با توجه به مباحث گذشته، یکی از آثار منفی جهانی‌سازی بر زنان، سست شدن بنیان خانواده از جهات گوناگون است. این در حالی است که اسلام به استحکام بنیاد خانواده در جامعه ی ایده آل اسلامی، قبل و بعد از ظهور، اهمیت فراوان می‌دهد؛ زیرا خانواده نقطه ی آغازین هر صلاح یا فساد است و نیز اجتماع از ترکیب خانواده‌ها پدید می‌آید. به همین دلیل، اسلام بیشترین توجه خود را به خانواده معطوف داشته است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می‌فرماید: «در اسلام هیچ بنایی نزد خداوند محبوب‌تر از تشکیل خانواده نیست.»(۱) مسلم است که بقای خانواده همچون شکل‌گیری آن، ضروری است. امام صادق(علیه السلام) مردم را به تلاش برای حفظ خانواده فراخواند و فرمود: «هیچ چیز نزد خدای عزیز و بلند مرتبه، مبغوض‌تر از خانه‌ای نیست که به خاطر جدایی(طلاق) خراب شود.»(۲) طبیعی است هنگامی که خانواده بر اساس مودت و تفاهم متقابل شکل گیرد و پدر و مادر با تفاهم و تعاون و آگاهی، فضایی آرام و مطلوب برای رشد فرزندان پدید آورند، حرکت عمومی جامعه به سوی صلاح و سعادت خواهد بود. به این سبب، اسلام برای پدر و مادر به عنوان دو رکن سرنوشت‌ساز خانواده، مقامی والا و ارزشمند در نظر گرفته، آنان را دارای مسئولیتی حساس و ویژه می‌داند، در حالی که در طرح جهانی‌سازی، زن از چنین جایگاهی در خانواده برخوردار نیست.

به طور اخص، جایگاه خانواده و رکن رکین آن، یعنی زن، در نظام جهانی شدن اسلامی و یا در جهانی شدن اسلام را به این شرح می‌توان تبیین کرد:

۱- تلاش و فعالیت اقتصادی و اجتماعی: دختران حضرت شعیب(علیه السلام) به دلیل پیری پدر و نداشتن برادر، چوپانی می‌کردند و بدین دلیل، به تکدی و فقر نیفتادند.(و وجد من دونهم امرأتین تذودان قال ما خطبکما قالتا لانسقی حتی یصدر الرعاء و أبونا شیخ کبیر.)(قصص: ۲۳)

۲- حیا و عفت در جامعه: دختران حضرت شعیب(علیه السلام) در راه رفتن و صحبت کردن با نامحرم با حیا و عفیف بودند.(فجاءته احداهما تمشی علی استحیاء قالت ان أبی یدعوک لیجزیک أجر ما سقیت لنا.)(قصص: ۲۵)

۳- نظر و مشورت دادن به خانواده: دختر حضرت شعیب(علیه السلام) به پدرش، با آن که یک پیامبر الهی بود، پیشنهاد داد که حضرت موسی(علیه اسلام)، همان جوان قوی و امین، را به کار گیرد.(قالت احداهما یا أبت استأجره ان خیر من استأجرت القوی الأمین.)(قصص: ۲۶)

۴- تعالی یافتن تا مهبط فرشتگان: بر حضرت مریم(علیهاالسلام) فرشته ی مقرب الهی نازل شد و با او به سخن پرداخت و به وی بشارت فرزند داد: (فأرسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشرا سویا… قال انما أنا رسول ربک لأهب لک غلاما زکیا)(مریم: ۱۷ و ۱۹)

۵- همسرداری و شوهرداری خوب: حضرت آسیه چنان شوهر داری کرد که نظر فردی مغرور و متکبر همچون فرعون را به خود جلب کرد، به حدی که فرعون، که همه ی پسران را می‌کشت، به تقاضای آسیه، حضرت موسی(علیه السلام) را نکشت.(و قالت امرأت فرعون قرت عین لی و لک لا تقتلوه عسی ان ینفعنا أو نتخذه ولدا.)(قصص: ۹)

۶- راضی بودن به رضای الهی، همراه با تلاش برای جبران کمبودها: همسر حضرت زکریا(علیه السلام) رضا و صبرش نتیجه ی خوبی داشت؛ چون خدا به او فرزندی مثل حضرت یحیی(علیه السلام) داد.(فاستجبنا له و وهبنا له یحیی و أصلحنا له زوجه انهم کانوا یسارعون فی الخیرات و یدعوننا رغبا و رهبا و کانوا خاشعین.)(انبیاء: ۹۰)

