقايق از يک امام معصوم مواجه است و آن حضور امامى خردسال به عنوان رهبر امت اسلام است.

اين مسأله از آنجا که در دوره هاى قبل سابقه نداشته است على رغم تأکيدات امام هشتم(علیه السلام)، جامعه شيعى را همچنان در سردرگمى فرو برد. اما گذشت زمان و نيز مديريت توانمند امام(علیه السلام) و نيز شهادت شيعيان و ياران نزديک امام هشتم(ع) درباره امامت امام جواد(علیه السلام) اين شبهه را مرتفع ساخت و امام(علیه السلام) توانست جامعه اى را که به واسطه گسترش دايره جغرافيايى با مشکلات فکرى بسيارى مواجه شده بود، از گرداب شبهات اعتقادى رها سازد.

نضج گيرى نحله ها و فرقه هاى گوناگون در عصر امام جواد(علیه السلام)، برآيند عوامل گوناگونى چون گسترش جهان اسلام و ورود اعتقادات و باورهاى مذاهب و اديان ديگر، ترجمه آثار فلاسفه يونان و درگيريها، جناح بنديها و بلوک بندى قدرت بود.

امام جواد(علیه السلام) همانند پدر بزرگوارش در دو جبهه سياست، فکر و فرهنگ قرار داشت. موضع گيريها و شبهه افکنى هاى فرقه هايى چون زيديه، واقفيه و غلات، امام را بر آن داشت تا در برابر آنان موضعى شفاف اتخاذ کند.

امام جواد(علیه السلام) چون اجداد طاهرش خزانه دار علمى الهى و گنجينه دار رازها و رمزهاى آفرينش بود.

امام جواد(علیه السلام) با سنى کم با شرکت در مناظره ها و مباحثه هاى عالمان و دانشمندان بزرگ عصر خويش، علم لدنى را که همانا مختص به انبيا و معصومين(ع) است، فراروى مردمان عصر خود و اعصار ديگر به تصوير کشيد. صغر سنى امام(علیه السلام) در هنگام عهده دارى منصب امامت و موفقيت چشمگير ايشان در رويارويى با مشکلات فکرى و فرهنگى موجود و مديريت آنچه امروز «بحران فرهنگي» مى ناميم، موضوعى است که نمى توان در زندگى پربار اين امام همام ناديده گرفت.

فضاى مه آلود فرهنگى جامعه که محصول بيت الحکمه عباسيان و ورود فرق کلامى مختلف به فضاى فکرى جامعه بود نيازمند حضور پررنگ و مؤثر امامى بود که رافع اين مشکلات باشد. فعاليت امام جوان در همه عرصه هاى فرهنگى علاوه بر از بين بردن شبهه امامت ايشان، پايه گذار فرهنگى نوين در عرصه مديريت جامعه بود و آن حضور جوانان در عرصه هاى مديريتى بود.

ورود ايشان به مناظرات علمى و شکست مخاطبان و مخالفان شيعه و امامت، بر خلاف تصور معاندان که حضور يک خردسال در منصب امامت شيعه مى توانست باعث فروپاشى فکرى جامعه شيعى شود، علاوه بر تثبيت جايگاه والاى ولايت و اعتراف ديگران به استوارى علم امامت، زمينه حضور امامان جوان را پس از امام جواد(علیه السلام) فراهم ساخت و از همه مهمتر زمينه ساز پذيرش امامت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گرديد.

در اين حيطه با چند نکته مواجهيم، حضور يک امام جوان در رأس جامعه از طريق عادى و طبيعى بود، نه از طريق خرق عادت. اين بعد جامعه سازى در درازمدت به صورت نمادين نهادينه شد و در دوره امامان بعدى ملاحظه شد.

مسأله بعدي، تشکيل يک تشکل فرهنگى و سازمان تربيتى بود که اين هم در راستاى همان جامعه سازى جامعه شيعى بود. آماده سازى گروهى خاص براى دوره غيبت کبرى از ديگر نکات قابل توجه مديريت امام جوان است. آنچه براى عامه مردم در مورد حکومت و امامت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام شد، تنها پذيرش يک امام جوان ديگر بود، در اين بعد، تربيت نسلى که پذيراى امام غايب در طولانى مدت باشد، مدنظر امام جواد(علیه السلام) بود.

امام جواد(علیه السلام) اولين حلقه امامان جوان است. نکته حايز اهميت، وجود بحرانهاى فرهنگى آن ايام بود که امامان جوان از پس آن برآمدند؛ يعنى مديريت جوانان در بحرانهاى فرهنگى در آن دوران توانست يک برنامه الگويى و نهادينه را براى جوانان مسلمان در دوره هاى حساس جهان اسلام ترسيم نمايد.

اين اتفاق يک نوع تحول در مديريت فرهنگى شمرده مى شود. اين نکته را نبايد فراموش کرد که حضور جوانان در پستهاى مديريتى از دوره پيامبر(صلی الله علیه و آله) به صورت تدريجى آغاز و در زمان امام جواد(علیه السلام) نهادينه شد، چون يک جريان مديريتى جوان، آغاز به کار کرد.

پيام حضور چهار امام آخر و بخصوص امام جواد(علیه السلام) به عنوان آغازگر اين سلسله، دعوت به جوانگرايى در مديريت بحران فرهنگى است.

نویسنده: طيبه مروت

منبع: روزنامه – قدس