در میان مطالبی که انجیلها بیان میکنند، تناقضات فراوانی وجود دارد.[۱] همچنین رسالههای سیزده گانه پولس با وجود اینکه همه آنها قابل اعتبار نیست مانند انجیل یوحنا با اناجیل همنوا همساز نیست و عیسای رسالههای پولس مانند عیسای انجیل یوحنا موجود الهی است.[۲]
موریس بوکای میگوید منقولات خود انجیلها تناقضات بارزی را آشکار میکنند؛ زیرا نمیتوان وجود واقعه متضاد را باور کرد و نمیتوان برخی دوری از حقیقتها یا تصدیقاتی که خلاف دادههای معارف جدید است، قبول نمود. دو نسبنامه عیسی که انجیلها عرضه میکنند و خلاف واقعهایی که از آن نتیجه میگیرند کاملاً موضوع را ثابت مینمایند.[۳]
مسیحیت در ابتدا وجود تناقض در کتاب مقدس خود را نمیپذیرفت. اولین بار در قرن هجدهم میلادی بود که آنها حاضر به اعتراف درباره وجود تناقض در کتاب خود شدند.[۴] بیان دیدگاههای معارض از سوی انجیلها، سبب شده که صاحبنظران درباره اعتبار آنها به عنوان یک سند تاریخی معتبر به دیده شک و تردید بنگرند.[۵]
سوالات زیر بر اساس این مطالب متوجه مسیحیان است:
- آیا وجود تناقضات در آموزه های انجیلها دلیل بر بی اعتباری آنها نیست؟
- چه چیزی باعث گردیده که این تناقضات وارد انجیلها شده است؟
- ایا تناقضات موجود در اناجیل و سایر کتابهای عهد جدید حاکی از این نیست که نویسندگان آنها تعمد در تحریف آیین مسیحیت داشته اند؟
پی نوشتها
[۱]. ر.ک: همفری کارپنتر، عیسی، ترجمه: حسن کامشاد، ص۶۷ ؛ کری ولف، درباره مفهوم انجیلها، ترجمه: محمد قاضی، ص۱۷.
[۲]. ارچیبالد رابرتسون، عیسی اسطوره یا تاریخ، ترجمه: حسین توفیقی، ص۲۸.
[۳]. موریس بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه: ذبیح الله دبیر، ص۱۴۹.
[۴]. ر.ک: همفری کارپنتر، عیسی، ترجمه: حسن کامشاد، ص۳۶.
[۵]. ر.ک: کری ولف، درباره مفهوم انجیلها، ترجمه: محمد قاضی، ص۳۸.
نویسنده: حمید رفیعی