۷- ولایت‌پذیری: حضرت هاجر با آن که تازه زا بود، ولی راضی به صحرا نشینی و دور ماندن از همسری همچون حضرت ابراهیم(علیه السلام) گردید؛ به آن دلیل که ابراهیم ولی زمان او بود. خداوند نیز به پاس این ولایت پذیری، رضا و صبر، قبر او را در کنار کعبه و خانه ی خود قرار داد و فرزندش را برای قربانی شدن برگزید: (و فدیناه بذبح عظیم)(انبیاء: ۱۰۷)

۸- دیگر موارد: عبارتند از: پوشاندن اندام(و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن)؛ نگاه حرام نکردن(و قل للمومنات یغضضن من أبصارهن)؛ پنهان کردن آرایش از نامحرمان(و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها)؛ مخفی کردن زینت و جمال از نامحرمان(و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن أو…)(نور: ۳۰)

زن در عصر ظهور

با مرور وضعیت زنان در عصر پس از ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)، بیش از گذشته می‌توان به جایگاه رفیع زن شیعی در گستره ی جهانی شدن اسلامی پی برد. آن گونه که از احادیث بر می‌آید، زن و خانواده در عصر ظهور، به اوج جاهلیت خود می‌رسند. از جمله ی این احادیث، عبارتند از: «یرفع العلم و یظهر الجهل و یشرب الخمر و یفشوا الزنا و یقل الرجال حتی ان الخمسین امرأه فیهن رجل واحد»(۳)؛ علم برداشته می‌شود و نادانی فراگیر می‌گردد و زنا و مشروب خواری شایع می‌شوند و شمار مردان اندک می‌شود، تا جایی که گاهی میان پنجاه زن، یک مرد یافت می‌شود.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث دیگری، از نابرابری مرد و زن و ابتذال زن در اثر همین نابرابری، این گونه سخن گفته‌اند: «هنگامی که زن از کنار گروهی عبور می‌کند، یکی از آن‌ها بر می‌خیزد و دامن او را بالا می‌زند؛ آن چنان که دنبه ی گوسفند را بالا می‌زنند.»(۴) از تشبیه به گوسفند، چنان بر می‌آید که در مقابل این جسارت بزرگ، زنان خون سردی نشان می‌دهند و اعتراضی نمی‌کنند.(۵)

اما در جهان پس از ظهور، زن و خانواده همانند عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، به جایگاه انسانی و اسلامی خود دست می‌یابند. احادیث ذیل موید این ادعا هستند:

زنان همراه حضرت مهدی(علیه السلام)

اما باقر(علیه السلام) می‌فرماید: «و یجیء و الله ثلاث مأه و بضعه عشر رجلا منهم خمسون امرأه یجتمعون فی مکه»؛(۶) به خدا سوگند که سیصد و ده و اندی نفر می‌آیند که در میان آن‌ها پنجاه زن هستند و در مکه گرد می‌آیند. در ادامه ی این حدیث، آمده است که این زنان در مکه اجتماع می‌کنند، بی‌ آن که وعده داده باشند؛ آمدنشان مانند ابرهای پاییزی است. در احادیث مربوط به یاران حضرت امام ولی عصر(عج)، تنها در این حدیث، از زنان سخن به میان آمده است. از احادیث دیگر بر می‌آید که این زنان، همانند جنگ‌های اسلامی، تنها در امور خدماتی، همچون پانسمان و زخم بندی مجروحان استفاده می‌شود. در این مورد، امام صادق(علیه السلام) فرمود: «سیزده نفر همراه قائم(عج) خواهند بود که مجروحان را پانسمان می‌کنند و از بیماران پرستاری می‌نمایند.»(۷)

این حدیث به صورت دیگری نقل شده است و آن این که امام صادق(علیه السلام) به مفضل بن عمر فرمودند: «با حضرت قائم(علیه السلام)، سیزده زن همراهند.» عرض کرد: آن‌ها چه می‌کنند؟ حضرت فرمود: «مجروحان را مداوا و بیماران را پرستاری می‌کنند؛ همان گونه که در زمان پیامبر چنین بود.»(۸) مفاد این حدیث به ذهن نزدیک است؛ چون در غالب اوقات، چه در گذشته و چه اکنون، از زنان در میدان‌های جنگ برای معالجه ی مجروحان استفاده می‌شده است، ولی آنچه مسلم و قطعی است آن که در بیعت اولی با امام زمان(عج)، هیچ زنی شرکت ندارد و از ظهور آن حضرت آگاه نمی‌شود، بلکه پس از آن که یاران بقیه الله در مکه گرد می‌آیند، این زنان از آن آگاه می‌شوند و به آن‌ها می‌پیوندند.(۹)

