۱- شمـا تـصـور مى‌کنـیـد تنها به صرف آن که شریک خود را دوست دارید، می‌توانیـد وى را به دلخواه خودتان تغییر دهید.

۲- شما تصور می‌کنید خواسته و امیال شما همان خواسته و امیال شریک جدیدتان می‌باشد.

۳- شما تصور مى‌کـنـیـد عشـق و رابــــطه جاودانه است: مادامى که من عاشـق شریک زندگى خود باشم و انـرژی، پول و وقت خود را براى وى مصروف دارم، او نیز همیشـه در کنار من خواهد ماند.

۴- شما تصور می‌کنید همواره شریک زندگیتان مى‌باید در دسترس و فریادرس شما باشد، حتى اگر شما در بدترین شرایط و سطح در زندگى باشید، چون فداکاری‌هاى بسیارى در حق وى روا داشته‌اید.

۵- شما تصور می‌کنید شریک زندگى شما مسئول شادی، خوشبختى و آرامش در زندگى شما می‌باشد.

تمام تصورات فوق، اشتباه می‌باشد. اکنون به نکات زیر براى هر چه موفقیت‌آمیز گشتن رابطه جدیدتان به دقت توجه کنید:

۱- شما قادر به تغییر دادن فرد دیگرى نمی‌باشید. شما تنها قادرید خودتان را تغییر دهید که چگونه با تحولات پیرامون خود کنار بیایید. آیا شما می‌خواهید که شریک شما، همان شخصیت و ماهیت اصیل خود را حفظ کند و یا آن که کسى باشد که خود مایل به آن نیست؟

۲- عشق و رابطه عبارت است از: برآورده ساختن دو جانبه نیازها. ممکن است در مواقعى شریک شما در شرایط روحى نامساعد قرار گیرد و تمایلى نداشته باشد که شما در کنار او باشید و به تنهایى نیاز داشته باشد. این واقعیت را بپذیرید. عشق تبادل انرژى میان دو انسان است.

۳- به طور طبیعى ما همگى به سمت فردى گرایش مى‌یابیم که از ارتعاشات انرژى بالاترى نسبت به ما برخوردار باشد. بنابراین کسى که غرغرو، بد خلق، دمدمى مزاج، پرخاشگر، کینه‌توز و خودخواه باشد، طبعا ما را جذب خود نمی‌کند. بر عکس فردى که بشاش، سرحال، شاد، و برخوردار از اعتماد بنفس و خودباورى بالا و سالمى باشد، ما را مجذوب خود خواهد ساخت.

۴- شادى و خوشبختى، یک حالت ذهنى می‌باشد که ما مختار به انتخاب آن می‌باشیم. تمام شادیها و رنجها و اندوهها، توسط خود شما خلق می‌گردند و از خارج شما و یا توسط دیگران، سرچشمه نمی‌گیرند. بنابراین شریک خود را مسئول خوشبخت ساختن خودتان ندانید. خلاصه شما نباید براى برآورده سازى نیازهاى احساسى خود، به شریک خود وابسته باشید. تنها این شما هستید که مسئول احساسات خود و خلق لحظات مثبت و شیرین در زندگى خود می‌باشید.

۵- منتظر شریک زندگى ایده آل براى آغاز یک رابطه نباشید. و یا آن که از شریک خود، انتظار کامل بودن نداشته باشید. ممکن است روزى شریک شما دست به عملى زده و یا حرفى بزند که سبب رنجش، خشم و ناامیدى در شما گردد. اما بدانید که هیچکس کامل نیست حتى شما. بنابراین منصفانه جایز الخطا بودن انسانها را بپذیرید.

