نوشته‌ها

نجات فرزند بنا

 در حال طواف مردى را ديدم كه دامن كعبه را گرفته :« و هو يستغيث و يبكى و يتضرع » ؛ گريه كنان در حال تضرع و استغاثه بود. از او پرسيدم :« چرا اين قدر ناراحتى ؟» گفت :« از بنايانى هستم كه منصور مرا به ساختن عمارت بغداد وادار كرد. جريانى برايم پيش آمد كه اميدوارم تا زنده ام ، براى احدى نگويى . » شبى منصور مرا…