حجاب به معنای پوشاندن بدن، امری فطری است که برای حیات فردی و اجتماعی انسان، ضرورت دارد و عبارت است از: مانع و پوشش؛ به طوری که زیر یا آن طرف آن معلوم نباشد و انجام و حدود آن، علاوه بر این که واجب شرعی از طرف آموزههای دینی(قرآن و سنت) است، دارای مزیت و خاصیتهای مهم هم برای انجامدهنده آن و هم برای نظام اجتماعی است و آرامش و امنیت را برای فرد و جامعه، به ارمغان میآورد و موجب امنیت کامل در خانواده و محیط کاری میباشد.
در جامعه دینی که باورهای دینی در مبانی و اهداف آن نقش مهمی دارند و پایههای نظام حاکم بر آن را میسازند، دولت، مسئول پاسداری از باورها و ایجاد شرایط مطلوب برای بالندگی و گسترش آنهاست. این مسئولیت میطلبد که دولت رفتارها و هنجارهایی را که به این باورها آسیب میرساند، محدود و مهار سازد و از عمومیت یافتن آنها جلوگیری کند و در مقابل از هرگونه هنجار و حرکتی که به نهادینه شدن این باورها میانجامد، حمایت نماید.
حجاب و عفاف در دین اسلام از باورهای انکارناپذیر و مورد قبول مذاهب اسلامی است و نقش بسزایی در تحکیم ارزشهایی چون حیا و عفت دارد و بایسته کرامت و حرمت زن مسلمان است و ساز و کار آن چه در سطح فرد باشد و چه در سطح جامعه، گسترش و نهادینه شدن آن باید از سوی دولت فراهم شود.
رعایت حجاب، آثار و نتایج فردی، خانوادگی و اجتماعی مهمی دارد که هم در مجموعه فرهنگ و اندیشه دینی قابل پیشبینی است و هم تجربه اجتماعی بشر و نیز دریافتهای عقل، آن آثار را تأیید میکند.
معناشناسی واژه حجاب
واژه حجاب از «حجب» به معنای پرده، پوشش، ساتر، منع، ممانعت از دسترسی و حائل بین دو چیز و… آمده است و مفهوم اصطلاحی حجاب، عبارت است از: پوشش و مانعی چون پرده و غیره که به واسطه آن، پشت پرده دیده نشود. کلمه حجاب را از آن جهت پوشش میگویند و مفهوم پوشش را میرساند که در پشت آن چیزی معلوم نیست و حاجب، کسی است که بین افرادی که داخل مکانی نشستهاند، با افرادی که بیرون هستند، حائل و واسطه است.
فلسفه و سیمای حقیقی حجاب
شهید مطهری در مورد سیمای حقیقی حجاب مینویسد:« مسئله حجاب و پوشش در عصر اخیر، این نیست که زن خود را بپوشاند و بعد در اجتماع حاضر شود؛ روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن، باید رایگان باشد یا نه؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر جا که خواست، حداکثر تمتعات را ببرد یا نه؟
اسلام به روح مسئله مینگرد و جواب میدهد خیر؛ مردان فقط در محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج، آن هم با سپردن یک سلسله تعهدات سنگین از زن، آن هم به عنوان همسر شرعی و قانونی خود و در محیط خانه؛ اما در محیط اجتماع، استفاده از زنان بیگانه، ممنوع است و زنان نیز از این که مردان را در جایی خارج از کانون خانواده کام یاب سازند، به هر شکل و صورتی ممنوع است.
از این که از نظر اسلام مسئله کامجویی باید در محیط خانه باشد، دارای اهمیت و ویژگیهای است؛ از جنبه روانی، به بهداشت روانی اجتماع کمک میکند؛ از جنبه خانوادگی، سبب تحکیم روابط خانوادگی و برقراری محبت کامل زوجین میشود؛ از جنبه اجتماعی، موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماعی میگردد و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب میگردد که ارزش او بالا رود و شخصیت زن به جای این که مسئله ابتذال زن پیش بیاید، مسئله شخصیت زن و جایگاه او مطرح میگردد.