محیط امن بر زنان

در عصر پس از ظهور، هر گونه نا امنی اجتماعی و محیطی از بین می‌رود. این در حالی است که زنان و خانواده‌ها همواره از محیط‌های نا امن بیشترین صدمات را می‌بینند که اغلب آن‌ها جبران‌ناپذیرند. احادیث گوناگونی امن بودن عصر پس از ظهور را برای زنان و خانواده‌ها نشان می‌دهند؛ مانند: «تأمن السبل حتی تمشی المرأه بین العراق و الشام لا تضع قدمیها الا علی النبات، و علی رأسها زینتها، لا یهیجها سبع و لا تخافه»؛(۱۰) راه‌ها امن شوند تا آن که زن از عراق تا شام برود و پای خود را جز بر روی گیاه نگذارد و جواهراتش را بر سرش بگذارد و از درنده خویی هراس نداشته باشد؛ چنان که امام صادق(علیه السلام) نیز در این زمینه می‌فرماید: «و حتی تخرج العجوز الضعیفه من المشرق ترید المغرب فلاینهاها احد»؛(۱۱) و چنان که پیرزن ناتوانی از مشرق تا مغرب می‌رود و از کسی آسیبی به او نمی‌رسد. «یطفیء به الفتنه الصماء، و تأمن الأرض حتی أن المرأه لتحج فی خمس نسوه ما معهن رجل، لا یتقین الا الله»؛(۱۲) خداوند به وسیله ی او(حضرت مهدی علیه السلام) فتنه‌های جانکاه را آرام و ساکن سازد و زمین امن گردد؛ چنان که یک زن در میان پنج زن بدون این که مردی آن‌ها را همراهی کند، به حج خانه ی خدا رود و جز خدا از کسی باکی نداشته باشند.

سنگسار زناکاران

حکومت جهانی امام زمان(عج)، حکومت پاکان است و در آن ناپاکان از جمله، زناکاران جایی ندارند. احادیث ذیل نشان می‌دهند که زناکاران در حکومت صالحان کشته می‌شوند و زمین از وجود آنان پاک می‌شود. امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «دمان فی الاسلام خلال من الله – عزوجل – لا یقتضی أحد فیهما بحکم الله حتی یبعث الله قائمنا أهل البیت. فأذا بعثه الله حکم فیهما بحکم الله لا یرید بینه: ألزانی المحصن یرجمه، و مانع الزکاه یضرب عنقه»؛(۱۳) دو خون از سوی خدای تبارک و تعالی حلال شده‌اند که پیش از قیام قائم اهل بیت(عج) به حکم خدا رفتار نمی‌شود. هنگامی که خداوند او را برانگیخت، حکم خدا را در آن دو اجرا می‌کند و آن را با علم امامت بدون این که شاهدی مطالبه کند، انجام می‌دهد: زانی محصن را (کسی که با داشتن همسر مرتکب فحشا شده باشد) سنگسار می‌کند؛ و گردن مانع زکات را می‌زند.

امام صادق(علیه السلام) در حدیث دیگری بر از بین رفتن روابط نامشروع در دولت حق خبر می‌دهد: «و یذهب الزنی و شرب الخمر و یذهب الربا و یقبل الناس علی العبادات و تودی الأمانات و تهلک الأشرار و تبقی الأخیار»؛(۱۴) روابط نامشروع، مشروبات الکلی و رباخواری از بین می‌روند، مردم به عبادت و اطاعت روی می‌آورند، امانت‌ها را به خوبی رعایت می‌کنند، اشرار مردم نابود می‌شوند و افراد صالح باقی می‌مانند.

امام رضا(علیه السلام) در این باره فرموده است: «لو قد قام القائم لحکم بثلاث لم یحکم بها أحد قبله: یقتل الشیخ الزانی و یقتل مانع الزکاه و یورث الأخ آخاه فی الأظله»؛(۱۵) هنگامی که قائم ما(عج) قیام کند، به سه چیز داوری کند که احدی پیش از او داوری نکرده است: ۱- پیرمرد زانی را می‌کشد؛ ۲- مانع الزکات را می‌کشد و…(۱۶)

مفاد زنانه ی یک پیمان

امیرمومنان(علیه السلام) در وصف بیعت یاران حضرت مهدی(عج) چنین می‌فرماید: «یبایعون علی أن لا یسرقوا، و لا یزنوا، و لا یسبوا مسلما، و لا یقتلوا محرما، و لا یهتکوا حریما محرما، و لا یهجموا منزلا، و لا یضربوا أحدا الا بالحق، و لا یکنزوا ذهبا و لا فضه و لا برا و لا شعیرا، و لا یأکلوا مال الیتیم، و لا یشهدوا بما لا یعلمون، و لا یخربوا مسجدا، و لا یشربوا مسکرا، و لا یلبسوا الخز و لا الحریر، و لا یتمنطقوا بالذهب، و لا یقطعوا طریقا، و لا یخیفوا سبیلا، و لا یفسقوا بغلام، و لا یحبسوا طعاما من بر و لا شعیر. و یرضون بالقلیل و یشتمون علی الطیب، و یکرهون النجاسه، و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر، و یلبسون الخشن من الثیاب، و یتوسدون التراب علی الخدود، و یجاهدون فی الله حق جهاده. و یشترط علی نفسه لهم: أن یمشی حیث یمشون، و یلبس کما یلبسون، و یرکب کما یرکبون، و یکون من حیث یریدون، و یرضی بالقلیل، و یملأ الأرض بعون الله عدلا کما ملئت جورا، یعبد الله حق عبادته، و لا یأخذ حاجبا و لا بوابا.»(۱۷)

