مقوله تربیت، از ابتدایی‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای زندگی بشری است و نه تنها تربیت لازمه جدایی‌ناپذیر زندگی که متن آن بوده و بلکه زندگی، از گهواره تا گورش جلوه‌ای از آن است. انسان، تنها در پرتوی تربیت صحیح است که به عنوان موجودی هدفمند و اندیشه‌ورز، به اهداف و آرمان‌های خود دست یازیده و قله رفیع سعادت مطلوب خویش را فتح می‌نماید؛ از این رهگذر برای انسان مسلمان، تربیت اسلامی ضرورتی مضاعف دارد زیرا انسانی که گردنبند مروارید دانه دین و بندگی خالق متعال رابر گردن آویخته، جز در پرتو تربیت صحیح اسلامی، به مدال افتخار عبودیت و تسلیم نائل نمی‌آید، از سویی دیگر، چنین انسان مسلمانی، برای پیمودن راه سعادت و بندگی، احتیاج به الگوهای مطمئن عملی دارد تا با نصب العین قراردادن دیدگاه‌ها و سیره عملی آنان، هم راه صحیح بندگی و سعادت را بپیماید و هم در این وادی، سریعتر گام نهد و سریعتر به مقصد نایل آید، از این رو معصومین(علیهم السلام) که از گوهر عصمت و مصونیت از خطا و اشتباه برخوردارند. بهترین و مطمئن‌ترین الگوهای تربیتی بوده و ارائه دیدگاه‌ها و کشف و عرضه سیره تربیتی آنان، یک ضرورت انکارناپذیر است و در این میان، ارائه دیدگاه‌ها و سیره تربیتی امام علی(علیه السلام) بر ضرورت این کار می‌افزاید.

فرزند ناصالح، نه تنها خویشتن خود را گم نموده و گوهر بندگی و انسانیت خویش را از دست می‌دهد، که گاهی ممکن است پدر صالح و شایسته را، به انسانی ناصالح مبدل گرداند.

الف) اهمیت تربیت فرزندان

بزرگ مربی اسلام، علی(علیه السلام) در سخنان گهربار خود، بارها و بارها از این امر مهم پرده برداشته و آثار و نتائج مثبت تربیت فرزند و پیامدهای منفی بی‌توجهی به آن را بیان داشته اند. بر خلاف برداشت و نگرش برخی افراد که از فرزند بیشتر به عنوان ابزاری برای پاسخگویی به نیاز عاطفی والدین و نیز عضوی برای تامین و خدمت به خانواده و مایه فخر و مباهات والدین نگریسته می‌شود، امام علی(علیه السلام) به فرزند بسی فراتر از این نگریسته و آن را عطیه‌ای الهی بر شمرده‌اند که در پرتو توجه و تربیت والدین، به رشد کافی رسیده و در پی نیکوکاری و احسان به والدین بر می‌آید. در نهج البلاغه آمده است که امام علی(علیه السلام) در تولد فرزندی تبریک گفتنی این چنین را به دیگران توصیه نمود: «امید که بخشنده‌اش را سپاسگزار باشی و این عطیه الهی مبارکت باد، او به رشد دلپذیر برسد و تو نیز از نیکی و خیرش بهره‌مند شوی».(۱)

آن حضرت، در سخنی کوتاه و در عین حال عمیق و ظریف، تربیت و ادب آموزی را، میراثی بی‌مانند تلقی نموده اند.

از دیدگاه امام مربیان، علی(علیه السلام)، میراثی به مانند ادب و تربیت وجود ندارد و هرگز املاک و دارایی‌های باقیمانده مادی، قابل مقایسه با میراث گرانبهای ادب و تربیت صحیح برای فرزندان نیست و از این روست که در سخنی دیگر، آن حضرت فرمود: «گرانبهاترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث می‌گذارند، ادب است».(۲)

علی(علیه السلام) ثمره و محصول تربیت صحیح را، پرورش فرزند صالح و پیامد بی‌توجهی به امر خطیر تربیت را «رشد یافتن فرزند ناصالح» برشمرده و برای هر یک از این دو، آثار و نتائج مثبت و منفی بیان نموده اند. از دیدگاه آن حضرت، فرزند صالح، مایه انس و آرامش والدین است. همچنین در سخن دیگری، فرزند صالح را نیکوترین یادگار و بلکه مساوی با همه یادگارهای باقیمانده از والدین، معرفی می‌نماید.