در واقع، اسلام میخواهد محیط خانه برای زن و مرد، محیط التذاذ، محبت و غیره باشد و محیط بیرون از خانه برای هر دو، محیط کار، فعالیت و غیره باشد. اسلام میخواهد با این شیوه، دو محیط خانه، کار و اجتماع را از هم تفکیک کند؛ برخلاف دیگر مکتبها که محیط کار و لذت جنسی را در اجتماع در هم آمیخته اند».
جنبههای فردی حجاب
حجاب از آن جهت که شروع و انجام آن از طرف شخص است و آن را رعایت میکند و میتواند در آن تقصیر داشته باشد و یا مزایایی برای او در پی دارد، دارای جنبههای فردی است. بر اساس این جنبهها از حجاب، عدهای حکم حجاب را فردی دانستهاند. برای اثبات ادعای این گروه، میتوان به امور زیر استدلال کرد:
۱- حجاب برای تامین مصلحت و امنیت رعایت کننده آن وضع شده است؛ زیرا او در برابر نگاهها و هجومهای دیگران، خود را محافظت کرده است.
۲- حجاب برای رعایت احترام شخص رعایت کننده آن وضع شده است که این تحلیل، از روایات به دست میآید و منع و جلوگیری کنیزان از پوشاندن سر خود، در همین راستا قابل تحلیل است. در واقع، احترام و حیثیت از آن مسلمان است و این احترام، مخصوص شخص مسلمان است. احترام، امری شخصی است؛ پس حجاب هم شخصی است.
۳- زن باید حجاب را در نماز رعایت کند؛ حتی اگر کسی او را نبیند. از این مسئله در مییابیم که حجاب مانند نماز از احکام فردی است.
۴- حجاب امری کاملا فردی است؛ زیرا در روایاتی آمده است که گناه کوتاهی در رعایت حجاب زن، بر عهده شوهر است. در حدیثی آمده است: «زنی که خود را آرایش و خوشبو و معطر کند و برای دیگران از خانه خارج شود و شوهرش به این کار راضی باشد، خداوند برای هر قدمی که آن زن بر میدارد، یک خانه برای شوهرش در جهنم بنا میکند».
جنبههای اجتماعی حجاب
نمود حجاب به عنوان یک نشانه دینی، تامین مصلحت جمعی، بهزیستی نظری و روانی عمومی، کنترل زمینههای انحراف جنسی و بصری و تأمین بهداشت روانی، از جنبههای اجتماعی حجاب محسوب میشوند. عدهای با در نظر گرفتن این جنبهها، به اجتماعی بودن حجاب معتقدند. در تقریر ادعای این گروه میتوان به موارد زیر استدلال کرد:
۱- حجاب برای دیگران خالی از فایده نیست؛ زیرا اگر پوشش رعایت شود، نگاههای تحریک آمیز به وجود نمیآید و زمینههای تحریک جنسی کنترل میشود و این در تامین سلامت اخلاقی و روانی جامعه، نقش دارد. بنابراین، میتوان گفت که حجاب از امور اجتماعی است.
۲- خداوند میان حجاب زن آزاد و غیر آزاد، فرق گذاشته است و نیز حرمت نگاه به زنان کافر، بدون قصد لذت، به دلیل عدم احترام آنان، برداشته شده است. این موارد نشان میدهد که حرمت نگاه، با احترام زن مرتبط است.
۳- حجاب در مواجهه با نامحرم و در محیط بیرون از خانه، مورد توجه و ارزش است. در فقه اسلامی، رعایت حجاب در خانه و برای همسر و محارم خود، معنی و مفهومی ندارد و این یکی از بزرگ ترین نشانههای اجتماعی بودن حجاب است.
۴- ممنوع شدن حجاب در غرب؛ کشورهای غربی با این که دارای نظام لیبرال هستند، ولی حجاب را در مدارس، دانشگاهها و محافل عمومی، ممنوع کرده اند؛ زیرا حجاب، یک شعار و نماد اجتماعی است.