بخشی از این پیمان، ارتباط مستقیمی به زن و خانواده دارد، از جمله: زنا نکنند، به خانه ی کسی هجوم نبرند، از پلیدی گریزان باشند، گرد همجنس‌بازی نگردند، طرفدار پاکی باشند، از زشتی‌ها بازدارند. بخشی دیگر از این پیمان به طور غیرمستقیم، به زن و خانواده مربوط می‌شود؛ از جمله: به آبروی کسی لطمه نزنند، مال یتیم را نخورند، مشروب ننوشند، حریر و خز نپوشند، راه را ناامن نکنند، به نیکی فرمان دهند و در راه خدا، حق جهاد را ادا کنند. از این حدیث استفاده می‌شود که فساد، تباهی، بی‌عفتی و زشت‌خویی رخت بر می‌بندند و از مشروبات الکلی اثری نمی‌ماند و امنیت ناموسی دقیقا تأمین می‌شود.(۱۸)

دانش آموختن زنان

«العلم سبعه و عشرون حرفا، فجمیع ما جائت به الرسل حرفان، فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین، فاذا قام قائمنا اخرج الخمسه و العشرون حرفا فبثها فی الناس و ضم الیها الحرفین حتی یبثها سبعه و عشرین حرفا»؛(۱۹) علم ۲۷ حرف است. آنچه پیامبران آوردند و برای مردم آشکار ساختند، تنها دو حرف بوده است و مردم تا به امروز جزآن دو حرف را نشناخته‌اند هنگامی که قائم ما قیام کند ۲۵ حرف دیگر را آشکار می‌کند و آن‌ها را در میان مردم منتشر می‌سازد و آن دو حرف گذشته را هم به آن ضمیمه می‌کند تا ۲۷ حرف تکمیل شوند و همه ی قسمت‌های علوم در میان مردم انتشار پیدا کنند.

اگر مضمون این حدیث مورد دقت قرار بگیرد، معلوم می‌شود که میزان پیشرفت علوم در عصر حضرت بقیه الله هرگز برای ما قابل درک و تصور نیست: «کأنی بدینکم هذا لا یزال مولیا یفحص بدمه، ثم لا یرده علیکم الا رجل منا أهل البیت، فیعطیکم فی السنه عطاءین، و یرزقکم فی الشهر رزقین، و توتون الحکمه فی زمانه حتی ان المرأه لتقضی فی بیتها بکتاب الله تعالی و سنه رسوله»؛(۲۰) گویی با چشم خود می‌بینم که این آیین مقدس هر روز کنار گذاشته می‌شود و به دنبال خونخواهی می‌گردد. آن گاه کسی آن را بازنمی گرداند، بجز مردی از خاندان ما. او هر سال دوبار به شما بخشش می‌کند و هر ماه دوبار به شما ماهیانه می‌دهد. در زمان او آن قدر به شما دانش و فرهنگ داده می‌شود که زن خانه دار در خانه ی خود با کتاب خدا و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) داوری می‌کند.

اکنون ما در دورانی زندگی می‌کنیم که هر روز ضربه ی جدیدی بر پیکر اسلام فرود می‌آید. این آیین پاک و حیات بخش به خون آعشته شده و همچون حالت احتضار(جان کندن) پاهای خود را به زمین می‌زند، اصول آن فراموش شده و فروع آن در زیر پاها لگدمال گشته‌اند، و پیش از دشمنان خود، مسلمانان کارد بر حلقوم آن نهاده، آن را ذبح شرعی می‌کنند ! دیگر این اندرزگویان پندنگیر، ارشادگران هدایت نایافته، آمران به معروف و ناهیان از منکر حرفه ای، که خود از معروف به دور و در دریای گناهان غوطه ورند، نمی‌توانند آن را از سقوط نجات دهند؛ تنها چیزی که می‌تواند با نفس مسیحایی‌اش این مرده را زنده کند لبه ی تیز شمشیر الهی در دست یداللهی حضرت بقیه الله(عج) است که تنها بازمانده از حجت‌های پروردگار و یکتا موعود منتظر برای اصلاح جهانی و بازگردانیدن گم گشتگان به شاه راه هدایت است.(۲۱)