از سویی دیگر، آن حضرت آثار سوء و پیامدهای منفی پرورش فرزند ناصالح را مورد توجه قرار داده و همه رهروان صدیق خود را از بی‌توجهی به تربیت صحیح فرزندان، بر حذر داشته است. ایشان در کلامی از فرزند ناصالح، به آلوده کننده پیشینیان خود و فاسد کننده اولاد و بازماندگان یاد می‌کنند.(۳) فرزند ناصالح، نه تنها خویشتن خود را گم نموده و گوهر بندگی و انسانیت خویش را از دست می‌دهد، که گاهی ممکن است پدر صالح و شایسته را به انسانی ناصالح مبدل گرداند؛ علی(علیه السلام) درباره زبیر فرمود: «پیوسته زبیر، مردی از ما اهلبیت(علیهم السلام) بود تا این که فرزند شوم و ناخلف او عبدالله، بزرگ شد (و او را از ما جدا کرد».(۴)

ب) ضرورت تسریع در تربیت فرزندان از دیدگاه امام علی(علیه السلام)

برای موجوداتی که در طریق تغییر، تحول، رشد و تکامل هستند معمولا موسم مناسبی وجود دارد که در آن به بهترین و مناسب‌ترین رشد خود می‌رسند و آثار مورد انتظار از آنها تجلی می‌یابد، گلها در موسم بهار می‌رویند، تربیت فرزند نیز موسم مناسب خود را دارد که در آن بهتر و آسانتر به بار می‌نشیند. موسم مناسب تربیت، دراوایل زندگی یعنی دوره کودکی، نوجوانی و عنفوان جوانی است، آنگاه که هنوز هواهای نفسانی و خواهش‌های غیر انسانی، به سرزمین وجود او هجمه نیاورده، از سوی دیگر والدین به عنوان مهمترین مربیان فرزندان خود نیز همیشه فرصت و حوصله تربیت که امری ظریف و در عین حال پیچیده است را ندارند. علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن مجتبی(علیه السلام) می‌فرماید: پس به ادب آموختنت پرداختم پیش از آن که دلت، سخت شود و خردت، هوایی دیگر گیرد…».(۵)

ج) هدف نهایی از تربیت فرزند

در نظام تربیتی اسلام، بحث اهداف از کلیدی‌ترین مباحث بوده و جایگاه مهمی در آن دارد چرا که بدون داشتن هدف و تعیین آن، امکان برنامه ریزی و نیز ارزیابی فعالیت‌های تربیتی به آسانی ممکن نیست. اکنون سوال این است که در نظام تربیتی اسلام، هدف از تربیت چه باید باشد؟ از دیدگاه بزرگ مربی اسلام، علی(علیه السلام)، هدف از داشتن فرزند و تربیت آن چیست؟

با نگاهی به دیدگاه‌ها و سیره تربیتی علی(علیه السلام)، آشکار می‌شود که در نظام تربیت اسلامی، هدف نهایی از تربیت، رسیدن فرزند به مقام اطاعت و عبودیت الهی است، هدف نهایی، تربیت انسانی است که مطیع پروردگار و تسلیم درآستان او باشد. مرحوم ابن شهرآشوب به سند خود از آن حضرت نقل می‌کند که فرمود: «من از خداوند خویش، طلب فرزندان زیبا چهره و نیکو قامت ننموده ام، بلکه از پروردگارم خواسته ام تا فرزندانم، مطیع او باشند و از او بترسند تا این که وقتی با این صفات به آنها نظر افکنم، مایه چشم روشنی من باشند».(۶)

پی‌نوشت‌ها

۱- نهج البلاغه، قصارالحکم، شماره ۳۵۴ و عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب، ج ۷،ص ۳۹۰۲٫

۲- خوانساری، محمد، شرح غررالحکم و دررالکلم آمدی، ج ۳، ص ۴۳۸٫(خیر ما ورث الآباء الابناء الادب).

۳- همان،(ولد السوء یعر السلف و یفسد الخلف).

۴- نهج البلاغه، قصار الحکم، شماره ۴۵۳

۵- نهج البلاغه، نامه ۳۱، با استفاده از ترجمه نهج البلاغه اثر دکتر سید جعفر شهیدی، ص ۲۹۷٫

۶- مجلسی،محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۰۴، ص ۹۸٫

منبع: مجله کوثر