حضرت موسى(علیه السلام) پس از رهاندن بنى اسرائیل از استبداد فرعون مصر و تشکیل نظام توحیدى، جهت عبادت و دریافت کتاب مقدس تورات، به کوه طور رفت.
خداوند سبحان، وى را وعده داد که او به کوه طور رود و در آن جا چهل روز اقامت گزیند و به راز و نیاز با پروردگارش بپردازد و در همان جا، موفق به دریافت “الواح آسمانى و یا کتاب مقدس تورات گردد.
حضرت موسى(علیه السلام) شادمان شد و برادرش هارون(علیه السلام) را جانشین خویش نمود و خود به سوى طور رهسپار شد و از اوّل ذیقعده تا دهم ذى حجه، به مدت چهل شب و روز، در آن جا به عبادت پرداخت.(۱)
قرآن کریم در چند آیه، به این داستان اشاره کرد، از جمله:
۱- وَ اِذْ واعَدْنا مُوسى أربَعینَ لَیْلَهً ثُمَّ اتَّخَذْتُمْ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ و اَنْتُمْ ظالِمُونَ.(۲)
۲- و واعَدْنا مُوسى ثَلثینَ لَیْلَهً و اَتْمَمْنها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ اَرْبَعینَ لَیْلَهً …(۳)
با این که حضرت موسى(علیه السلام) به هنگام رفتن به کوه طور، به برادرش هارون(علیه السلام) سفارش هاى لازم را نمود و او را به صلاح و سداد و اصلاح امت و مبارزه با فساد و فتنه فراخواند، ولى پس از بازگشت وى به میان مردم، مشاهده کرد که تعداد زیادى از آنان، به جاى پرستش خداى یگانه، گوساله زرّین سامرى را مى پرستند و مجدداً به شرک و کفر روى آوردند.
این ماجرا را قرآن مجید در چند سوره، از جمله سوره بقره و سوره اعراف تشریح کرده است.
۱- مجمع البیان (فضل بن حسن طبرسى)، ج ۲-۱، ص ۲۳۰ و ج ۴-۳، ص ۷۲۸
۲- سوره بقره(۲)، آیه ۵۱
۳- سوره اعراف(۷)، آیه ۱۴۲