احادیثی که به توصیف وضعیت زنان در آخر الزمان پرداخته اند، بیش از روایاتی‌اند که درباره ی موقعیت آنان در عصر پس از ظهور سخن گفته‌اند. اما احادیث توصیف‌کننده ی وضع زن و خانواده در آستانه ی ظهور مبین موقعیت زن و خانواده در حکومت مهدی موعود(عج) هستند؛ یعنی فساد زن و تزلزل خانواده در انتهای عمر بشر از علل مهم ظهور آن امام معصوم است. بنابراین، او می‌آید تا این فسادها را از میان بردارد. آنچه از فساد زنان و خانواده‌ها در آخرالزمان گفته می‌شود، در حکومت امام زمان، عکس آن جاری و ساری است. از این رو، اگر تصویری معکوس از احادیث آستانه ی ظهور در ذهنمان مجسم کنیم، توانسته‌ایم تصویری واقعی از جایگاه زن و خانواده در جهان پس از ظهور ارائه دهیم:

۱- «و اذا رأیت المرأه تصانع زوجها علی نکاح الرجال، و رأیت خیر بیت یساعد النساء علی فسقهن»(۲۲) هنگامی که ببینی زن از همسرش مطلع است که او با همجنس خود رابطه دارد و به روی او نمی‌آورد، و می‌بینی که در بهترین خانه‌ها زن تشویق می‌شود که فسق و فجور کند.

اما در دوره ی پس از ظهور، رابطه ی نامشروعی وجود ندارد، زن چیزی از همسر خود پنهان نمی‌کند و هیچ زنی به هیچ گناهی تشویق نمی‌شود.

۲- «و رأیت النساء یتزوجن بالنساء و رأیت معیشه المرأه من کد فرجها و رأیت النساء یتخذن المجالس کما یتخذها الرجال»؛(۲۳) زن‌ها را می‌بینی که با زن‌ها آمیزش می‌کنند و زندگی زن از خودش تأمین می‌شود و زنان بسان مردان جلساتی تشکیل می‌دهند.

قطعا اثری از همجنس بازی در حکومت امام زمام(عج) وجود ندارد. در واقع، نیازی به این امر نیست؛ به خاطر آن که ازدواج‌ها آسان صورت می‌گیرند و همه نیازهای جنسی خود را از طریق مشروع تأمین می‌کنند.

۳- «تکون النسوه کاشفات عاریات متبرجات من الدین خارجات و الی الفتن مائلات و الی الشهوات و اللذات مسرعات للمحرمات مستحلات و فی جهنم خالدات»؛(۲۴) زن‌ها لخت و عور باشند، زینت‌های خود را آشکار سازند، از دین بیرون روند، به فتنه‌ها بگرایند، به سوی شهوت‌ها و لذت‌ها بشتابند، محرمات الهی را حلال شمارند و در جهنم جاویدانند.

در آخرین حکومت الهی، زن‌ها با پوشش‌اند، زینت‌های خود را تنها برای محارم خود آشکار می‌کنند، دیندارند، و نه فتنه می‌کنند و نه گرد فتنه جمع می‌شوند و در پی شهوت‌های غیر مشروع نمی‌باشند.

۴- «اذا رأیت المرأه تقهر زوجها و تعمل ما لا یشتهی و تنفق علیه من کسبها فیرضی بالدنیء من الطعام و الشراب»؛(۲۵) هنگامی که زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار می‌کند، آنچه را که او نمی‌خواهد انجام می‌دهد و از درآمد شخصی خود به شوهرش اتفاق نمی‌کند و شوهرش برای چیزی اندک از متاع دنیا خشنود می‌شود و ناملایمات همسرش را تحمل می‌کند.

در دولت حق صاحب امر، زن و شوهر دوست همدیگرند و هرگز بدون اجازه ی همدیگر به کاری علیه هم دست نمی‌زنند، و خود را به بهای اندکی نمی‌فروشند و ناملایمات برای یکدیگر ایجاد نمی‌کنند.

۵- «یا لها من طامه اذا حکمت فی الدوله الخصیان و النسوان و أحدث الاماره الشبان و الصبیان و خرب جامع الکوفه من العمران و انعقد الجسران فذلک الوقت زوال ملک بنی العباس و ظهور قائمنا أهل البیت»؛(۲۶) چه حوادث جانکاهی روی خواهند داد هنگامی که زنان و خواجگان و سیاهان به حکومت برسند، کودکان و نوجوانان حکومت کنند، مسجد جامع کوفه پس از عمران و آبادی خراب شود و دو پل(در بغداد) احداث گردند. در آن هنگام، وقت سقوط بنی عباس و ظهور قائم ما اهل بیت فرا می‌رسد.