آیا شما براى شروع یک رابطه جدید آمادگى کافى دارید؟

۱- فهرستى از آسیب‌هاى روحى گذشته خود تهیه کنید؛ سپس یکایک آنها را مرور کرده و منصفانه قضاوت کنید که چگونه با آنها کنار آمده، حل کرده و یا پذیرفته‌اید. اگر تصور می‌کنید مسایلى در گذشته شما وجود دارند که کماکان به طور جدى و کافى به آنها نپرداخته و برخورد نکرده‌اید و هنوز لاینحل باقى مانده‌اند بهتر است پیش از آن که قدم در یک رابطه تازه بگذارید، آنها را رفع سازید. آسیب‌هاى روحى می‌توانند شامل سوء رفتارهاى احساسی، فیزیکى و جنسى در دوران کودکى شما، طلاق والدین، از دست دادن والدین و یا یک عزیز، و یا روابط ناهنجار، ناکام و ناسالم شما در گذشته باشند. زیرا همان مسایل می‌تواند در رابطه جدیدتان رخنه کرده و خود را به اشکال مختلف نمایان ساخته و مانع شکل‌گیرى یک رابطه سالم گردند.

۲- خودآگاهى و عزت نفس شما تا چه حدى می‌باشد؟ فقدان خودآگاهى و اعتماد بنفس سالم شکل‌گیرى یک رابطه صمیمى و سالم را دشوار و غیر ممکن می‌سازد. براى آن که متوجه گردید تا چه اندازه خودتان را می‌شناسید سعى کنید به پرسش‌هاى زیر پاسخ گویید:

آیا قادر به بیان مهمترین و عمیقترین ارزشهاى زندگى خود می‌باشید؟

آیا قادر به بیان انتظارات و نیازهاى خود از رابطه دلخواهتان میباشید؟

آیا اهداف زندگى خود را شناخته اید؟ و آیا براى دستیابى به آنها از برنامه مدونى پیروى می‌کنید؟

آیا نقاط ضعف و قوت خود را کاملا می‌شناسید؟

براى پى بردن به میزان عزت نفستان به پرسش هاى زیر پاسخ گویید:

خود را چگونه ارزیابى می‌کنید؟

آیا نظر مثبتى نسبت به خود دارید؟

دیگران چگونه شما را ارزیابى می‌کنند؟

اگر پاسخ‌هاى شما گویاى آن می‌باشند که شما در پذیرش و دوست داشتن خود مشکل داشته و غالبا با واکنش منفى هنگام رویارویى با دیگران مواجه می‌گردید باید براى ارتقاى سطح اعتماد به نفس و عزت نفس خود بیشتر تلاش کنید. عشق به خویشتن پایه و اساس یک رابطه سالم می‌باشد.

۳- آیا روابط پیشین شما حقیقتا در گذشته بوده و پایان پذیرفته اند؟ اگر شما به طور کامل تجارب و مسایل دردناک و ناخوشایند گذشته خود را کنار نگذاشته و به دست فراموشى نسپرده باشید (البته پس از درس عبرت گرفتن از آنها)، احتمال آن که آنها را به رابطه کنونى و یا آیندیتان کشانده و بازگردانید بسیار زیاد می‌باشد. زیرا مشکلات تا زمانى که کاملا حل و رفع نگردند مجددا در مغز مرور گشته و تکرار می‌گردند. بنابراین بسیار اهمیت دارد که پیش از آن که وارد رابطه جدیدى گردید با تمام رنج‌ها و مشکلات روحى عمده روابط پیشین خود بطور سازنده‌اى کنار آمده باشید.

۴- آیا حقیقتا از خواسته، نیازها و امیال خود از یک رابطه آگاهى دارید؟ ما همگى با انتظارات و دلایل گوناگون گام در یک رابطه جدید می‌گذاریم. با آگاهى کامل از این انتظارات و خواسته ها قادر خواهید بود مناسب بودن رابطه فرا روى خودتان را با دید باز ترى تعیین کنید. اغلب افراد همان شخصى را براى آغاز رابطه خود برمی‌گزینند که در ضمیر ناخودآگاه شان خواهان آن می‌باشند. ضمیر ناخودآگاه مکانى است که ما عمیق ترین نیازها و آرزوهاى ناکام مانده و همچنین ترس‌هاى خود را در آن نگهدارى میکنیم. بنابراین بسیار اهمیت دارد که پیش از گام نهادن در یک رابطه جدید تمام احساسات گذشته و نیازهاى مربوط به رابطه آینده خود را مورد بررسى قرار دهید. منصفانه درباره هر آنچه که از یک رابطه و همچنین از ویژگی‌هاى شریک زندگى خود انتظار دارید مطمئن و آگاه گردید.

منبع: funpatogh.com