همه ما میدانیم که خساست، امری ذاتی است نه اکتسابی. پول و درآمد برای این افراد، تمام زندگی است. آنها محبت را با پول میسنجند و حتی هدیهای که میخرند، بر کیفیت و نوع آن توجهای ندارند. در منزل این افراد، تصمیمگیری برای خرید هر وسیله سادهای، باید بااجازه آنان باشد و برای صدور این مجوز نیز باید دلایل قانع کنندهای ذکر شود. ترس از بروز واکنشی نامطلوب از سوی آنان بر همه رفتارها و روابط زندگی سایه میاندازد و آزادی عمل را از همه افراد خانواده سلب میکند. این افراد در برآوردن نیازهای فردی خود نیز امساک و خساست به خرج میدهند تا حدی که سلامتی آنها هم ممکن است به خطر بیفتد.
از این روست که امروزه زنان خانهدار که البته تعداد آنها روز به روز در حال کاهش است، از این که باید برای دریافت هزینههای شخصی و تامین مخارج زندگی، به دستان همسر خود نگاه کنند، بیشتر از نسل گذشته عذاب میکشند و شاید به همین دلیل است که دختران امروزی، قبل از تشکیل زندگی مشترک، به فکر یافتن کار و شغلی حتی با حقوق اندک برای خود میافتند. خصوصاً وقتی مردان خانواده، افراد سخاوتمندی نباشند و بخواهند بر تمام مخارج زندگی به نوعی کنترل و نفوذ داشته باشند، در چنین صورتی واقعاً ادامه زندگی برای زنی که استقلال مالی ندارد، دشوار است.
از نظر روان شناسان، خساست، یک نوع مشکل روانی است که افراد مبتلا به آن، در همه رفتارهایشان دچار خست و امساک هستند. به لحاظ علمی، خساست در شیوه خرج و پسانداز کردن، رفتارهای فردی و اجتماعی. ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران، گوشهگیری، امتناع از حضور در جمع، توجه بیش از حد به رفتارهای دیگران و بررسی رفتارهای آنها به قصد انتظار مشاهده میشود.
تا زمانی که فرد خسیس مجرد است، خساست او فقط موجب تنها ماندن وی و دوری از جمع میشود، ولی وقتی تشکیل خانواده میدهد، این مشکل رفتاری به مرور فاصله عمیقی را میان او و همسرش به وجود میآورد، چرا که او نمیتواند نیازهای عاطفی و روحی و روانی همسرش را برآورده کند. حتی مردان خسیس، همیشه از رفتارها و تلاشهای فرزندانشان ناراضی هستند و آنها بر خلاف والدین دیگر که برای فرزندانشان هزینه میکنند و به دنبال موفقیت آنها هستند، نه تنها هیچ تلاش و کمکی برای پیشرفت آنها نمیکنند، بلکه فقط از فرزندان خود توقع دارند.
طاقتم طاق شده است
یکی از شکایات خانمهای خانهدار از همسران خسیسشان، این است که در دادن خرجی منزل، بیش از اندازه امساک میکنند. خانم خانهای که خود را در واقع محرم اسرار و شریک همسر خود میداند، از این که همسرش به هنگام خروج از منزل و رفتن بر سر کار، مبلغ ناچیزی به عنوان خرجی یک روز بر روی اوپن آشپزخانه قرار میدهد، شکایت و گلهگذاری میکند و میگوید: او که میداند با این پول، چیزی نمیتوان خرید. اگر او بیشتر از این مبلغ بگذارد آیا فکر میکند من دشمن او هستم و تمام پولها را حیف و میل میکنم. در حالی که اگر آن پول بیشتر از نیاز من باشد من حتماً آن را ذخیره خواهم کرد و برای روز بعد که نیاز دارم استفاده میکنم. به اعتقاد یکی از خانمهای خانه دار، بدترین روش ممکن آن است که یک خانم، هر روز به دست شوهرش نگاه کند و برای هر خرید حتی یک خرید کوچک، منتظر باشد که همسرش به او پول بدهد. خصوصاً این که همسرش از خصلت خساست برخوردار باشد.
خانم مسنی که سالها با خساست همسرش کنار آمده بود میگوید: یک عمر با خساست همسرم ساختم و چیزی نگفتم ولی امروز دیگر طاقتم تمام شده و مدام با همسرم بدخلقی میکنم. بعضی موقعها فکر میکنم باید انتقام آن روزهای جوانی که میتوانستم خوب زندگی کنم ولی نتوانستم را از او بگیرم.
یا خانم ۵۰ سالهای که مدام باید برای خرید هر وسیلهای از منزل، به شوهرش جواب پس بدهد، ابراز نارضایتی میکند و میگوید: مگر من، انسان نیستم؟! آیا از خودم این اختیار را ندارم که برای یک بار هم شده برای دلم از یک لباسی که خوشم آمده بتوانم برای خودم آن را خریداری کنم و مجبور نباشم برای خرید آن به همسرم پاسخگو باشم؟ تا کی ما زنها باید برای هر کاری به همسرمان پاسخ بدهیم و تمام فکر و زندگیمان این باشد که چگونه خرج کنیم تا همسرمان اعتراضی نکند و او راضی باشد؟
آنچه که زنان باید انجام دهند
در کنار خساستهای مالی مردان و سختگیریهای آنان بر زنان، نباید از ولخرجیهای برخی زنان هم به راحتی گذشت. بسیاری از زنان خانهدار که رنج کسب درآمد را نکشیدهاند و از مخارج زندگی آگاهی ندارند توقعات زیادی از همسرانشان دارند. آنها بدون این که بدانند همسرشان توانایی مالی تامین تمامی هزینههای زندگی را به میزانی که آنها میخواهند دارند، فقط میخواهند به خواستههای مالی خود برسند.
این گونه رفتارها نیز به مانند خساست مردان که قبلاً نیز گفته شد، میتواند فاصله عمیقی را در روابط زن و شوهر ایجاد کند در حالی که باید به یاد داشت که تنظیم برنامه خانواده بر اساس درآمد شوهر موضوعی است که باید با دقت تمام از سوی خانم خانه صورت بگیرد و چون نمیتوان درآمدها، خرجها و خلق و خوی افراد را با یکدیگر تطبیق داد این کار باید توسط خانم خانه و بر اساس تجربیات خود او انجام شود.
راهکار
زنان باید بدانند که بیماری همسر خسیسشان، درمانی ندارد، فقط باید با او مدارا کنند و به عبارت دیگر، او را تحمل کنند هر چند که سخت و دشوار است. به اعتقاد روان شناسان، مقابله به مثل با این افراد، نتیجهای نمیدهد و شاید موجب تشدید رفتار آنان نیز بشود. بنابراین اگر تصمیم به خرید وسیلهای برای منزل را دارند، قبل از خرید، با همسرشان مشورت کنند چرا که در غیر این صورت، ممکن است با جنجال همسرشان رو به رو شوند. زمانی که از رفتار او ناراحت میشوید، با او دعوا نکنید بلکه با لحنی ملایم به او توضیح دهید که این رفتار او، باعث ناراحتی و خجالت شما شده است و او را به رفتاری منطقیتر تشویق کنید. به فرزندان خود نیز رفتار مقابله به مثل با پدر را یاد ندهیم بلکه به آنها بفهمانیم که این، عقیده پدر آنهاست و باید احترام بگذارند. بهتر است برای تقسیم دخل و خرج منزل، با آنها همفکری کنیم تا به تدریج تغییراتی در شرایط ایجاد شود.