مراد از حکومت زنان، سلطه ی آنان بر مردان است، در حالی که با ظهور منجی عالم بشریت و تشکیل حکومت، نشانی از سلطه ی زنان بر مردان و سلطه ی مردان بر زنان نخواهد بود.

۶- «یتشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال»؛(۲۷) مردان خود را به صورت زن، و زنان خود را به صورت مرد درمی آورند.

«اذا تزینت النساء بثیاب الرجال و سلب عنهن قناع الحیاء»؛(۲۸) هنگامی که زنان جامه ی مرد بپوشند و پوشش حیا از آن‌ها گرفته شود.

این شبیه پوشی به حدی می‌رسد که اگر ویژگی‌های بدن دختران همچون ظرافت بدن و برجستگی‌های آنان نبود، بسیاری از دختران آخرالزمان با پسران اشتباه می‌شدند. و از این روست که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی، این گونه زنان را لعنت کرده است: «لعن الله الرجله من النساء»؛(۲۹) خداوند لعنت کند زنی که خود را به صورت مرد جلوه می‌دهد.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث دیگری در این باره می‌فرماید: «هنگامی که کلاه‌های مشترک ظاهر شوند، زنا شایع می‌گردد.»(۳۰)

۷- «… و رأیت الفسق قد ظهر و أکتفی الرجال بالرجال، و النساء و رأیت الرجال یتسمنون للرجال و النساء، و رأیت الرجل معیشته من دبره، و معیشه المرأه من فرجها. و أعطوا الرجال الأموال علی فروجهم، و تنوفس فی الرجل، و تغایر علیه الرجال، و رأیت الرجل یغیر علی اتیان النساء، و رأیت العقوق قد ظهر، و استخف بالوالدین و کانا من أسوء الناس حالا عند الولد، و رأیت أعلام الحق قد درست. فکن علی حذر، و اطلب الی الله النجاه، و اعلم أن الناس فی سخط الله – عزوجل – و انما یمهرلهم لأمر یراد بهم فکن مترقبا، و اجتهد أن یراک الله-عزوجل – فی خلاف ما هم علیه»؛(۳۱) و می‌بینی که گناهان علنی شده، مردان به مردان بسنده کرده و زنان با زنان درآمیخته اند، مردان برای مردان آرایش کرده و زنان برای زن‌ها خود را آراسته اند، زندگی مرد از خودش تأمین می‌شود، زن نیز از خود فروشی تأمین معاش می‌کند، مردان اموال فراوانی در راه تأمین مسائل جنسی می‌پردازند، برای مرد داشتن یک همسر غیرت و حسادت به شمار می‌آید، مرد برای آمیزش با جنس مخالف سرزنش می‌شود، عاق والدین شدن علنی شده، پدر و مادر در پیش فرزند خوار شمرده می‌شوند و از دیدگاه فرزند پست‌تر از هر فرد دیگر به شمار می‌آیند، و می‌بینی که نشانه‌های حق پوسیده شده است. در چنین زمانی، از خشم خدا بر حذر باش و از خدای تبارک و تعالی نجات بخواه و بدان که مردم مورد خشم و غضب پروردگار هستند و خداوند به دلایلی به آن‌ها مهلت می‌دهد. منتظر باش و تلاش کن که خداوند تو را در وضعی بر خلاف وضع آن‌ها ببیند.

نتیجه

قوانین زن و خانواده در اسلام بر پایه ی برقراری اصل «عدالت اجتماعی» و اصل «مودت و رحمت» تنظیم گردیده‌اند.(و عاشروهن بالمعروف)(نساء: ۱۹)؛ با زنان به شایستگی و نیکی معاشرت کنید.(و أتمروا بینکم بالمعروف)(طلاق: ۶)؛ در مسائل خانواده، مشورت و سازش را بر پایه ی رفتار شایسته مراعات کنید. آمیختن مسائل حقوقی با موازین اخلاقی، که در آیات مزبور، مشهود است، از شاه کارهای روان‌شناسی تربیتی است که گاه به اصل «فضل» توصیه می‌کند: (و لا تنسوا الفضل بینکم)(بقره: ۲۳۷)؛ گذشت و نیکوکاری را در بین خود فراموش مکنید، و گاه به اصل «عفو» اشاره می‌کند: (و ان تعفوا اقرب للتقوی)(بقره: ۲۳۷)؛ اگر روح عفو و گذشت را حاکم کنید، به تقوا نزدیک‌تر است، و گاه به رعایت اصل «صلح» توصیه می‌کند:(و الصلح خیر)(نساء: ۱۲۸)؛ در هنگام بروز اختلافات، صلح منفعتش بیشتر است.

