کسی که امید بخشش و عطا از مقامی دارد باید در خواستن حاجتش سماجت به خرج دهد. خداوند متعال تنها کسی است که قادر به برآورده نمودن حاجات همه بندگانش می باشد و به همین دلیل یکی از اسامی او «قاضی الحاجات» است. بنابراین در در دعا و خواستن حاجت از پروردگار باید اصرار ورزید و پافشاری نمود و دعای انسان از باب مسامحه و سهل انگاری نباشد.

بنابر نقل متون اهل سنت ابن مسعود گفته است:پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگامی که دعا می ‏کرد سه بار آن را تکرار می‏ فرمود، و چون درخواست می‏ کرد سه بار آن را تکرار می ‏کرد.[۱] دعا کننده باید اجابت را دیر نداند، چه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «دعای کسی از شما به اجابت می ‏رسد که شتاب نکند و نگوید: دعا کردم به اجابت نرسید؛ و چون دعا کند باید از خداوند زیاد بخواهد، چه شخص کریم و بسیار بخشنده‏ ای را برای حاجت خود می‏ خواند».[۲] یکی از پیشینیان گفته است: من بیست سال است خداوند را برای حاجت خود می ‏خوانم و اجابتم نکرده است؛ و من امید اجابت دارم؛ و از خداوند خواسته ‏ام که مرا توفیق دهد تا آنچه را برایم سودی ندارد ترک گویم.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «هرگاه یکی از شما چیزی از خداوند درخواست‏ کند چون به اجابت رسد بگوید: الحمد للّه الّذی بنعمته تتم الصّالحات، و اگر در اجابت تأخیر شود بگوید: الحمد للّه علی کلّ حال».[۳]

در متون شیعه امامیه نیز روایاتی در این موضوع نقل شده است. کافی از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرموده است: «به خدا سوگند بندۀ مؤمن چون برای حاجتش در پیشگاه الهی الحاح و پافشاری کند خداوند حاجتش را روا می ‏سازد»؛ و در روایت دیگری آمده است: «خداوند اجابت می ‏کند»، و واژه مؤمن در آن حذف شده است.[۴] از امام صادق علیه السلام نقل شده «چون بنده مؤمن دعا کند، خداوند در کار حاجت اوست مادام که شتاب نورزد».[۵] و نیز فرموده است: «بنده اگر شتاب ورزد و برای حاجت خود به ‏پاخیزد، خداوند می ‏فرماید: آیا بنده مؤمن من نمی‏ داند که من برآورنده حوایجم؟»[۶] از آن حضرت روایت شده که فرموده است: «خدای عزّ و جلّ خوش ندارد مردم در انجام حاجات خود به همدیگر اصرار کنند، لیکن آن را نسبت به خودش دوست می ‏دارد، چه خداوند دوست دارد که از او بخواهند و از آنچه در نزد اوست طلب کنند».[۷] و نیز از آن حضرت نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «خداوند رحمت کند بنده‏ای را که حاجتی را از خدا طلب کند و در دعای خود اصرار ورزد خواه اجابت شود یا نشود. سپس این آیه را تلاوت فرمود: «وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسی‏ أَلَّا أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیًّا».[۸]

 در عدّه الدّاعی از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم  روایت شده: «خداوند بنده درخواست گر الحاح‏ کننده را دوست می ‏دارد.» در کتب پیشین آمده است: «از دعا کردن خسته مشو چه خداوند از اجابت خسته نمی‏ شود.»[۹] در کافی از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرموده است: «بنده دعا می‏ کند خداوند به دو فرشته می‏ فرماید من دعایش را اجابت کردم، لیکن حاجتش را نگهدارید، زیرا دوست دارم آوازش را بشنوم. و نیز بنده‏ ای دعا می‏ کند و خداوند می ‏فرماید: در برآوردن حاجتش شتاب کنید که آوازش را خوش ندارم».[۱۰] و نیز از آن حضرت روایت شده است: «مؤمن پیوسته در حال خیر و خوبی و امیدواری به رحمت خداست مادام که شتاب نورزد تا نومید نشود و ترک دعا نکند. عرض کردم: چگونه شتاب می‏کند؟ فرمود: این که بگوید من از فلان وقت تاکنون دعا می‏کنم و نمی‏بینم اجابت شود.»[۱۱] و نیز فرموده است: «مؤمن برای حاجتی که دارد دعا می‏ کند، خداوند می‏فرماید: اجابتش را به تأخیر اندازید به خاطر شوقی که به آواز و دعای او دارم، و چون روز قیامت شود خداوند می ‏فرماید: ای بنده من تو مرا خواندی و من اجابت دعایت را به تأخیر انداختم، و اکنون ثواب تو چنین و چنان است.»[۱۲]

منبع: راه روشن؛ ترجمه المحجه البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ج‏۲٫

[۱] . این حدیث مورد اتّفاق شیعه و سنّی است و در صحیح بخاری و مسلم از ابن مسعود روایت شده است؛ سنن ابو داود، ج ۱، ص ۳۴۹، ابن سنّی در اعمال روز و شب ص ۹۹ بدین گونه: پیامبر( ص) دوست می‏داشت که سه بار دعا را تکرار کند و سه بار استغفار بگوید.

[۲] . صحیح بخاری، ج ۸، ص ۹۲؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۸۷؛ ترمذی، ج ۱۲، ص ۲۷۶٫

[۳] . مستدرک حاکم، ج ۱، ص ۴۹۹؛ الدّعوات بیهقی از ابی هریره با سندی ضعیف؛ الجامع الصّغیر.

[۴] . الکافی، ج ۲، ۴۷۵، شماره ۵٫

[۵] . همان ، ج ۲، ص ۴۷۴، شماره ۱ و ۲٫

[۶] . همان ، ج ۲، ص ۴۷۴، شماره ۱ و ۲٫

[۷] . همان  ، ج ۲، ص ۴۷۵، شماره ۴ و ۶٫

[۸] . آیه در سوره مریم/ ۴۸: … و پروردگارم را می‏خوانم و امیدوارم دعایم در پیشگاه پروردگارم بی‏ پاسخ نماند.

[۹] . مریم/ ۴۸: … و پروردگارم را می‏خوانم و امیدوارم دعایم در پیشگاه پروردگارم بی ‏پاسخ نماند.

[۱۰] . کافی، ج ۲، ص ۴۸۹، شماره ۳٫

[۱۱] . همان ، ج ۲، ص ۴۹۰، شماره ۸ و ۹٫

[۱۲] . همان ، ج ۲، ص ۴۹۰، شماره ۸ و ۹٫