در نیازهاى خود جز بر خداوند نباید اعتماد کرد. این حالت از مکمّلات دعاست. خداوند متعال فرموده است: «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛[۱] و هر کس بر خداوند توکّل کند او را کفایت مى کند». حفص بن غیاث از ابى عبد اللّه علیه السلام روایت کرده که فرموده است: «هرگاه کسى بخواهد که هر چه از خداوند مسألت مى کند خداوند به او عطا کند باید از همه مردم چشم پوشد و امیدى جز به بارى تعالى نداشته باشد. هنگامى که خداوند این حالت را از دل او بداند هر چه از او بخواهد به او مىدهد».[۲]
ضمن آنچه خداوند به یکى از پیامبرانش وحى فرموده آمده است: «به عزّت و جلالم سوگند من آرزوى هر کسى را که به دیگرى غیر از من چشم امید دوخته باشد به نومیدى مى کشانم، و در میان مردم بر او جامه خوارى مى پوشانم، و او را از رحمت و فضل خود دور مى گردانم. آیا بنده من در سختی ها از دیگرى انتظار کمک دارد در صورتى که رفع آنها در دست من است و به دیگرى چشم امید دوخته در حالى که من بى نیاز و بخشنده ام؛ کلید درهاى بسته به دست من است، و درگاهم به روى کسانى که مرا بخوانند گشوده است. آیا نمى دانید کسى را که بلایى به او رسیده برطرف کردن آن جز از من از کس دیگر ساخته نیست؛ پس چرا از من روى مى گرداند و امید و آرزو از دیگرى دارد. در حالى که من از جود و کرم خود آنچه را از من درخواست نکرده به او بخشیده ام امّا او از من روى گردانیده و از من درخواستى نکرده و در بلایى که دچار شده از دیگرى تقاضاى کمک کرده است. من خدایى هستم که پیش از درخواست مى بخشم در این صورت آیا ممکن است از من درخواست شود و نبخشم؟ هرگز، آیا جود و کرم از آن من نیست، آیا زمان دنیا و آخرت در دست من قرار ندارد؟ اگر اهل آسمانهاى هفتگانه و زمینها همگى درخواست عطا و بخشش کنند و حاجت یکایک آنها را برآورم در ملک و قدرت من بهاندازه بال مگسى کاستى پدید نمى آید، و چگونه ممکن است مملکتى که من سرپرست آنم دچار کاستى شود، چه بدبخت است کسى که نافرمانى من کند، و حرمت مرا پاس ندارد.»[۳] این خبر را امام صادق علیه السلام از پدرانش از امیر مؤمنان علیه السلام روایت کرده است.
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرموده است: «هر کس از توسّل به مخلوق چشم پوشد و به من متوسّل شود من روزى او را در آسمانها و زمین ضامنم، و اگر مرا بخواند او را اجابت مى کنم، و چنانچه از من بخواهد به او مى بخشم، و اگر طلب آمرزش کند او را مىآمرزم، و هر کس از من چشم پوشد و به مخلوق متوسّل شود اسباب آسمانها و زمین را از دسترس او قطع مى کنم و اگر از من بخواهد به او نمى بخشم و اگر مرا بخواند اجابتش نمى کنم.»[۴]
منبع: راه روشن؛ ترجمه المحجه البیضاء فى تهذیب الإحیاء، ج۲٫
[۱] ( ۱۴۴) طلاق/ ۳: و هر کس بر خداوند توکّل کند او را کفایت مىکند.
[۲] ( ۱۴۵) کافى، ج ۲، ص ۱۴۸، شماره ۲٫
[۳] ( ۱۴۶) کافى، ج ۲، ص ۶۶ با اضافاتى؛ فقه الرّضا نظیر آن؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۸۸٫
[۴] ( ۱۴۷) صحیفه الرّضا( ع)، ص ۲٫