به طور کلی، زن و خانواده در اسلام، تمایزات فراوانی با زن و خانواده در جاهلیت قدیم و جدید دارند و این تمایزات به فراهم آمدن جامعه‌ای انسانی و الهی در عرصه ی زن و خانواده می‌انجامند؛ همان چیزی که در صدر اسلام تحقق یافت و در عصر پس از ظهور هم تحقق می‌یابد. از جمله ی این تمایزات عبارتند از:

الف. انسان مکمل: هدفمندی خلقت، جهتدار بودن زندگی انسان و برخورداری او از کرامتی خاص، سراسر ابعاد وجود را در بر می‌گیرد و در مجموعه ی نظام آفرینش با برخورداری از این کرامت، وی را نسبت به سایر شئون جمادی، نباتی و حیوانی زندگی متمایز می‌سازد و رسالتی عظیم ما بین(انا لله) تا (انا الیه راجعون) بر عهده‌اش قرار می‌دهد و این با بی‌بند و باری و آزاد زیستی و رهایی از قیود اخلاقی سازگاری ندارد. چون حرکت انسان در مسیر زندگی، به سوی کمال مطلق است، از این رو، باید در زندگی مشترک، به همسر خویش به مثابه ی یک انسان مکمل، یک روح تعالی بخش، یک مبدأ تحول شخصیت خویش بنگرد و در این تحول، باید به گونه‌ای حرکت کند که عقل بر نفس اماره غالب آید. در غیر این صورت، حرکت سیر نزولی خواهد داشت.

ب. حیات طیبه: کانون گرم خانواده محضر خدای رحمان است. از این رو، اعمال و کردار هر یک از زوجین مورد توجه حضرت حق بوده و با دقت ثبت و ضبط می‌گردند و با عمل و نیت خالص، آثار مفیدی بر آن خانواده مترتب می‌گردند. به تعبیر قرآن کریم، (و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربه و الذی خبت لا یخرج الا نکدا)(اعراف: ۵۸)؛ سرزمین پاکیزه به اذن پروردگارش ثمر و حاصل خوب و با برکت به بار می‌آورد، اما سرزمین‌های شوره زار و خبیث، حاصلی بی‌ارزش و بی‌فایده خواهند داشت. بر این اساس، بنای خانواده بر پایه ی پاکی زوجین شکل می‌گیرد و تکوین فرزندان بر پایه ی طهارتی است که مبتنی بر وراثت و تربیت باشد. بر همین مبنا، اسلام در جای جای دستورالعمل‌های مربوط به زن، مرد و خانواده، آن‌ها را از خیانت‌ها و شرارت‌ها بر حذر می‌دارد و آنان را به سوی حیات طیبه، که هدف زندگی بر پایه ی آن استوار است، سوق می‌دهد.

ج. اولویت مصالح خانواده: اگر هر یک زن و مرد پس از پیوند ازدواج، به عللی زوج خویش را مطابق با معیارهای خویش نیافت، ولی به خاطر مصالح خانواده و ارزش گذاری به اصل این پیوند، علی رغم میل باطنی خویش، کراهت و بی‌میلی نسبت به زوج خویش نشان نداد و در حفظ این بنا و مصالح آن کوشید، به دلیل توجه و گذشت و ترجیح مصالح خانواده بر خواسته‌های شخصی، خداوند کریم دریچه‌ای از خیرات و برکات به سوی آنان می‌گشاید؛ چنان که در سوره ی نساء پس از تأکید بر خوش رفتاری نسبت به همسران و امر به (عاشروهن بالمعروف) می‌فرماید: (فان کرهتموهن فعسی ان تکرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا.)(نساء: ۱۹) اشاره به این که اگر به دلایلی از همسران و زنان خود رضایت کامل ندارید و نسبت به ایشان کراهت و ناخوشایندی و در دل شماست، از ابراز آن و به کدورت کشاندن کانون گرم خانواده بپرهیزید و شیوه ی سازش و مدارا و معاشرت نیکو را مرام خویش سازید، که اگر این گونه عمل کردید، پروردگار شما به جبران این عمل ارزشمند، خیرات و برکات و سود فراوان نصیب شما می‌گرداند که از آن جمله، اعطای فرزندانی صالح و شایسته است.

د. حسن معاشرت: از عمده ترین وظایف مشترک زوجین «حسن معاشرت» است؛ چنان که در اصل ۱۱۰۳ قانون مدنی ایران آمده است: «زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.» پیامبر گرامی در این خصوص می‌فرماید: «اکمل المومنین ایمانا احسنهم خلقا و خیارکم خیارکم لنسائهم»؛(۳۲) «کامل ترین مومنان از حیث ایمان، خوش رفتارترین آنهایند و شایسته‌ترین شما آن هایند که با زنانشان خوش رفتارند. و در مورد خوش رفتاری زنان نیز می‌فرماید: «جهاد المرأه حسن التبعل»(۳۳) بر این اساس، زن در عرصه ی زندگی زناشویی، در مقابل شداید، گرفتاری‌ها و پستی‌ها و بلندی ها، باید نهایت توان و هنرمندی خویش را در تنظیم و تدبیر و تحکیم امور به کار گیرد و با ایفای مسئولیت خویش و مبارزه با آنچه مصالح خانواده را به مخاطره می‌اندازد، کارایی و توانمندی خود را در گردانندگی امور زندگی آشکار سازد. اینجاست که مصداق آیه ی(فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الله)(نساء: ۲۲) می‌گردد.

