دورهای که مردها با زنهای ۱۰ یا ۲۰ سال کوچکتر از خودشان ازدواج میکردند، تقریبا گذشته است. امروزه ازدواجهایی که در آن، زوجها همسالند و یا ازدواجهایی که در آن، زن بزرگتر از مرد است بیشتر از قبل دیده میشود.
تفاوت سنی مناسب هنگام ازدواج
اگر تفاوت سنی میان زن و مرد، سه تا چهار سال باشد، از یک حد معمولی برخوردار است. این مورد بستگی به این دارد که چقدر زن و مرد بتوانند این فاصله را باور داشته باشند. این مساله را نمیتوان به همه تعمیم داد و به این معنا نیست که همه کسانی که چنین اختلاف سنیای دارند، زندگی خوبی هم دارند.
البته هر چه فاصله سنی زوجین کمتر باشد، احتمال تفاهم بیشتر است. چرا که دو نفر با تفاوت سنی زیاد، در دو مرحله متفاوت از زندگی هستند و نیازها و خصوصیات آنها، بالطبع متفاوت است. فاصله سنی از ۱۰ سال به بالا به دلیل این که تفاوت زمانی و یک دهه فاصله زندگی کردن بین دو فرد وجود دارد، مشکلاتی برای هر دو زوج به وجود میآورد. مشکلاتی چون عدم درک صحیح و متقابل، برآورده نشدن انتظارات دو طرف بعد از مدتی و بی حوصلگی فرد بزرگتر، به خصوص احساس پشیمانی و بروز مشکلات بیشتر از عواملی هستند که بین زوجها با فاصله سنی زیاد دیده میشوند.
یکی از معیارهای انتخاب همسر، هماهنگی و تناسب بین زوجین از نظر فاصله سنی است. به هر حال افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم باشند، تجربهها و خاطرههای یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی برای درک کردن هم خواهند داشت.
بزرگتر بودن مرد
مرد ایرانی با خاصیت مردسالارانهای که از گذشته در اطراف خود دیده و شنیده، مدیر بودن در خانواده و حرف آخر زدن را تعریفی از خود میداند. از سوی دیگر، بزرگتر بودن مرد، نوعی توازن رفتاری را در خانواده به دنبال دارد. با این حال معیارها با گذشت زمان، در حال تغییر و دگرگونی است.
حضور زنان در جامعه و فعالیتهای اجتماعی آنها، توجه بیشتر آنها به تحصیلات و ارتقای علم و به دست آوردن موقعیتهایی برتر حتی بسیار معتبرتر از مردها، تا حدودی باعث تغییر سن ازدواج شده و به همین خاطر است که در جامعه امروز، زنانی که از همسران خود بزرگتر هستند، بیشتر از قبل دیده میشوند.
بزرگتر بودن زن
اگرچه هنوز مساله بزرگ بودن زن از مرد، چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی، در جامعه ما پذیرفته شده نیست اما نمیتوانیم برای همه افراد، نسخههای واحد و یکسانی بپیچیم. اگر دو نفر تفاهم فرهنگی و اخلاقی داشته باشند، همسن بودن یا بزرگتر بودن دختر از پسر، مشکل خیلی حاد و پیچیدهای نیست. کسانی که مخالف بزرگتر بودن زن هستند، معمولا دلایل زیرا برمیشمارند:
ترس از این که این ازدواجها بعد از مدت کوتاهی، با شکست مواجه شود؛ به ویژه اگر این ازدواج به خاطر موقعیت مادی زن صورت گرفته باشد، همیشه مورد توجه است. زنی که چند سال بزرگتر باشد، معمولا انتظار دارد همسرش هم همانند او فکر کند و مسائل را بسنجد ولی وقتی با چیزی غیر از این مواجه میشود، این فاصله را بیشتر درک میکند.
از سوی دیگر، مردی که با زن بزرگتر از خودش ازدواج میکند، ممکن است پس از چند سال زندگی، با تحلیل رفتن جسم زن، احساس ناخوشایندی پیدا کند و شاید به فکر جدایی و یا ازدواج دوم بیفتد و… در حالی که این احتمالها، تنها مختص به زنهایی نیست که از شوهرانشان بزرگترند بلکه ممکن است در رابطه سایر زنها با شوهرانشان نیز اتفاق بیفتد.
چنین ازدواجهایی جنبههای مثبتی هم دارد؛ از جمله اداره زندگی از سوی زنی آگاه و مدیر. البته به شرطی که خود فرد پذیرای شرایطش باشد و بتواند نگاه جامعه و مردم را تحمل کند. چرا که تاثیرهای منفی برخورد جامعه و اطرافیان ممکن است در زندگی بروز پیدا کند. میتوان خانوادههای زیادی را یافت که با بزرگتر بودن زن از شوهر، زندگیهایی شاد و زیبا دارند. این مساله در صورتی که عشق و علاقه طرفین به همدیگر زیاد باشد و زندگی خوبی داشته باشند، مشکل ساز نخواهد شد.
همسن بودن یا نبودن
تعریف تفاوت سن و پذیرش آن، کاملا به فرهنگ و تربیت خانوادگی بستگی دارد. در مساله ازدواج، درصورت فراهم بودن نیازهای اساسی و شناخت متقابل، نمیتوان فاصله سنی را از عوامل و عناصر اصلی دوام زندگی دانست. با این حال، هر چقدر فاصله و اختلاف سنی بین زن و مرد کمتر باشد، آنها به درک بهتری از یکدیگر میرسند. زن و مرد هر چقدر تناسب و سنخیت بیشتری داشته باشند، پیوند و ازدواج مستحکمتری خواهند داشت.
یکی از معیارهای انتخاب همسر، هماهنگی و تناسب بین زوجین از نظر فاصله سنی است. به هر حال، افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم باشند، تجربهها و خاطرههای یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی برای درک کردن هم، خواهند داشت. دختر و پسری که در سن ازدواج قرار دارند، باید از نظر فکری در یک سطح قرار گیرند. تفاوت سن در فرهنگ ما اهمیت دارد ولی میزان آن را هم هیچ علم و منطقی با قاطعیت تخمین نزده است.
آنچه از سن مهمتر است…
تفاوت در سن بلوغ دختر و پسر این روند را طوری نهادینه کرده که پسرها با توجه به دیرتر بالغ شدنشان، باید از دخترها بزرگتر باشند. با این حال فاکتور سن، به تنهایی نمیتواند تضمین کننده یک ازدواج موفق باشد.
انگیزه زوجها برای ازدواج با یکدیگر در این زمینه بسیار دخیل است. هستند کسانی که با انگیزههای اقتصادی با افرادی ازدواج میکنند که تفاوت سنی بسیار زیادی با آنها دارند؛ ازدواجی بدون پایههای عاطفی و شناخت که نبودن عامل علاقه در این نوع از ازدواجها، آنها را با شکست مواجه میکند. در این صورت نمیتوان گفت شکست این زندگی، تنها به خاطر بالابودن سن یکی از دو زوج بوده است.
دکتر مسعود وزیری؛ روانشناس بالینی
منبع: همشهری تندرستی