علل آسیبپذیری خانواده
در قسمت قبل تعدادی از عوامل تهدیدکننده ی پایداری خانواده را ارائه کردیم اینک در ادامه ی این عوامل میخوانیم …
۱۳) بینظمی و عدم مسئولیت
یکی از عواملی که کانون مقدس خانواده را تهدید میکند، دیرآمدن به خانه به ویژه از طرف شوهر است. شوهری که ساعتهای متوالی، زنش را تنها در خانه رها میکند و وقت خود را با دوستان مجرد خود به خوشگذرانی میگذراند، موجب میشود روابط خانوادگیاش مخدوش گردد. همچنین گاهی اوقات شوهر به مسافرتهای طولانی قابل اجتناب میرود و خانواده را برای مدت طولانی ترک میکند و تنها میگذارد. پیامد این وضعیت چیست؟ یکی از شِکـوههای زنان از شوهران خود این است که: «شوهر من دیر به خانه میآید» یا «زمان به خانه آمدن او مشخص نیست».
۱۴) بیتوجه به امور خانه
گاهی اوقات بیتوجهی به برخی مسائل و عدم مشارکت در امور خانه موجب میشود زن یا شوهر این بیتوجهی به امور خانه را به بیتوجهی و بیعلاقگی به شخص خود تعمیم یا نسبت دهد. برای مثال شیر آب خراب است و چند وقت است که چکه میکند. ساعت خراب شده است و چند روز است که نیاز به تعمیر دارد. دکمه پیراهن چند وقت است افتاده و کسی به فکر دوختن آن نیست. بنابراین اگر زن یا شوهری گفت: «همسر من به فکر خانه و خانواده نیست، من برا ی او ارزشی ندارم، او سرش به کار خودش گرم است و …» اظهارات او میتواند نشانههای خطر و آسیبزایی خانواده محسوب شود.
عدم همکاری شوهر در امور خانه به ویژه در دوران بیماری و بارداری زن، مورد خاصی است که موجب میشود زن دلسرد شود و این وضعیت را نشانه بیعلاقگی یا بیوفایی شوهر بداند. روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به خانه دخترش حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) رفت و دید دخترش پای دیگ نشسته و حضرت علی(علیه السلام) برایش عدس پاک میکند. از صفا و صمیمت این زن و شوهر بسیار خوشش آمد و فرمود: «مردی که به زن و فرزندش از روی محبت خدمت کند، خدا برایش خیر دنیا و آخرت میخواهد».
۱۵) عدم فرزندآوری و نازایی
یکی از هدفهای ازدواج و تشکیل خانواده، بقای نسل است. متأسفانه برخی از زنان یا شوهران به دلایل گوناگون توانایی باروری ندارند و نازا هستند. این عامل موجب میشود که روابط زناشویی مختل و یا منجر به انحلال خانواده گردد. البته پذیرش یک کودک به فرزندخواندگی میتواند راه مناسبی برای حل این مشکل باشد. به طور معمول زنها بیشتر از مردها دچار عقیمی و نازایی میشوند. شایان ذکر است که زنهای نازا احساسهای ضد و نقیض دارند و چه بسا دچار اضطراب میشوند. نازایی دلایل گوناگون دارد که خوشبختانه در سالهای اخیر پیشرفتهای علمی چشمگیری برای درمان آن به عمل آمده است. به هرحال عقیم بودن یکی از زوجین میتواند یکی از موارد صدور جواز طلاق باشد. با وجود این، تأثیر «داشتن فرزند» یا «نداشتن فرزند» بر آسیبپذیری خانواده به وضوح مشخص نیست و پژوهشگران گزارشهای متناقضی را منتشر کرده اند.
۱۶) ناتوانیهای جنسی
یکی از هدفهای ازدواج، پاسخگویی به نیازها است. متأسفانه برخی از افراد به دلائل گوناگون دچار سردمزاجی هستند و قادر به ارضای مطلوب نیازهای همسر خود نیستند. این وضعیت در دراز مدت آسیب زاست و هر یک از زوجین باید با شجاعت و صداقت به این مشکل توجه کند و با مشورت با افراد متخصص مانند روان پزشک، متخصص کلیه و مجاری ادرار و متخصص روان شناسی و مشاور خانواده به حل و فصل آن بپردازد.
سردمزاجی، یکی از شایعترین اختلالهایی است که به جز موارد نادری که نتیجه اختلال در کار غدد جنسی است، اغلب جنبه روانی دارد.
روابط زناشویی، نوعی معامله فیزیولوژیک و عاطفی میان زن و شوهر است که یکی از مهمترین عوامل رضایت عاطفی و روانی متقابل بین زن و شوهر است. قابل ذکر است که نقش عوامل روانی در چگونگی عمل زناشویی زن بیشتر از مرد حائز اهمیت است و گاهی اوقات زن، سردمزاجی را به عنوان مکانیسمی علیه بدرفتاریهای شوهر به کار میبرد. از این رو شوهری که در این مورد از همسر خود شکایت دارد باید ابتدا خود زمینههای عاطفی مثبت را در همسرش به وجود آورد.
۱۷) عوامل دیگر
در میان عواملی که سلامت خانواده را تهدید میکنند، عوامل گوناگونی وجود دارد که برشمردن همه آنها کار بسیار دشواری است و به طور کامل نمی توان آنها را مورد بحث قرار داد. لذا به طور اختصار باید عوامل زیر نیز مورد توجه قرار گیرند:
– بداخلاقی و عدم تحمل اخلاق یکدیگر (عدم توافق اخلاقی)
– افراط و تفریط در نظم و انضباط
– کار و اشتغال بیش از حد
– عدم تعادل روانی و عاطفی
– خودپسندیها و خودخواهیها
– عدم آشنایی و رعایت حقوق یکدیگر
– ازدواج تحمیلی، مصلحتی و شتابزده
– توجه به ظواهر و امورمالی
– ندادن نفقه و عدم تأمین نیازهای مادی
– بیماریهای جسمانی و روانی (بیماریهای مسری و عفونی)
– اعتیاد به مواد مخدر و الکل و کشیدن سیگار
– زندانی بودن زوج یا زوجه
– بیبند و باری در معاشرتها
– اختلالات عاطفی و شخصیت (مثل لجبازی و یکدندگی و غرور کاذب)
– مصرف گرایی و تجملگرایی
– عدم رعایت عدالت و انصاف
– بدبینی و سوء ظن
– اختلاف زیاد زوجین از نظر سن و تحصیلات
– پایین بودن سن ازدواج
– عدم تناسب علاقهها و رغبتها
– عدم اشتغال زن در خارج از خانه بدون رضایت شوهر
– پیروی از آرزوها و استمرار برنامههای دوران تجرد
– تحقیر و تمسخر همسر
منبع: ماهنامه پیوند