ه. ازدواج دریچه ی ورود به برکات: اصل دیگری که در فرهنگ اسلام مطرح است این که خداوند دریچه ی روزی و برکات را در ازدواج قرار داده و بهترین زینت‌های دنیا، که برای تحصیل آن‌ها برای بندگانش مباح، بلکه مستحب و گاه تأکید فراوان بر آن‌ها دارد، در سایه ی ازدواج برای زن و مرد حاصل می‌شوند. بر این اساس، قرآن به صراحت می‌فرماید: (و أنکحوا الأیامی و الصالحین من عبادکم و امائکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله.)(نور: ۲۴) در این آیه، اولا بنا بر اصل «تعاون و همکاری» در جامعه مسلمانان است و علاوه بر والدین، به کسانی که می‌توانند مقدمات ازدواج جوانان و زنان و مردان بدون همسر با فراهم نمایند، امر می‌کند.

و. مصونیت از گناه در سایه ی ازدواج و سلامت جامعه: اصل دیگری که جزو اصول خانواده است و بر آن تکیه بسیار شده، این است که ازدواج کلید حرکت به سوی پاکی و طهارت و موجب پیش‌گیری از بسیاری مفاسد و شرور اجتماعی است و در بسیاری از روایات آمده: «من تروج فقد احرز نصف دینه فلیتق الله فی النصف الآخر.»(۳۴) اشاره به این که ازدواج مصونیتی ایجاد می‌کند که به واسطه ی آن نصف دین حفظ می‌شود و بعضی روایات، صیانت دو سوم دین را در گرو ازدواج قرار داده است. از این رو، در نقلی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که فرمودند: «هر کس در ابتدای سنین جوانی ازدواج کند، شیطان فریاد می‌زند:‌ ای وای،‌ ای وای، دو سوم دینش کامل شد!»(۳۵)

پی‌نوشت‌ها

۱- محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۲

۲- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۶

۳- محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۱، ص ۱۶۶

۴- نهج الفصاحه، ج ۱، ص ۱۸۴

۵- کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه ی علی اکبر مهدی پور، ص ۷۵۵

۶- محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۵۳، ص ۲۲۳

۷- کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه ی علی اکبر مهدی پور، ص ۴۲۳

۸- کامل سلیمان، پیشین، ص ۴۲۳

۹- شیخ حر عاملی، اثبات الهداه، ج ۷، ص ۱۵۰

۱۰- لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۷۴ / محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۵۲، ص ۳۱۶

۱۱- سید مصطفی کاظمی، بشاره الاسلام، ص ۲۳۰

۱۲- همان.

۱۳- سید مصطفی کاظمی، پیشین، ص ۲۵۳

۱۴- لطف الله صافی گلپایگانی، پیشین، ص ۴۷۵

۱۵- محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۵۳، ص ۳۰۹

۱۶- محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۵۳، ص ۳۰۹

۱۷- لطف الله صافی گلپایگانی، پیشین، ص ۴۶۹

۱۸- محمد خادمی شیرازی، جهان بعد از ظهور یا فروغ بی‌نهایت، ص ۱۵۲

۱۹- همان، ص ۱۱۲

۲۰- محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۵۲، ص ۳۵۲ / کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدی پور، ص ۶۲۲

۲۱- کامل سلیمان، پیشین، ص ۶۲۲

۲۲- محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۵۲، ص ۲۵۷

۲۳- همان.

۲۴- لطف الله صافی گلپایگانی، پیشین، ص ۴۲۶

۲۵- سید مصطفی کاظمی، پیشین، ص ۱۳۳

۲۶- کامل سلیمان، پیشین، ص ۷۵۸

۲۷- نهج الفصاحه، ج ۲، ص ۶۴۵

۲۸- سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۰

۲۹- شیخ بهائی، کشکول، ص ۵۸۰

۳۰- کامل سلیمان، پیشین، ص ۷۵۲

۳۱- محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۵۱، ص ۷۰

۳۲- نهج الفصاحه، ج ۲، ص ۱۴۷

۳۳- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، باب جهاد.

۳۴- همان، باب مقدمات نکاح.

۳۵- محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۱۰۳، ص ۲۲۱، روایت ۳۴، باب ۱

منبع: فصلنامه تخصصی بانوان شیعه؛ مرتضی شیرودی