تحلیل و بررسی جنبههای فردی و اجتماعی
حجاب از شعور، آگاهی و شناخت فرد آغاز میشود و هر چه مقدار شناخت و آگاهی فرد و زمینه انتخاب او از حجاب بیشتر باشد، در حقیقت میتوان حجاب او را آگاهانه، با اختیار و ریشهای دانست. فردی که حجاب خود را با اختیار و آگاهانه انتخاب کرده، هنگام معاشرت با افراد بدحجاب و بیقید و بند، به راحتی حجاب خود را کنار نمیزند؛ اما اگر انتخابش عمیق و آگاهانه نباشد، با قرار گرفتن در فضای بدحجابی، به راحتی در حجاب خود اعمال نظر میکند و پوشش بدحجابان را بر میگزیند.
همراهی حجاب و نماز به این دلیل است که به حجاب، جنبه تقدس بخشیده شده است؛ همان طور که طهارت جنبه تقدس و پاکی دارد. حجاب در نماز نیز مانند طهارت از امور قربی نیست؛ بلکه از شرایط صحت نماز است. همراهی حجاب با نماز میرساند که نماز گرچه عبادتی است که فرد به وسیله آن در خلوت با خدای خود ارتباط برقرار میکند، ولی فلسفه آن جلوگیری از مفاسد اجتماعی است: «إنَّ الصَّلاهَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکر».۱
از بررسی جنبههای اجتماعی حجاب این تحلیل به دست میآید که هر چند حجاب، مصلحت فرد باحجاب را تأمین میکند و همرا با اختیار و آگاهی فرد انجام میشود، ولی برای دیگران، خالی از مصلحت نیست. زنی که حجاب را رعایت میکند، با حفظ آن، زمینههای تحریک جنسی در جامعه را کنترل میکند و از لغزش افراد جلوگیری میکند.
رعایت حجاب در سالم سازی فضای دینی و اخلاقی جامعه و تعادل روانی آن، نقش بسزایی دارد و در مقابل، رعایت نکردن حجاب به فراخوار هر یک از مراتب بیحجابی، سلامت فرد و جامعه را تهدید میکند.
مبارزه با حجاب از سوی کشورهای غربی، یکی از شیوههای فکری- فرهنگی استعمار است که آن را در کشورهای اسلامی در سالیان دورتر دنبال میکردند. استعمار در حمله به کشورهای اسلامی، به دو شیوه عمل میکند؛ یکی جریان سیاسی– نظامی که حمله و اشغال نظامی است و دیگری جریان فکری– فرهنگی که ابتدا اذهان و افکار را آماده میکند و بعد از طریق براندازی، وارد میدان میشود که در این جا بدون این که جنگی صورت گیرد، اذهان خود به خود فریفته و باخته فرهنگ و رسوم تبلیغ شده میشوند.
فرانتس فانون، زنان بیحجاب را شریک جرم اشغالگران استعمار میداند و میگوید: هنوز رویای رام کردن جامعه الجزایر به کمک زنان بیحجاب که شریک جرم اشغالگرانند؛ از ذهنم بیرون نرفته است. هر زن الجزایری که کشف حجاب میکند، هر چادری که میافتد و هر چهرهای که به صورت ناآرام اشغالگر عرضه میشود، ترجمان این معناست که الجزایر، هتک حرمت و کشف حجاب را از استعمار پذیرفته است.
حجاب به عنوان سمبل و نماد عفت و حیای زن مطرح است و غرب با منع حجاب به عنوان نمادی اجتماعی که قابل مشاهده در سطح عمومی است، این پیام را القا میکند که اگر حجاب فراگیر شود، موجی اجتماعی ایجاد میشود و حجاب و حفظ آن، پیامهای متعددی در پی دارد که در سطح اجتماعی، قابل ارزش و ملاحظه است.
تلاش در تقسیمبندی احکام به فردی و اجتماعی بر اساس کنشهای انسانی، به این دلیل است که الزام حکومت در احکام فردی، راه ندارد و این تقسیم بندی در مقام پاسخ به دیدگاه موافقان با الزام حکومتی حجاب است؛ زیرا به گمان آنان، حجاب جزء احکام فردی است و حکومت دینی نمیتواند در احکام فردی دخالت کند.
منبع: پرسمان؛ اسفند ماه سال ۱۳۹۰؛ شماره ۱۱۰